منتجب نیا: نتیجه برخی از فتاوی ایجاد فاصله میان جامعه و مرجعیت شده است

فتاوی یا احکام مذهبی که از سوی مراجع عظام تقلید صادر می شود نقش مهمی در شکل دهی به زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی مردم دارد و بعضا دامنه تاثیرات آن بسیار وسیع، تعیین کننده و بسیار  فراتر از مقدلین است.

حرف تازه – فتاوی یا احکام مذهبی که از سوی مراجع عظام تقلید صادر می شود نقش مهمی در شکل دهی به زندگی شخصی و اجتماعی و سیاسی مردم دارد و بعضا دامنه تاثیرات آن بسیار وسیع، تعیین کننده و بسیار  فراتر از مقدلین است.

در سال های اخیر که دامنه مسائل جدید گستردگی خاصی یافته است – از حقوق زنان، تا انفال و محیط زیست و هنر و سینما و فرهنگ و اقتصاد جدید و روابط بین الملل و ورزش و امثال آن – و با توجه به گستردگی فضای ارتباطی جامعه، فتاوی مراجع نیز از حساسیت خاصی برخوردار شده است و به سرعت مورد بحث در فضای عمومی قرار می گیرد و به طور کلی شرایط جدیدی به وجود آمده که فتاوی صرفا در رساله ها باقی نمی ماند و در گوشه و کنار عالم مورد دقت و بعضا مناقشه قرار می گیرد.

نمی توان یک فتوایی صادر کرد که هیچ تناسبی با شرایط زمانی و مکانی نداشته باشد

حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا در گفت وگو با شفقنا، درباره ضرورت توجه مرجع تقلید به شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای صدور فتوا، اظهار کرد: براساس رویه ای که فقها از قدیم داشتند، فتوای مراجع براساس ادله اربعه یعنی کتاب، سنت، اجماع و عقل می باشد که از این چهار طریق تلاش می کنند حکم الهی را به دست بیاورند و در مسایل فردی فتوا صادر کنند. منتها فقهای معاصر مانند حضرت امام خمینی(ره)، مرحوم آیت الله منتظری و برخی از مراجع دیگر نظرشان بر این است که علاوه بر ادله فقهی، باید در مسیر اجتهاد و فتوا دادن به دو عنصر زمان و مکان توجه شود و نمی توان یک فتوایی صادر کرد که هیچ تناسبی با شرایط زمانی و مکانی نداشته باشد.

او ادامه داد: در گذشته فقها کمتر به شرایط زمانی و مکانی توجه می کردند و عمدتاً از منابع یا ادله اربعه فقهی تلاش می کردند که به حکم الهی برسند و در مسایل فرعی پس از اینکه خودشان به حکم الله رسیدند بر مقلدین فتوا صادر کنند.

فقهایی مانند حضرت امام خمینی(ره) تأکید کردند که در مسیر استنباط احکام حتماً باید به دو عنصر زمان و مکان توجه شود، دلیل آن هم پر واضح است و آن این است که آیات و روایات درست است که ادله اسلام و منابع متقن اسلام هستند و اسلام هم دین ابدی و خاتم ادیان است، اما مخاطب اولی و مستقیم آیات و روایات، مردم چهارده قرن گذشته بودند.

او گفت: هم لسان وحی در قرآن و هم لسان روایات متناسب با شرایط زمانی و مکانی بوده و به تعبیر قرآن به لسان قوم و با زبان مردم آن زمان صحبت شده است لذا می بینیم در تمثیل ها و تشبیه هایی که در آیات و روایات هست، بیشتر با شتر، گاو، گوسفند، زراعت و امثال ذلک مطرح شده است، آن زمان پیشرفت علم و تکنولوژی در این حد نبوده که ماهواره به کُرات دیگر بفرستند و علم و تکنیک به قدری توسعه پیدا کند که از کره زمین هم فراتر روند و تلاش کنند به موجودات کیهانی و آسمانی دسترسی پیدا کنند.

اگر یک حکم کلی منطبق با زمان های مختلف استخراج کنیم، جاودانگی اسلام و احکام اسلام روشن می شود

 منتجب نیا به دو اصل موضوع و حکم اشاره و اظهار کرد: وقتی با سیاق در آیات و روایات مواجه هستیم، اگر به آن اکتفا کنیم و توجه به شرایط زمانی و مکانی نداشته باشیم نمی توانیم پاسخگوی نیازها و ضرورت های روز و مکان باشیم، اما اگر چنانچه خصوصیت های زمانی و مکانی را از ادله حذف کنیم و یک حکم کلی که بتوان به زمان های مختلف آن را تطبیق کرد، استخراج کنیم، آن زمان است که مساله جاودانگی اسلام و احکام اسلام روشن می شود. علاوه بر اینکه به گفته همه فقها تشیخص موضوعات احکام بر عهده عرف است، ما در هر فرعی از فروع دین یک حکم و یک موضوع داریم، حکم آن چیزی است که خداوند متعال صادر کرده و شارع مقدس فرموده که واجب و حرام است که انجام شود یا انجام نشود، اما موضوع، آن چیزی است که حکم به آن تعلق می گیرد مثلاً گفته می شود که نماز و روزه موضوعاتی هستند که واجب بودن یا واجب نبودن به آن تعلق می گیرد یا مواردی که حرام است و حرمت به آن تعلق می گیرد.

