نژادپرستی متناقض آبستراکسیونیست ها ؟!

شما از پیشنهاد جمشیدی به خشم آمدید چون بازی برای طیف شما دو سر باخت شده بود! مقیمی برای شما باخت بود و گزینه مورد حمایت طیف اکثریت باختی بزرگتر! اگر در کلام خود صادق بودید به مقیمی رای می دادید تا او همراه به کاندیدای طیف اکثریت فینالیست شود. آری به راستی و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین...

حرف تازه – از قدیم گفته اند حرف را بنداز زمین صاحبش بر می دارد. یادداشتی که دو روز قبل در این پایگاه خبری از قول دکتر رضا جمشیدی چناری و با عنوان برون رفت از بن بست آبستراکسیون منتشر شد اگر چه راهنمایی ارزنده برای رئیس شورای پنجم و سایر اعضا در برون رفت از بن بست فعلی بود ولی ظاهرا برای مخالفان واقعی مقیمی که به ظاهر در محافل مختلف به حمایت از او می پرداختند بسیار دردآور بود و واکنش تندشان را در پی داشت!

اگر ما هم از طیف و جنس آنها بودیم و از همان ادبیات بهره می بردیم شاید از جمله معروف رئیس جمهور محبوب خودشان که به طور اختصاصی برای چنین شرایطی بیان شده بود استفاده می کردیم اما حیف که نمی توانیم مثل خودشان باشیم و به دور از ادب و نزاکت بر این و آن بتازیم.

از ابتدا معلوم بود که هدف برخی افراد از مطرح کردن نام دکتر مقیمی فقط بر هم زدن آرامش جبهه اکثریت بود. آنها به هر ترفندی دست یازیدند تا با سلاح تفرقه و اختلاف افکنی بتوانند موجبات حذف فاطمه مقیمی را فراهم آورند که البته تا اینجای کار تا حدودی موفق هم شدند اما نقشه هایشان عملی نشد! به نظر می رسید آنها به دنبال عبور از مقیمی بعد از شکستن اتحاد طیف اکثریت هستند اما مقیمی پیش از زمان مد نظر اسعفا داد.

حالا برخی امثال جمشیدی ها را رفوزه سیاسی می نامند چون اینها نخبگان علمی این شهر می باشند و در وادی سیاست برخی افراد بی بته و مشروطی و مردودی های زیر دیپلم به خاطر خصومت و حسادت از رد صلاحیت جمشیدی ها و یا هجمه به او به وجد می آیند و حتی افرادی با چنین تفکراتی ابزاری برای رد صلاحیت نخبگان اینچنینی نیز بوده اند! اتفاقا عنوان رفوزه سیاسی را برخی از همین مردودان همیشگی عرصه های علم و سیاست برای جمشیدی ساختند تا به زعم خویش ابزاری برای فحاشی داشته باشند.

شاید تفکر آریستوکراتیک و نژادپرستی این دسته که گاه با حذف پسوند فامیلی در کوران سیاست خود را رشتی و دیگران را غیر رشتی می دانند سبب می گردد از طریق افرادی که وابسته به آنها و یا دوستانشان شده اند زمینه را برای حمله به کسانی که حرفی بر خلاف میلشان می زنند فراهم آورند.

دلواپسان همیشگی، از شائبه حیف و میل در بدهی ۷۰۰ میلیاردی بودجه شهرداری رشت در دوران شهردار مورد علاقه شان چشم پوشی کردند اما موکتی قرمز رنگ بر پله های ساختمان قدیمی شهرداری رشت را به کمک برخی رسانه های دلواپس که البته بعدها در دادگاه هم محکوم شدند به حساب ریاست شورای چهارم گذاشتند تا ریاست سال دوم شورا را به دست آورند!

امروز کسانی که جمشیدی ها را رفوزه سیاسی می نامند بی گمان همان هایی هستند که هیچ کارنامه ای ندارند و تنها هنرشان تشویق به آبستراکسیون و گاه پرونده سازی و تخریب نخبگان شهر می باشد.

کلام آخر با نژادپرستان غیر رشتی اینکه کسی که بالغ بر ۲۵ سال در رشت ساکن بوده باشد شهروند رشت می باشد و در حال حاضر غیر رشتی و عامل بدبختی رشت شماهایی هستید که فراموش کردید دوستان خودتان هم اصالتی غیر رشتی دارند اما به واسطه سالها حضور در این شهر شهروند رشتی محسوب می گردند.

شما از پیشنهاد جمشیدی به خشم آمدید چون بازی برای طیف شما دو سر باخت شده بود! مقیمی برای شما باخت بود و گزینه مورد حمایت طیف اکثریت باختی بزرگتر! اگر در کلام خود صادق بودید به مقیمی رای می دادید تا او همراه به کاندیدای طیف اکثریت فینالیست شود. آری به راستی و مکرو و مکرالله و الله خیر الماکرین…