یادداشتی از محمدرسول محمدپور؛

نیشتری به هلهله برخی مدعیان اصلاحات از خبر یک عدم احراز صلاحیت/ به استقبال مرگ میرویم اما برای همسایه/ نیاموختیم!

از حذف آیت الله فقید تا رد صلاحیت شهردار منتخب رشت دو سرمنزل بیشتر فاصله نبود و از پس این شادی های سطحی از فتوحات جریان رقیب تا بغض برای فردایی که این مرگ از خانه همسایه مهمان ما شود هم یکی دو شبی...

حرف تازه – محمدرسول محمدپور: هنوز خطوط سنگرها مشخص نیست و اولویت در رسیدن به اهداف و آرمانی مشترک در هاله ای از ابهام، کدرتر از همیشه ناپیداست…

شاید از روی عدم آگاهی و یا صرفا انتفاع شخصی و شاید بازی گردانی زیرکانه طیف مقابل در خواب زمستانی بزرگان و حضرات مدعی اینگونه آتش در خرمن جریانی انداخته که دو دهه در این کشور در حال پرداخت هزینه های گزاف برای تحقق یک اندیشه با مواضعی مشخص است.

اندیشه ای ناب که در آن حقوق برابر، اصلی انکار ناپذیر و تجسس و نفوذ در حریم شخصی حتی برای مخالفین خود نیز اقدامی مردود است و با اصل آزادی و حقوق شهروندی در منافات…

نمیتوان قضاوت کرد! شاید مرور زمان دوستان پای کار ما را تا این حد دلسرد کرده است که به محوری ترین شعارها و اهداف خود تا این حد بی اعتنا شده و امروز با چکمه های آهنینی آشنا! بر همه ارزشهای دیروزمان پشت پا میزنند و در بزم اقتدار طیف رقیب اینگونه هلهله کشیده و با شعفی وصف ناپذیر خوش رقصی می کنند!

آری امروز به استقبال مرگ میرویم ولی تنها برای همسایه، غافل از اینکه تا فردایی که این طاعون دامن گیر ما شود و گذشته ای نه چندان دور دوباره تکرار گردد و تَکرارها در زمین خالی بی اثر راهی نیست.

تنها برای اثبات استنباط خود (هر چند هم که صحیح بوده باشد) اینگونه بزک کرده و شتاب زده به جشنی میرویم که گوش های شنوا از آن صدایی جز مرثیه برای آرمان ما نمی شنوند و چه غافل گشته ایم در این آشفته بازار…

نیاموختیم…
نیاموختیم و این اصرار بر جهل مرکب ما، تعجب آورترین در جا زدن در تاریخ معاصر و علل بسیاری از ناکامی های ماست!

نیاموختیم که در لحظه زیستن با اطمینان خاطر از ثبات در آینده در منافات است و بیرق امروز در دستان ما چیزی جز علم عثمانی که فردا که بر سرمان کوبیده خواهد شد نخواهد بود و اصالت ما تنها راه نجات و رهایی از این زندان سر باز است.

از حذف آیت الله فقید تا رد صلاحیت شهردار منتخب رشت دو سرمنزل بیشتر فاصله نبود و از پس این شادی های سطحی از فتوحات جریان رقیب تا بغض برای فردایی که این مرگ از خانه همسایه مهمان ما شود هم یکی دو شبی…

اندیشه ای که فدای منافع و فرد شود چیزی جز تظاهر نیست و تظاهر به یک اندیشه نامی جز خیانت ندارد.