حرف تازه – تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ محمود احمدی نژاد انتقادات شدیدی علیه شورای نگهبان مطرح میکرد و میگفت در صورت رد صلاحیتش، نه انتخابات را قبول دارد و نه در آن شرکت خواهد کرد. هرچند تصور این بود که احمدی نژاد این سخنان را به خاطر فشار به حاکمیت برای تایید صلاحیت بیان میکند، اما رفتار او بعد از انتخابات هم نشان داد که او همچنان در مسیر دوقطبی با نظام گام برمیدارد، چه آنکه او در اظهاراتی عجیب، انتقادات تند و تیزی علیه حاکمیت بیان کرد و گفت دلش برای کسانی که انتخابات را حماسه مینامند میسوزد.
بخشی از رفتار احمدی نژاد برای قرار گرفتن در صدر اخبار رسانههاست اما بخش دیگر را باید در آینده سیاسی و چشمانداز احتمالی او تحلیل کرد و این سوال را پرسید که او به دنبال چیست؟
برخی اینگونه تحلیل میکنند که او مسیری را در پیش گرفته که حتی از مجمع تشخیص مصلحت نظام اخراج شود تا بتواند خود را به صورت کامل در جایگاه اپوزیسیون جانمایی کند. سال ۸۴ احمدی نژاد رقیب اصلی خود را هاشمی رفسنجانی میخواند و سال ۸۸ نیز میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی را زیرمجموعه هاشمی رفسنجانی معرفی میکرد تا این دوقطبی را تقویت کند؛ با درگذشت هاشمی رفسنجانی این دوقطبی با خاندان لاریجانیها شکل گرفت و پس از آنکه لاریجانی رد صلاحیت شد، نقدهای او این بار خطاب به راس حاکمیت بود. اما او به دنبال چیست و چه اهدافی دارد.
سخنان احمدی نژاد مانند تاجزاده است؟
احمد شیرزاد فعال و کارشناس مسائل سیاسی به رویداد۲۴ میگوید: احمدی نژاد پدیده عجیبی است و گاهی مواقع حرفهای خوبی میزند و اگر برخی مواقع چشمانمان را ببندیم و ندانیم چه کسی صحبت میکند، فکر میکنیم تاجزاده سخن میگوید. اگر به «ما قال» نگاه نکنیم، در برخی مواقع حرفهای بسیار منطقی مطرح میکند و بعید میدانم کسی برای آن جوابی داشته باشد. از همین رو باید با نگاه انصافانه به حرفهای کوبنده و جدی او توجه کنیم. اما با همه این حال احمدی نژاد است و پیشینهای پشت سر او هست که نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
وی ادامه داد: احمد نژاد ۸ سال یکی از تعیینکنندهها و تصمیمگیران این کشور بوده و موارد و مسائل مهمی در دست او بوده است. او اکنون ایراداتی را مطرح میکند که در زمان ریاست خودش هم بود. البته از دولت دوم خود نقدها و ایرادات را شروع کرد، اما او از مناسباتی ایراد میگیرد که همان مناسبات در سال ۸۴ او را رئیس جمهور کرد. احمدی نژاد حتی در دوران اصلاحات هم یکی از حادترین چهرههای ضد اصلاحات بود. آن زمان که مطبوعات توقیف میشدند همواره یک شاکی خصوصی هم داشتند و آن فرد احمدی نژاد بود و همه او را میشناسند. پیشینه او کاملا مشخص است، ولی نمیتوان منکر حرفها و موضوعات مهمی که مطرح میکند، شد. به لحاظ روشی، مضمون صحبتها و نقدهای او تند است و ره به اصلاح نمیبرد زیرا نحوه صحبت کردن او نوعی عقده گشایی است و اولین سوالی که مطرح میشود این است که خب چرا حالا این سخنان را مطرح میکنی.
احمدی نژاد میخواهد روی آنتن بماند
شیرزاد با بیان اینکه احمدی نژاد این سخنان را مطرح میکند، اما هیچ برنامهای برای این سخنان ندارد، تصریح کرد: وجه مشترک همه رفتارهای احمدی نژاد این است که میخواهد روی آنتن بماند و فراموش نشود. احمدی نژاد در جنبش دانشجویی علم و صنعت بود و ما در دانشگاه شریف و خاطرم هست که از آن زمان همواره این قبیل چالشها میان این دو جنبش دانشجویی وجود داشت و برای نسل ما یک پدیده شناخته شده است و اینکه بگوییم با یک برنامه از پیش تعیینشده حرکت میکند، خیر اینگونه نیست و فکر نکنید اگر این گفتمان را مطرح میکند، پشت سر آن برنامه خاص یا عملیات خاصی مطرح است. اتفاقا برخلاف برخی که میگویند او آدم پیچیدهای است، اصلا اینگونه نیست و همانی است که میگوید و بر مبنای احساساتش حرکت میکند و اگر هم پیچیدگی خاصی داشته باشد، حداقل فرد تشکیلاتی نیست و پیرامون او هیچگاه یک باند و تشکل ایجاد نشد، حتی در دانشگاه علم و صنعت.
رفتار احمدی نژاد در واکنش به برخورد نظام با اوست
او میگوید: هیچ تشکیلات منسجم و وفاداری اطراف احمدی نژاد شکل نگرفت و همه وزاری او برای حضور در دولت رئیسی صف کشیدهاند. رفتارهای احمدی نژاد در واکنش به رفتارهایی است که با او شده زیرا هیچگاه انتظار نداشت که نظام با او اینگونه رفتار کند و سرخورده شود. او انتظار نداشت بعد از خدمت و سرویسی که به اصولگرایان داد، اینگونه دور انداخته شود و این رفتار برایش کاملا غیرقابل هضم بود.
