یادداشتی به بهانه خداحافظی همیشگی با آقای گل جام جهانی

پائولو روسی کسی که اشک‌ برزیل را درآورد

دربارۀ پائولو روسی در ایتالیا همانی را می گفتند که ما سال ها دربارۀ علی دایی در ایران شنیده‌ایم: تکنیک ندارد و فقط می تواند گل بزند اما مگر هدف بازی همان گل زدن نیست؟

حرف تازه – امیر‌حسین خدیر در یادداشتی به بهانه مرگ پائولو روسی کسی که اشک‌ برزیل را درآورد و خداحافظی همیشگی با آقای گل جام جهانی در عصر ایران نوشت: تنها دو هفته پس از شوک مرگ «دیه‌ گو مارادونا» اسطورۀ فوتبال آرژانتین و جهان، خبر درگذشت «پائولو روسی» ستارۀ خاطره‌ساز ایتالیا در جام جهانی ۱۹۸۲ در ۶۴ سالگی شوکی تازه است.

جوانی که از لیگ دسته دوم به تیم ملی فوتبال ایتالیا رسید و در جام جهانی ۱۹۸۲ کاری کرد کارستان: سه گل به برزیل زد، دو گل به لهستان و با ایتالیا به فینال رسید و در فینال هم یکی از گل‌ها به آلمان (‌درآن زمان آلمان غربی) را او زد و خودش آقای گل شد و ایتالیا هم قهرمان.
اگر کسی می‌خواست داستانی تخیلی با قهرمانی به نام «پائولو» بنویسد که نه در باشگاه‌های مشهور که در دسته دو بازی می‌کند و به تیم ملی دعوت می‌شود (۱۹۷۸) و در جام جهانی بعدی (۱۹۸۲) بیشتر می‌درخشد و برزیل را می‌برند شاید به همین بسنده می‌کرد.  اما در دنیای واقع، او و ایتالیا تا فینال رفتند و جام را فتح کردند و آقای گل شد.
در این نوشته اما تنها نمی خواهم اینها را بگویم که بیشتر یکی دو نکته است که شاید تا کنون جایی نیامده باشد و مرگ پائولو روسی بهانه‌ای است برای گفتن آنها.
اول آن یادآوری‌های تاریخی مثل این که ۴ سال برای یوونتوس بازی کرد. هم‌بازی او در خط حمله که بود؟ میشل پلاتینی فوق ستارۀ فرانسوی و قهرمان ایتالیا و اروپا هم شدند.
یا می دانیم در آن فینال خونین در مقابل لیورپول نیز او در زمین بود.
اما آن نکات جالب‌تر:
۱. دربارۀ پائولو روسی در ایتالیا همانی را می گفتند که ما سال ها دربارۀ علی دایی در ایران شنیده‌ایم: تکنیک ندارد و فقط می تواند گل بزند
زنده یاد ناصر حجازی هم وقتی علی دایی را را به علی پروین – سرمربی وقت تیم ملی – معرفی کرد از افراد مختلف همین را شنید اما همان موقع پاسخ داد: «نمی‌دانم چرا فقط به کسانی که در یک قاب دستمال دریبل می‌زنند، می‌گویند تکنیکی. اگر تکنیک یعنی فن، پس که هر که در راستای هدف بازی که همان گل زدن است فنی را بداند، فنی است. یعنی تکنیکی است. علی دایی هم که ضربۀ سر را عالی می‌زند و خشک، به چارچوب توپ می‌فرستد تکنیکی است.»
روسی در نگاه خیلی‌ها تکنیک نداشت و خلاق نبود اما هم او مهم‌ترین تکنیک را به رخ کشید: گل‌زنی! مگر هدفی بالاتر از این در فوتبال وجود دارد و مگر بدون گل می‌توان بُرد و مگر بدون پیروزی می‌توان قهرمان شد؟ خوب! همۀ این کارها را پائولو روسی انجام داد.
