نگاهی به ریاست مسعود کاظمی در شورا

حرف تازه : پس از انتخاب مسعود کاظمی به عنوان رییس سال پایانی شورای چهارم رشت، چگونگی این اتفاق ذهن بسیاری از شهروندان را به خود مشغول کرد. اما چگونه مسعود کاظمی رییس شورا شد؟ شورای رشت به سه طیف تقسیم شد بر خلاف تقسیم بندی هایی که معمولا برای شورای اسلامی چهارم شهر رشت در […]

حرف تازه : پس از انتخاب مسعود کاظمی به عنوان رییس سال پایانی شورای چهارم رشت، چگونگی این اتفاق ذهن بسیاری از شهروندان را به خود مشغول کرد. اما چگونه مسعود کاظمی رییس شورا شد؟

شورای رشت به سه طیف تقسیم شد

بر خلاف تقسیم بندی هایی که معمولا برای شورای اسلامی چهارم شهر رشت در رسانه ها مطرح می شود و از دو فراکسیون نانوشته مخالفان و موافقان شهردار یاد می شود می توان تقسیم بندی دیگری را نیز برای شورای چهارم در نظر گرفت که اعضای فعلی شورا را به سه طیف تقسیم می کند.

طیف اول:

طیف اول شامل اسماعیل حاجی پور، سید رضا موسوی روزان، فاطمه شیرزاد و رضا رسولی که چه در زمان خلیلی و چه در زمان ثابت قدم غالبا از حامیان شهردار وقت بوده اند. از افراد دیگری که می توان در این طیف و یا بسیار نزدیک به این افراد دانست سید امیر حسین علوی و مظفر نیکومنش نودهی هستند که در اکثر تصمیمات نزدیک به این افراد بوده اند و البته گاهی نیز تصمیمات متفاوتی گرفته اند. حجت جذب هم در همین مدت کوتاهی که به شورا راه یافته است به نظر می رسد تفکراتی نزدیک به این افراد داشته باشد. مجموعه این افراد یک طیف نانوشته هفت نفره را تشکیل می دهند.

این گروه هفت نفره چندی پیش زمانی که برای مدتی فرانک پیشگر را در کنار خود می دید تبدیل به اکثریت شورا شد؛ همان زمانی که از سید امیرحسین علوی و فرانک پیشگر به عنوان رییس و نایب رییس سال پایانی شورا نام برده می شد. اما فرانک پیشگر در دقایق پایانی شرایط را تغییر داد و برای ریاست اعلام کاندیداتوری کرد. تصمیمی که ناراحتی طیف هفت نفره را در پی داشت و پیشگر نیز در مصاحبه ای از عدم صداقت گفت تا عملا راهی برای بازگشت به این طیف باقی نماند. گفته می شود این هفت نفر در نهایت با اعلام کاندیداتوری کاظمی به وی رای دادند و مسعود کاظمی با رای آنها رییس شورا شد.

طیف دوم:

طیف دوم شامل افرادی است که غالبا تفکرات متفاوتی نسبت به هفت نفر اشاره شده داشته اند. شاخص ترین چهره های این طیف محمود باقری خطیبانی و محمدعلی رفیعی نوده هستند و مجید رجبی ویسرودی، عباس صابر و فرانک پیشگر را نیز می توان از دیگر افراد این گروه دانست. اتفاقات هیئت رئیسه به شکلی رقم خورد که به نظر می رسد در نهایت این پنج نفر به ریاست پیشگر رای داده اند.

طیف سوم :

اما طیف سوم شامل مسعود کاظمی، فرهاد شوقی و محمد حسین واثق کارگرنیا است. گروه سه نفره ای که به واسطه اتحادی که در اکثر مواضع و آرا در سه سال اخیر داشته است می تواند به عنوان طیف سوم شناخته شود. ظاهرا در انتخاب رییس سال پایانی شورا کارگرنیا و شوقی به پیشگر رای داده اند. اگر چینش آرای شورانشینان بدین شکل باشد رای کارگرنیا و شوقی نشان از پایبندی این دو عضو شورا به وعده ای که داده بودند دارد.

نگاهی به اعلام کاندیداتوری مسعود کاظمی برای ریاست شورا:

هرچند به هیچ وجه نمی توان نیت خوانی کرد و کاظمی نیز بارها در حاشیه شورا از عدم تمایلش برای شهردار شدن سخن گفته بود اما به هر حال سخت می توان پذیرفت مطرح کردن نام شخصی به جز کاظمی در ماجرای استیضاح ثابت قدم توسط فرانک پیشگر و در پی آن به نتیجه نرسیدن استیضاح، در این تصمیم کاظمی بی تاثیر باشد. برخی معتقدند پیشگر سرنوشت استیضاح را با مطرح کردن نام جمشیدی تغییر داد. در حالی که تا روز پایانی نیز از مسعود کاظمی به عنوان گزینه احتمالی جایگزینی ثابت قدم نام برده می شد. حالا در ماجرای هیئت رئیسه نیز شاید پیشگر به نایب رییسی طیف مقابل راضی نبود و قصد داشت با چرخش دقیقه نودی رییس شود؛ آن هم رییس مسعود کاظمی و هم طیفانش…  همین تصمیمات پیشگر کافی بود تا چند گزینه این شانس را داشته باشند در صورت کاندیداتوری حمایت طیف اول را داشته باشند و رییس شوند. چه در شرایطی که این تصمیم با مذاکرات چندین روزه گرفته شود و چه در شرایطی که در صحن شورا مطرح شود؛ در هر صورت به حدی مورد استقبال قرار می گیرد که حتی گزینه ریاست طیف اول یعنی مظفر نیکومنش نیز به کاظمی رای می دهد.