احمدی نژاد تحمل میشود چون مانند خاتمی تشکیلات وسیعی پشت سرش نیست
این فعال سیاسی، با بیان اینکه رفتارهای احمدی نژاد برآمده از حس سرخوردگی اوست، گفت: نمونه مانند احمدی نژاد و حادتر از او را در نظام داشتیم که نظام تا حد زیادی آنها را تحمل کرد. مثلا اقای نوری زاد یک زمانی هر هفته یک نامه سرگشاده خطاب به رهبری مینوشت، هرچند که در مقطعی با او برخورد شد، اما تا حد زیادی تحمل شد، احمدی نژاد هم اکنون تحمل میشود مگر اینکه دست به خودزنی بزند. اگر در حد این گفتمانها بماند، همچنان نظام او را تحمل خواهد کرد. اینکه نظام افرادی همچون خاتمی را تحمل نمیکند به این دلیل است که تشکیلات وسیعی پشت سر او هست و اگر با ملایمت بیشتری هم صحبت کند، بازهم تحمل نمیشود. اما چون احمدی نژاد مجموعا چند نفر را در کنار خود دارد و نقدهایش همانند یک پژواک آرام است و مشکلی ندارد، به خوبی تحمل میشود. با وجود اینکه برخی از نهادهای حاکمیتی در هضم کردن بسیار تنگ نظر هستند، اما تجربه نشان داده است که در برخی از مواقع به خوبی تحمل خواهند کرد. بنای نظام بر این است که با مقامات سابق نظام در حد روسای جمهور و معاونین آنها برخورد تندی صورت نگیرد. برای نظام کار تشکیلاتی تحمل نمیشود.
شیرزاد ادامه داد: احمدی نژاد در مجمع هم کار خاصی نمیتواند انجام دهد و تا زمانی که میز و جلسه را برهم نزند، در آنجا حضور خواهد داشت و بودن یا نبودن او در مجمع تاثیر چندانی ندارد. بعید میدانم بخواهد پا را فراتر از اینی که هست بگذارد. احمدی نژاد پا را فراتر نمیگذارد به امید انتخابات بعدی. مشخص نیست که شرایط سیاسی کشور در ۸ سال آینده به چه صورت خواهد بود و معلوم نیست که ادامه همین مسیر فعلی باشد. احتمال تغییر ساختاری حاکمیت وجود دارد و در آن ساختار ممکن است اتفاقات و تغییرات گستردهای هم در کل ایران رخ دهد. اکنون تعادل وجود دارد، اما تعادل پایدار نیست و ممکن است هر لحظه از یک سو دچار لغزش شود. شرایط فعلی مانند توپی است که بر نوک کوه گذاشته شده و مشخص نیست که به کدام سمت پایین میرود.
محمود احمدی نژاد در حال پیاده شدن از قطار نظام است
حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه نیز به رویداد۲۴ میگوید: ما شخصیتهایی همچون احمدینژاد که دچار دگردیسی شدهاند و یک تجدیدنظری که در آنها مشاهده میکنیم را به مراتب دیدهایم و این افراد به مرور از قطار انقلاب پیاده شدند و سرنوشت بدی برای خودشان رقم زدند. برخی از آنها ناشی از رسوبات قبلی و تفکرات زیرساختی بوده که به مرور بروز کرده و برخی هم از خودبرتربینیها و خودبزرگبینیها و مرضی که قدرت برای آنها ایجاد کرده است، ناشی شده است. احمدی نژاد هم از این دست افراد است و در حال طی کردن مسیر پیاده شدن از قطار انقلاب است و از صبر نظام نهایت سوء استفاده را میکند.
روند زندگی احمدی نژاد به سمت مرگ سیاسی است
وی ادامه داد: بعید میدانم احمدی نژاد هدفی جز مطرح شدن داشته باشد. کسانی که روند زندگیشان به سمت مرگ سیاسی است، دست و پا میزنند که به هر بهانهای خودشان را در عرصه سیاسی حفظ کنند.
این فعال سیاسی اصولگرا با بیان اینکه رفتارهای احمدی نژاد سراسر تناقض است، تصریح کرد: عمدتا تمام حرف او این است که فقط من میتوانم کشور و مشکلات را حل کنم و این توانمندی را دارم. این نوع پیام همان خودشیفتگی است که از همان ابتدا هم با او بوده و بارها این خصلت اخلاقی را رهبری مورد نقد قرار دادند.
ترقی معتقد است که برخی از عوامل خارجی در تغییر رفتار احمدی نژاد بیتاثیر نیست و افرادی همچون مشایی و بقایی در تغییر و تحریف ذهن او، تاثیر قابل توجهی داشته است. زمانی که فرد به خودمنجیپنداری میرسد، هیچکس غیراز خودشان را قبول ندارند و طبیعتا رفتارها و کردارهایشان در همین موضوع تجلی پیدا میکند.
عضو حزب موتلفه میگوید: مردم ممکن است که برای مدت کوتاهی نسبت به او و عملکردش نگاه مثبتی داشته باشند، اما این موضوع تدوام ندارد و میزان رای او کاهش پیدا کرده و همین موضوع است که او را نگران کرده و باعث شده تا دست به چنین رفتارهایی بزند. این افراد هیچ گاه نمیتوانند مانند یک محور عمل کنند و تبدیل به یک اپوزیسیون شوند.
هدف محمود احمدی نژاد از نقد حاکمیت چیست و چرا او را تحمل می کنند؟
ارسال دیدگاه