۲. در کشورهای تزاز اول فوتبال کمتر اتفاق می‌افتد که بازیکنی از لیگ پایین‌تر سر از تیم ملی درآورد. روسی هم  در سری «بی» بازی می‌کرد و اگرچه دعوت او شگفت‌آور بود اما تعجب ها وقتی بیشتر شد که به جای «گراتزیانی» – فوروارد فوق العادۀ آن زمان یوونتوس- بازی کرد. اولین بازی جام جهانی ۱۹۷۸ را در بازی با فرانسه ۲ به یک بردند و روسی اولین گل ملی خود را در اولین بازی ملی و در همین بازی در حالی که یک گل عقب بودند در دقیقۀ ۲۳ به ثمر رساند و با گل برتری بنتی بازی تمام شد. در آن زمان ایتالیا با هدایت «بیرزوت» ۴-۳-۳ بازی می‌کرد و روسی در کنار «بتگا» و « کاسیو» قرار داشت.
در همین جام جهانی هم روسی ۴ گل زد و پس از آن بود که به یوونتوس رفت منتها به اتهام شرط بندی دو سال محروم شد.
۳. در حالی که همه تصور می کردند روسی به صحنه بازنمی گردد بیروزت او را برای جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا دعوت کرد و آماج انتقاد قرار گرفت. چرا بدون بازی و حتی بی تمرین دعوت شده بود. بیرزوت اما به او باور داشت و مزد این باور را گرفت. با همان هت تریک تاریخی در مقابل برزیل.
گاتزا دلا اسپورت تیتر زد: «سامبای برزیلی زیر چکمۀ ایتالیایی». – [سامبا رقص ملی برزیل است و شکل نقشۀ ایتالیا به صورت چکمه است].
 «من اشک برزیل را درآوردم» هم عنوان کتابی شد که این داستان را روایت می‌کرد.
پائولو روسی به برزیلی گل زد که با مربی‌یی چون تله سانتانا و ستاره هایی مانند  زیکو، ادر، سوکراتس و جونیور با آن بازی های چشم‌نواز دل خیلی‌ها را در دنیا برده بود.
مرگ پائولو روسی؛ او که اشک‌ برزیل را درآورده بود
۴. در همین جام جهانی در مقابل آرژانتین با دیه گو مارادونا قرار گرفت و با دو گل بردند. در همان بازی‌یی که مارادونا اخراج شد.
 ۵. با سه بازی و ۶ گل بهترین بازیکن و آقای گل جام ۱۹۸۲ شد. با یوونتوس هم به دو قهرمانی رسید و پس از دوران بازی در میدان رو به مربی‌گری نیاورد و ترجیح داد تنها مفسر شبکۀ «مدیا‌سِت» و «رای‌اسپورت» باشد. هر چند که شایعات مربوط به ادامۀ فعالیت علنی یا مخفی در سایت‌های شرط بندی او را رها نکرد.
آن نکتۀ گفته نشده یا کمتر گفته شده اما این است. مجلۀ «کیهان ورزشی» در خرداد ۱۳۵۷ و پس از جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین با روشن‌زاده – گزارش‌گر تلویزیون و حاضر در جام جهانی- گفت و گو کرد و در آنجا گفته است: با این که پائولو روسی ایتالیایی ۴ گل زد و حسن روشن بازیکن تیم ملی فوتبال ایران تنها یک گل (در برابر پرو) به ثمر رساند اما کارشناسان او (حسن روشن) را برتر و بهتر می‌دانستند.
جنس فوتبال و گسترۀ اشتهار و محبوبیت «مارادونا» البته با «روسی» بسیار متفاوت بود اما در این هر که هر دو یک تنه تیم‌های خود را به قهرمانی جام جهانی رساندند و پس از فوتبال دربارۀ آنها حرف و شایعه زیاد شنیده شد اشتراک داشتند و هر دو تنها با دو هفته فاصله چشم از جهان بستند. یکی در ۶۰ سالگی و دیگری در ۶۴ سالگی. در دنیایی که دهه‌ها پس از این سن هم می توان زیست مرگ در ۶۰ یا ۶۴ سالگی کم از جوان‌مرگی نیست.
پائولو روسی کسی که اشک‌ برزیل را درآورد

پائولو روسی کسی که اشک‌ برزیل را درآورد