عرف ۱۴۰۰ سال پیش که نمی تواند موضوع حکم امروز را مشخص کند

او ادامه داد: موضوعات احکام را چه کسی باید تشخیص دهد؟ یک موضوع مانند نماز است که شارع گفته این افعال و اذکار واجب است. می گوییم که این موضوع را شارع مشخص کرده است، اما گفتند شراب و قمار حرام است، حال شراب و قمار چیست؟ این موارد را باید به عهده عرف بگذارند. عرف ۱۴۰۰ سال پیش که نمی تواند موضوع حکم امروز را مشخص کند باید عرف امروز یعنی نوع مردم و فهم عمومی مردم امروز، موضوع احکام را مشخص کند. این مساله مبنایی است که حضرت امام و بسیاری از یاران و شاگردان امام بر روی آن تأکید کردند و امروز فتوای فقها نوعاً بر این اساس است، اگر کسی چشمش را ببندد و در اتاق دَر بسته فتوا دهد بدون اینکه توجه به شرایط زمانی و مکانی داشته باشد، ممکن است که دچار مشکل شود و فتوایی صادر کند که هیچ تناسبی با شرایط زمانی و مکانی نداشته باشد و قابل پیاده شدن نباشد.

آثار فتاوی قطعاً متوجه مرجع تقلید است

منتجب نیا در پاسخ به اینکه آیا آثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فتاوی متوجه مرجع تقلید است؟ گفت: قطعاً این آثار متوجه مرجعیت است، اگر فتاوای مرجع فتاوای به روز باشد و مرجع تقلید مشکلات را تشخیص دهد، کارشناسی شده باشد و مردم احساس کنند که این فتوا نیاز جامعه را برطرف می کند و منطبق با جامعه است طبیعتاً این مرجع تقلید مرجعی می شود که مورد رجوع و علاقه مردم است، اما اگر یک مرجعی، فتوایی دهد که مربوط به هزار سال قبل باشد و هیچ تناسبی با شرایط امروز نداشته باشد قطعاً مردم از او جدا می شوند و احساس می کنند که این مرجع نمی تواند پرسش های امروز را پاسخ دهد و ضرورت ها را بشناسد به عنوان مثال تا قبل از پیروزی انقلاب تقریباً مشهور فقها این بود که شطرنج به عنوان یک قمار است و بازی کردن آن حرام است و روایاتی هم در این زمینه داشتیم و داریم که فقها به آنها تکیه و استناد می کنند، حضرت امام خمینی(ره) بررسی کرد و ادله نقلی و جهات کارشناسی آورد و فرمود که شطرنج قمار نیست؛ یک بازی فکری است و در واقع موجب می شود که فکر انسان تقویت شود و جنبه های منفی قمار را ندارد، لذا امام فتوا داد که شطرنج اشکال ندارد و حلال است و امروز هم به صورت رسمی مجوز می گیرند و مراکزی را برای بازی تأسیس می کنند.

او افزود: نمونه دیگر اینکه قبل از فتوای امام(ره)، ماهی اوزون‌برون به عنوان یک ماهی بود که صاحب فلس و پولک نبود و معیار، در حلال بودن آبزیان هم این است که فلس داشته باشند، می گفتند ماهی اوزون‌برون فلس ندارد، از گوشت آن استفاده نمی کردند و تخم آن را صادر می کردند، امام خمینی(ره) برخی را فرستادند تا بررسی دقیق کنند، مشخص شد که این ماهی فلس ها و پولک های ریز دارد که وقتی آن را صید می کنند همه اینها از بین می رود و می توان تشیخص داد که این ماهی فلس دارد لذا امام فتوا داد که ماهی اوزون‌برون حلال است و اشکالی ندارد و لذا گوشت آن را در بازار می آوردند و کنسرو می کنند و در اختیار مردم قرار می دهند. از این قبیل فتاوی وجود داشته بنابراین وقتی شرایط زمانی و مکانی تأثیر داده شود مرجع تقلید را در جایگاهی قرار می دهد که در واقع مرجع یا محل رجوع مردم شود و مردم برای حل مشکلات و مسایل خود به آنها مراجعه می کنند و از آنها می پرسند، اما اگر مرجع تقلید توجه به شرایط زمانی و مکانی نداشته باشد مردم رفته رفته از او جدا می شوند چون احساس می کنند که سوالات آنها بی پاسخ مانده و مشکلاتشان حل نشده در حالی که دین اسلام نیامده که مشکل آفرین باشد؛ دین اسلام می خواهد مشکلات جامعه را  حل کند و پاسخگوی مشکلات باشد لذا نفیاً و اثباتاً تأثیر مستقیم بر روی مرجعی دارد که به روز باشد یا به روز نباشد.

