سیدرضا سیددانش*: از شمع پرس قصه … از شمع پرس قصه ، ز باد صبا مپرس ! … بپرس از آن هشتاد و دوبار گردشی که دریاوخاک ، به گرد خورشید کرد ، چند شب را آسوده خفت ، آن پروانه ی سالخوردی که هنوز از بال هاش ، عطر خاکستری دیرینه سال می آمد […]