پس از 791 روز در 79 دقیقه؛

پایان یک شهردار با هو شدن و شادی کارکنان به سبک ایسلندی ها!

حرف تازه – روز گذشته سید محمدعلی ثابت قدم با ۱۰ رای اعضای شورا از سمت شهرداری رشت برکنار شد. خبری کوتاه، عجیب اما واقعی… بله ثابت قدم رفت. او تنها ماند. در روزهای پایانی عمر شورای چهارم و در حالیکه خودش را برای همکاری با اعضای شورای پنجم آماده می کرد به سادگی برکنار […]

حرف تازه – روز گذشته سید محمدعلی ثابت قدم با ۱۰ رای اعضای شورا از سمت شهرداری رشت برکنار شد.

خبری کوتاه، عجیب اما واقعی… بله ثابت قدم رفت. او تنها ماند. در روزهای پایانی عمر شورای چهارم و در حالیکه خودش را برای همکاری با اعضای شورای پنجم آماده می کرد به سادگی برکنار شد. روزی که رفتنی شد تنها یک عضو شورا همچنان در حمایت از او ثابت قدم ماند. روزی که رفت کسی جز رضا رسولی در شورا برای دفاع از او حاضر نشد. مرد پیروز در دقایق نود استیضاح ها، این بار در استیضاح دقیقه نودی شورا شکست خورد و رفت. ساعت ۱۱:۱۱ بیست و سوم خرداد ۹۶ برکنار شد. ۶ دقیقه بعد خبر انتخاب سرپرست شهرداری رشت در خروجی رسانه ها قرار گرفت و ساعت ۱۲:۳۰ مراسم تودیع و معارفه برگزار شد تا در ۷۹ دقیقه دوران ۷۹۱ روزه شهرداری ثابت قدم در رشت به پایان برسد. 

وقتی خبر به ساختمان شهرداری رسید موجی از شادی طیف قابل توجهی از کارکنان را فرا گرفت و برخی هم در شوک این خبر بودند… اما این هیجانات لحظه ای را رقم زد که شاید از آن در تاریخ مدیریت شهری رشت بارها یاد شود. وقتی ثابت قدم با وسایل شخصی اش قصد خروج از ساختمان شهرداری واقع در خیابان سعدی رشت را داشت جمعی از کارکنان شهرداری رشت با هو کردن او را بدرقه کردند! اتفاقی که هرچند در نظر اول چندان اقدام شایسته ای به نظر نمی رسد اما با کمی تامل در علل آن باید گفت شاید ثابت قدم آنچه را که در این مدت کاشته بود در روز رفتنش برداشت کرد. او در واکنش به این اتفاق ظاهرا لبخندی زده و رفته است…

دوران ۷۹۱ روزه مدیریت ثابت قدم در راس شهرداری رشت دورانی بود که برخی حامیان او در شورا بارها شعار ثبات در مدیریت شهری را سر می دادند اما این ثبات در لایه های مدیریتی شهرداری رشت به ندرت دیده شد و بسیاری از مدیران در اندک زمانی پس از انتصاب برکنار می شدند. عزل و نصب های پیاپی گاهی حتی خبرنگاران را هم در نوشتن مسئولیت فعلی مدیران در اخبار به دردسر می انداخت! امینت شغلی و آرامش روانی کارکنان به خطر افتاده بود. برخی از حامیان او شعار حمایت از اقشار آسیب پذیر سر می دادند اما در تمام این مدت در بخش هایی از شهرداری حقوق ها با تاخیر چندماهه پرداخت می شد و بیمه ها هم نظم و انضباط خاصی نداشت. کارگران فضای سبز، رانندگان اتوبوس، آتش نشانان، نگهبانان و بازرسان خطوط تاکسیرانی تنها بخشی از افرادی بودند که حقوقشان بارها با تاخیر پرداخت شد. کار به جایی رسید که پاکبانان در انتخابات شورا کاندیدا معرفی کنند تا شاید از این راه صدایشان به جایی برسد… 

اما گلایه های این دسته از کارکنان و مدیران محدود به مسائل مادی و انتصابات و حقوق و بیمه نبود. اصلا سنگر خدمت برایشان تفاوت چندانی نداشت. گاهی حفظ شانیت همکاران و احترام به آنها مهم ترین خواسته کارکنان شهرداری رشت بود. گاهی صحبت از برخوردها، الفاظ و توهین هایی می شد که ثابت قدم نسبت به مدیران یا کارکنانش به کار برده است! صحبت هایی که در ابتدا باورش سخت بود اما رفته رفته با به کارگیری ادبیات عجیب آقای شهردار در آن نشست خبری و حتی در نامه به نماینده مردم رشت، باورش ممکن شد… 

ثابت قدم هم قطعا نه سیاه بود و نه سفید… مثل همه انسان های زمینی خاکستری بود؛ گاهی کمرنگ و گاهی پررنگ… حتی در حوزه هایی از مسئولیت خود مثل گسترش فعالیت های عمرانی موفقیت هایی هم به دست آورد. شاید آنچه را که نتوانست به دست بیاورد، محبوبیت کافی در بین کارکنان شهرداری بود. هرچند این موضوع به تنهایی منجر به رفتن او نشد اما کافی بود تا پس از عزل از سمت شهرداری رشت جمعی از کارکنانش که مدت ها به هر دلیلی در مقابل رفتارها و تصمیمات او سکوت کرده بودند او را با “هو” کردن بدرقه کنند (اینجا بخوانید ). به قول یکی از آنان که به طعنه می گفت اگر کارکنان به سبک ایسلندی ها در مقابل او هم خوشحالی می کردند چاره ای جز لبخند زدن نداشت…

ثابت قدم رفت و در مراسم تودیع و معارفه هم غایب بود. مسعود کاظمی رئیس شورا گفت که او برای تدریس به یکی از شهرستان های اطراف رفته و از آنجا که اطلاع نداشته است مراسم در ساعت ۱۲:۳۰ برگزار می شود نمی تواند در آن حضور داشته باشد! او رفت اما مراسم برگزار شد، مدیرانش با فرامرز جمشیدپور سرپرست شهرداری رشت عکس یادگاری گرفتند و شهرداری و شورا به راه خود ادامه داد و زندگی جریان داشت و دارد… تنها خاطره ای از آن روز به جا ماند که اصلا خوش نبود…  نه برای ثابت قدم نه برای موافقان و نه حتی برای مخالفان او… چرا که چنین استیضاحی در روزهای پایانی عمر شورای چهارم نگرانی های فراوانی را به همراه دارد اما شاید شورانشینان پس از بارها تذکر و طرح سوال دیگر چاره ای جز برکناری پیش روی خود نمی دیدند…