ورزش سیاسیون را انتخاب میکند یا سیاسیون ورزش را ؟
مهدی لطفی* – این روزها در کنار اخبار حوزه سیاسی و اخبار ناخوشایند حوزه اجتماعی از فرجام نافرجام عشقهای شوم گرفته تا انواع و اقسام تجاوزها، آنچه در ویترین خبر پایگاههای خبری تحلیلی داخل گیلان گاه جلبتوجه میکند ، اظهارنظرها و گاه نوشتارهایی درباره ورزش استان است که بیشتر مدیرکل ورزش و جوانان گیلان را […]
مهدی لطفی* – این روزها در کنار اخبار حوزه سیاسی و اخبار ناخوشایند حوزه اجتماعی از فرجام نافرجام عشقهای شوم گرفته تا انواع و اقسام تجاوزها، آنچه در ویترین خبر پایگاههای خبری تحلیلی داخل گیلان گاه جلبتوجه میکند ، اظهارنظرها و گاه نوشتارهایی درباره ورزش استان است که بیشتر مدیرکل ورزش و جوانان گیلان را نشانه گرفته است تا اینکه انعکاسدهنده افتخارات مهم ورزشی کسبشده این روزهای گیلانیان زیرمجموعهاش باشد فیالمثل بهمانند کسب اولین مدال جهانی ژیمناستیک یک گیلانی.
شاید برای لحظهای فراموش کردن اخبار ناخوشایند اجتماعی این روزها هم که شده بد نباشد، نیمنگاهی به روح مشترک جاری در اینگونه نگاشتهها، نقد و نطقهایی بی اندازیم که با ادبیاتی که گاه رنگ و بوی خواهش به خود میگیرد، گاه هشدار، فصل مشترک عمومشان یکی است یعنی چرایی ورود ” غیرورزشی ” ها و ” سیاسیون ” به هیات های ورزشی .
بیاییم فارغ از انگیزههای مطرح کنندگان اینگونه مسائل به این پرسش مهم بی اندیشیم که :
آیا هیات های ورزشی فقط و باید به ریاست ورزشیها اداره شوند یا خیر ؟
بهترین و سهلترین راه برای یافتن پاسخ پرسش بالا این است که نگاهی به آییننامه هیات های ورزش استانها مصوبه ۲۵/۱۱/ ۸۳ بی اندازیم تا ببینیم آییننامهای که مرجع ، معیار و مبنای عمل هیات های ورزشی در ایران است در این خصوص چه میگوید .
در نخستین ماده این آییننامه و سپس در دهمین آن میخوانیم :
ماده ۱- تعریف
هیات ورزشی تشکیلاتی است که بهمنظور فراهم نمودن زمینه مساعد در جهت گسترش رشته یا رشتههای ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و کشف استعدادها و بالا بردن سطح مهارتهای ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیشبینیشده در اهداف سازمان تربیتبدنی و فدراسیون ذیربط ایجاد میگردد، نماینده و جانشین فدراسیون ورزشی مربوطه در استان است که فعالیتهای مرتبط در سطح استان را با هماهنگی اداره کل تربیتبدنی استان و با رعایت کامل قوانین و مقررات مربوطه اجرا و نظارت مینماید.
ماده ۱۰- رئیس هیات :
بالاترین مقام اجرایی رشته یا رشتههای ورزشی تحت پوشش هیات، در استان است که از بین افراد علاقهمند به ورزش و آگاه به امور مدیریت و برای مدت ۴ سال از طرف مجمع انتخاب میشود و انتخاب مجدد وی بلامانع است.
همانگونه که خواندید برخلاف تلقی عامه و برخلاف آنچه قلب و پیرامونش قلمفرسایی یا سخنپراکنی میشود در این آییننامه در خصوص شرایط احراز و چگونگی انتخاب رئیس هیات استان عبارت ” علاقهمند به ورزش ” و ” آگاه به امور مدیریت ” آمده است ، نه عبارات : ” خاک خورده ” ” پیشکسوت ” و یا ” قهرمان همان رشته ورزشی ” به عبارتی از مفاد، کلمات صریح و بینیاز از تفسیر آییننامه هیات های ورزش استانها بهروشنی چنین برمیآید که نگارندگان و تصویبکنندگان آن با افق دیدی وسیع به دنبال ایجاد بستری مناسب همانگونه که در تعریف هیات ورزشی آوردهاند ” بهمنظور فراهم نمودن زمینه مساعد در جهت گسترش رشته یا رشتههای ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و … ” بودهاند و لا غیر .
و اساساً این انتظار یا طرز تفکری که گاه در برخی نوشتهها به چشم میآید و از برخی بیانهای به گوش میرسد که اداره امور صدر تا ذیل فلان یا بهمان هیات ورزشی باید در انحصار ورزشیها باشد و چرا نیست ؟ با متن آییننامه مرجع و روح دموکراسی که این اجازه را به هر شهروند ایرانی دارای صلاحیتهای عمومی و علاقهمند به ورزش داده است تا خود را نامزد ریاست هیات های ورزشی نماید، منافات جدی دارد.
به عبارتی بهروشنی این آییننامه ورود غیرورزشیها به هیات های ورزش را که همیشه در ادوار ماضی تاکنون وزارت ورزش و جوانان وادارات کل آن در استانهای مختلف ایران و بهتبع مدیران کل آنها کموبیش بابتش مورد سوال یا مواخذه قرارگرفتهاند، نهتنها تهدید نمیداند بلکه فرصتی برای کمک به گسترش رشته یا رشتههای ورزشی میداند ، که نباید ازنظر دور داشته شود.
از سویی دیگر از دیرباز تاکنون آنچه به هر دلیلی بیشتر موردتوجه برخی که بازتاب نگاشتهها یا نطقهایشان را در رسانهها میخوانیم ، قرارگرفته است و میگیرد ، چرایی همنشینی سیاست با ورزش یا عکس آن است. اما بهراستی در کنار دیگر اقشار علاقهمند به ورزش و مقوله اداره هیات های ورزشی توسط آنها آیا :
ورزش سیاسیون را انتخاب میکند یا سیاسیون ورزش را ؟
حال اگر فارغ از هرگونه پیشفرض که درروش تحقیق داشتنش توسط محقق کاملاً ممنوع است، نیک بنگریم میبینیم که کفه ترازوی پاسخ اندکی به سمت نیمه دوم پرسش سنگینی میکند، یعنی میتوان گفت که سیاسیون چه آنها که بر مرکب مراد سیاست سوارند چه آنهایی که در حال طراحی جایگاهی برای آینده خود در سپهر سیاست هستند، به دلیل پتانسیل نهفتهای که در ورزش میبینند، یعنی همانکه علمای علم سیاست، توان بسیج تودهها میخوانندش، میل وافری به حضور و دیده شدن در مجامع ورزشی و در اختیار گرفتن باواسطه یا بیواسطه هیات های ورزشی دارند که خود باعث میشود خواسته یا ناخواسته به وادی رقابت با همدیگر درافتند.
درنهایت تجربه نشان داده است هرگاه که بهجای پرداختن به حاشیه به متن پرداختهایم توفیقات کم نبوده است، باشد که در ورزش نیز که برایمان یادآور خاطرات خوش و پهلوانیهاست در سایه همدلی و همافزایی شاهد دستاوردهای مثبت پرشمارتری بیشازپیش باشیم.
*دانش آموخته علوم سیاسی
ارسال دیدگاه