حرف تازه : مردم ایران می دانند بابک زنجانی به واسطه عملکردش و مطالب کذبش، لیاقت مجازات سنگینی را دارد اما از خبر اعدامش، خوشحال نشدند چراکه این حکم را در حکم پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن می دانند. مسئله اصلی، احمدی نژاد و فساد دولت های نهم و دهم می باشد که قرار نیست حل شود.
حکم اعدام فردی که خود را بسیجی اقتصادی می نامید صادر شد. حکم فردی که خودش و اظهاراتش و جلسات دادگاهش در کمتر از سه سال اخیر، جنجال فراوانی ایجاد کرد و فضای عمومی و رسانه ای کشور را به خود مشغول ساخت. حکم فردی که روزی از او تقدیر می شد و امروز برایش چوبه دار در نظر گرفته شده است. حکم فردی که روزی دولت ایران، دست به دامانش شد تا تحریم ها را دور بزند و امروز برای او لفظ مفسد فی الارض اطلاق می کند. حکم فردی که او را « ب.ز» می نامیدند ولی نامش بابک زنجانی بود.
سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم اعدام بابک زنجانی و دو متهم دیگر در این پرونده به اتهام افساد فی الارض خبر می دهد. خبری که انتشارش، موجب خوشحالی مردم کشورمان نشد البته به جز عده کمی. اما چرا مردم با شنیدن چنین خبری خوشحال نشدند؟ و چرا عده ای خاص و البته اندک خوشحال شدند؟
مردم ایران خوشحال نشدند چراکه سوالات فراوانی ذهنشان را در موضوع پرونده بابک زنجانی به خود مشغول کرده است. مردم کشورمان می پرسند راز تبدیل شدن یک کارآفرین در دولت های پیش از نهم و دهم به یک مفسد فی الارض در دولت های نهم و دهم چیست؟
شخصی که به دلیل ایده های جدید و کارآفرینی بدیع، از دست رئیس دولت ششم تقدیرنامه می گیرد چگونه و در چه شرایطی به مفسد فی الارض در دولت دهم تبدیل می شود؟ در دوران مدیریت دکتر احمدی نژاد، چه بر سر سیستم اقتصادی کشور آمده است که تاکنون حکم اعدام مجرم سه هزار میلیاردی اجرا شده است، حکم حبس معان اول رئیس جمهور دهم و رئیس مبارزه با فساد در دولت احمدی نژاد، در حال اجراست، فساد بی سابقه بسیاری از مدیران دولت های نهم و دهم عیان شده است، حکم اعدام میلیاردر نفتی صادر شده است و …
مردم می پرسند چطور فردی که ماهانه بیست و نه میلیارد تومان حقوق به پرسنل خود می داد، صاحب شرکتهای فراوانی بود، برای هر اقدام خود، امضای عالی ترین مقامات دولتی را داشت و …، اکنون توان پرداخت بدهی خود را ندارد؟ مگر همین شخص نبود که از او به عنوان «ناجی» یاد می شد و به واسطه دور زدن تحریم ها، امضای وزیر، معمولی ترین امضا برای اجرایی شدن خواسته های او بود؟ اکنون چه شده است که فقط او مانده است و یک اتهام بزرگ به نام افساد فی الارض که دکل های گمشده در دولت احمدی نژاد هم توان حمل آن را ندارند؟
مردم می پرسند مگر بابک زنجانی ها می تواند یک تنه و بدون حمایت دولت، به درجه ای از قرب برسند که بدون ارائه تضمین، بیت المال را در اختیار گرفته و عودت ندهند؟ چه کسانی وی را سفارش کرده اند؟ چه کسانی از او تضمین مکفی نگرفته اند؟ چه کسانی به او نفت داده اند؟ چه کسانی اقدام به حسابرسی نکرده اند؟ چه کسانی به او پشتگرمی دادند که در یک سال اول حبس، کلامی نگوید و لبخند بزند؟
چه کسانی او را حمایت کردند که در جلسات دادگاه، به جای آنکه افراد پشت صحنه و حامی خود را نام ببرد به وزیر نفت دولت یازدهم حمله کند و در پروژه تخریب دولت و شخص بیژن زنگنه که خواست افراد پشت صحنه زنجانی بود مشارکت کند؟ کدامیک از وزرای احمدی نژاد و مدیران عالی وی، بر اقدامات بابک زنجانی صحه گذاشته و با امضای خود، راه افساد فی الارض را برای او گشودند؟
مردم می پرسند با اعدام بابک زنجانی، تکلیف بدهی های او چه می شود؟ آیا اعدام زنجانی، پاک کردن صورت مسئله نیست؟ آیا درست است که بابک زنجانی اعدام شود ولی آنانکه بابک زنجانی کارآفرین را تبدیل به بابک زنجانی مفسد فی الارض کردند به مجلس بروند و یا در مناصب دیگر، مشغول شوند؟آیا درست است رئیس دولتی که فسادهای بزرگ قرن در آن رخ داده است و پرونده های فراوانی نیز برای خودش و اطرافیانش تشکیل شده است و بابک زنجانی های مفسد، تحویل داده است، پس از نزدیک به سه سال، یک بار هم به دادگاه نیاید ولی حکم اعدام صورت مسئله صادر شود؟
مردم ایران می دانند بابک زنجانی به واسطه عملکردش و مطالب کذبش، لیاقت مجازات سنگینی را دارد اما از خبر اعدامش، خوشحال نشدند چراکه این حکم را در حکم پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن می دانند. مسئله اصلی، احمدی نژاد و فساد دولت های نهم و دهم می باشد که قرار نیست حل شود.
اما آیا می دانید افراد اندک شمار و خاصی که از حکم اعدام بابک زنجانی خوشحال شدند چه کسانی می باشند؟
ارسال دیدگاه