وقتی رشت ونیز می شود!
حرف تازه – در روزگاری که آب، عاملی تعیین کننده در مهاجرت، جمعیت و میزان رشد و توسعه نقاط مختلف دنیا شناخته می شود این نحوه مدیریت است که می توان آن را به فرصت و یا تهدید برای جوامع مختلف تبدیل کند.
استان گیلان به واسطه موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی نسبت به بسیاری از نقاط کشور شرایط مطلوب تری در زمینه میزان بارش های آسمانی دارد. برف و باران از مهم ترین عوامل تامین ذخایر آبی در این استان به شمار می رود و همین بارندگی ها منجر به علاقه شدید بسیاری از هموطنان به مهاجرت به این استان شمالی دارد.
اما مردمان این استان در شهرهای مختلف، شرایط مختلفی را پس از هر بارش تجربه می کنند که ریشه در تفاوت های مدیریتی آنها در سالهای اخیر دارد و شاید نقش انتخاب های خودشان نیز در چنین مواردی بیشتر دیده شود.
سهم رشت نشینان از هر بارش آبگرفتگی معابر و مختل شدن نظم ترافیکی و زندگی روزمره است. آنهایی که با پای پیاده در این شهر تردد می کنند خود را برای اینکه هر لحظه یکی از خودروها آبی به سر و صورتشان بپاشد آماده می کنند و آنهایی که با خودرو تردد می کنند خود را برای ساعتها معطلی در ترافیک شهر آماده می سازند.
این سرنوشت مرکز استانی است که به باران های فراوانش معروف است اما هنوز مسئولین آن نتوانسته اند با صرف میلیارد ها تومان هزینه و اجرای بخش قابل توجهی از پروژه جمع آوری و هدایت آبهای سطحی از پس این موضوع ساده بر بیایند. ده ها میلیارد هزینه از جیب شهروندان و کنده کاری هایی که در زمان اجرا جز با صبوری و تحمل بالای شهروندان امکانپذیر نبود حالا دستاورد آنچنان محسوسی نداشته و هنوز هم در ساعات اولیه یک بارش شدید، شهر رشت به دریاچه ای بزرگ تبدیل می شود.
در همین بارندگی اخیر اگر سری به کوچه و خیابان های شهر رشت میزدید حتما با مشکلات عدیده شهروندان مواجه می شدید. از معابر اصلی گرفته تا کوچه پس کوچه های شهر، در بسیاری از نقاط به یاد ونیز می افتادید با این تفاوت که اینجا امکان قایق سواری در داخل شهر نیز وجود نداشت!
یکی زیر بارش شدید باران با زحمت مشغول بازکردن آبروی گرفته نزدیک منزل خود بود و یکی دیگر نگران اینکه مبادا خودروی اخیرا چند صد میلیونی شده اش در این باران آسیب جدی ببیند. یکی با سر و صورت و لباس خیس شده از آب پاشیدن خودروها نگران وضعیت خود در فلان جلسه مهم بود و یکی دیگر دور فرهنگ و ادب را خط کشیده و طور دیگری واکنش نشان می داد. شاید اگر زحمت نیروهای خدمات شهر برای جبران کاستی های زیرساختی نبود وضعیت به مراتب بغرنج تر می شد و مردم شهر دو سه روزی به تعطیلات تابستانی می رفتند.
این تنها گوشه ای از وضعیت مرکز استان گیلان است. اگر یکی در خانه اش بیمار داشت و مجبور بود هرچه سریع تر او را به بیمارستان برساند معلوم نیست چه اتفاقی می افتاد. وقتی مسیر ۱۰ دقیقه ای یک روز عادی، به ۵۰ تا ۶۰ دقیقه افزایش پیدا کند بی شک هر اتفاق ناگواری برای یک بیمار اورژانسی ممکن است رخ دهد و البته شاید برای برخی، مسائل دیگری مهم باشد!
این نخستین بار نیست که شهر رشت با یک بارش عادی مختل می شود. باز هم همان نقاط همیشگی دچار آبگرفتگی شدند و باز هم همان خیابان های همیشگی شاهد ترافیک شدید و قفل شدن خودروها بودند.
باران، نشانه ای از رحمت الهی است و وقتی با گذشت سالها همچنان همان مشکلات تکرار می شود نباید نام باران را با بحران اشتباه بگیریم و باید بدانیم بحران های ایجاد شده بحران ضعف مدیریتی در رشت است؛ نه چیز دیگر. این یک واقعیت است که مدیران رشت هنوز از ایجاد زیرساخت های اولیه عاجز بوده اند و حتی در تشکیل به موقع یک ستاد “بحران” نیز ناتوانند و اگر زحمت نیروهای خدمات شهر نبود اوضاع از این هم بدتر می شد.
در همین استان، کمی آن طرف تر برخی شهرهای دیگر چون لاهیجان بیش از ۱۵۳ میلیمتر بارندگی را تحربه می کنند اما زندگی روال عادی خود را دارد و مردم از این رحمت الهی لذت می برند. لاهیجانی ها پیش از این با هزینه ای به مراتب کمتر پروژه های جمع آوری و هدایت آبهای سطحی را اجرا کرده اند و امروز با تشکیل به موقع جلسات و با برنامه ریزی مناسب جلوی هرگونه خلل در زندگی روزمره مردم را می گیرند.
انگار سرنوشت مرکز گیلان با درجا زدن و حتی پسرفت گره خورده است. انگار مدیران ما فکرشان جای دیگری است. انگار این شهر درست شدنی نیست و قرار است با ادامه همین وضعیت همه چیزمان به همه چیزمان بیاید!
ارسال دیدگاه