چه شد که کاظمی رییس شورا شد؟

شاید مهم ترین دلیل ریاست مسعود کاظمی را بتوان یک انگیزه مشترک دانست؛ اینکه پیشگر رییس نشود! این انگیزه در برخی شورانشینان حس می شد اما هیچوقت بیان نشد. شاید هم چنین حسی اشتباه باشد اما به نظر می رسد با در نظر گرفتن این انگیزه به پاسخ های مناسبی برای تصمیمات شورانشینان می رسیم. هم در میان اعضای طیف اول که در ماجرای هیئت رئیسه با چرخش دقیقه نودی تصمیم پیشگر ریاست شورا و کمیسیون ها را دور از دسترس می دیدند و هم در میان اعضای طیف سوم که در ماجرای استیضاح شاید پیشگر را مقصر می دیدند می توان این انگیزه را یک انگیزه احتمالی دانست. البته حسی که در خصوص ماجرای استیضاح اشاره شد شاید در طیف دوم نیز وجود داشت اما تقابل همیشگی این طیف با طیف اول بزرگترین مانع همراهی آنان شد.

پیشگر؛ از رویای ریاست تا تقریبا هیچ

فرانک پیشگر را باید بازنده بزرگ اتفاقات اخیر شورا دانست. کسی که یک ماه پیش به عنوان نایب رییس احتمالی سال آخر شورای چهارم مطرح می شد و بعد سودای ریاست را در سر پروراند ؛ در نهایت نه رییس شد و نه نایب رییس… علاوه بر آن حالا در شورا هم افراد زیادی را در کنار خود نمی بیند. نه راه همواری برای بازگشت به طیف اول باقی گذاشته است و نه طیف سوم را در کنار خود می بیند و شاید طیف دوم هم همراه همیشگی او نماند. هیچ جای اعتراضی به تصمیم مسعود کاظمی هم باقی نگذاشت. حتی شاید دغدغه ای که برای پاسخگویی به مردم مطرح می کرد نیز به دغدغه همیشگی او در ماه های منتهی به انتخابات شورای پنجم تبدیل شود. قطعا مردم در انتظار پاسخ قانع کننده ای در خصوص دلایل چرخش های دقیقه نودی پیشگر در تصمیمات اخیر او هستند و پیشگر نیز باید تلاش زیادی برای خروج از این علامت های سوال داشته باشد.

طیف سوم؛ و شاید دستیابی به صد در صد اهداف

از همان لحظه اعلام کاندیداتوری کاظمی، حضور شوقی و کارگرنیا در هیئت رئیسه در صورت ریاست کاظمی قابل پیش بینی بود و همین اتفاق نیز رخ داد. کاظمی با ۸ رای رییس شد؛ شوقی با ۱۵ رای منشی اول شورا شد و کارگرنیا نیز بدون رقیب با ۱۴ رای موافق و ۱ رای ممتنع خزانه دار شورا شد تا هر سه عضو این طیف به هیئت رئیسه و احتمالا برخی کمیسیون ها دست یابند. اگر همچنان قصد استیضاح شهردار فعلی رشت را داشته باشند نیز هدفی دور از ذهن نیست و در صورت تحقق این موضوع شاید بتوان گفت این طیف در سال پایانی شورا به صد در صد اهداف خود دست می یابد.

چرا کاظمی برای ریاست شورا از نگاه اکثریت شورا گزینه مناسب تری نسبت به پیشگر بود؟

با توجه به سابقه مدیریتی که مسعود کاظمی از خود به جای گذاشته است؛ دور از ذهن نبود که اکثریت اعضای شورا از ریاست یک جوان سختکوش و پر انگیزه و جدی حمایت کنند. پیش از این نیز کاظمی نشان داده بود از نگاه اکثریت شورانشینان گزینه ای “قابل اعتماد” است. ضمن اینکه شرایط موجود در شورای چهارم و متاسفانه تقابل هایی که گهگاه در آن شدت می گیرد، کار را برای هر رییسی سخت می کند. فارغ از تمامی دلایل، با روحیاتی که از فرانک پیشگر سراغ داریم در صورت ریاست کار سختی برای مدیریت جلسات شورا در پیش داشت. همانطور که روسای قبلی نیز گاهی در این راه دچار مشکل شده اند. ضمنا باز هم باید گفت تصمیمات دقیقه نودی اخیر شخص پیشگر مهم ترین عامل شکست او بود.

سرنوشت کمیسیون ها

به زودی در یادداشتی دیگر به تحلیل این موضوع خواهیم پرداخت.

پی نوشت :  این پایگاه خبری آمادگی دارد در صورتیکه اعضای شورا نظرات دیگری در خصوص این تحلیل دارند منتشر نماید. یادداشت های تحلیلی منتشر شده، الزاما به معنای حتمی بودن دلایل ذکر شده در مطلب نیست و تحلیل فوق نیز، تحلیل تحریریه حرف تازه از موضوعات اخیر شورای اسلامی شهر رشت است.