مراجع در مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی حتماً نیاز به نظر متخصصین و کارشناسان دارند

منتجب نیا به ضرورت حضور مشاورین و متخصصین آگاه به شرایط زمان و مکان در کنار مرجع تقلید اشاره و تصریح کرد: برخی از فقها به متن کتاب و سنت و عقل سالم و کاملی که از آن برخوردار هستند، اکتفا می کنند، اما از این چهار دلیل فراتر نمی روند یا به عبارت بهتر اگر باید عقل را به عنوان یک دلیل حکم مطرح کنیم، عقل می گوید که باید در امور تخصصی به متخصص و کارشناس مراجعه کرد، یک فقیه آنچه خوانده است در زمینه فقه، اصول، ادبیات و امثال ذلک است، تخصص در همه امور از جمله مسایل سیاسی،اجتماعی و علوم مختلف ندارد و جامعه نیازمند به پاسخ در همه زمینه هاست و فقط مساله عبادی نیست که فقیه در آن تخصص داشته باشد و بتواند پاسخ دهد، همان هم بعدها نیاز به کارشناسی دارد، فرض کنید که در زمینه عبادات نیاز به کارشناسی نباشد، اما در مسایل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اصطلاحاً معاملات حتماً نیاز به نظر متخصصین و کارشناسان دارد.

او گفت: به عنوان مثال در حال حاضر در زمینه امور پزشکی شاهدیم پزشکی پیشرفت شگرفی در سطح دنیا داشته و در کشورمان هم این علم پیشرفت بسیاری داشته است. امروز خدماتی ارایه می دهند که تا دیروز نبوده است به عنوان مثال لقاح مصنوعی و پیوند اعضا و غیره؛ یک فقیه اگر در اتاق دَر بسته فتوا دهد، تا به او مسایل را بگویند، حکم ممنوع و حرام می دهد یا اگر برای او هم شبهه ای باشد متوسل به احتیاط می شود و در واقع مقلدین دچار مشکل می شوند و نتیجه ای که به دست عده ای می رسد این است که دین اسلام نتوانسته پاسخگوی نیاز جامعه باشد، ما یک اصل را به عنوان یک اصل مسلم و قطعی قبول داریم و آن اینکه دین اسلام که کامل ترین دین است برای حل مسایل جامعه و راهنمای انسان ها و پاسخگویی به پرسش ها و نیازهای جامعه آمده است، وقتی مسایل و موضوعات کارشناسی نشود نتیجه این می شود که دین اسلام پاسخگو نیست و باید از جای دیگری جواب سوال خود را به دست آوریم یا مشکلاتمان را حل کنیم.

فتاوی ناقص موجب می شود عده ای گمان کنند دین اسلام ناکارآمد است

او ادامه داد: وقتی موضوعات کارشناسی نمی شود و متخصصین مورد توجه فقها قرار نمی گیرند ناچار می شوند که بسیاری از سوالات را بدون پاسخ بگذارند یا پاسخی دهند که برای مردم مشکل آفرین باشد، در نتیجه عده ای از جوانان و تحصیلکردگان استنباط کنند که دین اسلام ناقص، ناکارآمد و ناتمام است و نمی تواند به پرسش ها و نیازها پاسخ دهد و این بزرگترین ظلم به اسلام است؛ برای آنکه جاودانگی و گستردگی اسلام و اینکه بتواند همه مشکلات را برطرف کند به اثبات برسد چاره ای نیست جز اینکه فقها نظر دانشمندان و کارشناسان را لحاظ کنند البته منظور من این نیست که از فرضیه های متزلزل به عنوان مبنای فتوا استفاده کنند بلکه می توانند از اصول و نظرات قطعی دانشمندان و مواردی که عرف تشخیص می دهند، استفاده کنند.

او به معنا و گستره مفهومی حوادث واقعه در روایات اشاره و یادآور شد: فلسفه اجتهاد و تقلید که در روایات آمده علاوه بر اینکه یک امر کارشناسی و تخصصی است، در روایات شریف آمده: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ‌ الْوَاقِعَهُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاهِ حَدِیثِنَا» حوادث واقعه یعنی رویدادهای جدید، رخدادهایی که قبلاً نبوده و جدید به وجود آمده است. قبلاً مرکب مردم شتر بوده و امروز هواپیما، قطار و اتومبیل است. سفارش شده که در مورد حوادث واقعه به فقها مراجعه کنند، کسانی که روایات را نقل می کنند و می فهمند، به دلیل اینکه آنها به روز هستند، اگر بنا بود که فقط از ادله اربعه استفاده شود همان فقهای اول غیبت کبری کافی بود، شیخ مفید و شیخ صدوق و حداکثر شیخ طوسی فتاوایی دادند که تا ظهور حضرت مهدی(عج) فتوای آنها به اجرا در می آمد در حالی که کسی قبول نمی کند و می گوید که فتوای آنها محترم، ولی بسیار تحول ایجاد شده، آنها مجتهد زمان خود بودند و اساساً فلسفه اجتهاد و استنباط که در اسلام به خصوص در فرهنگ تشیع روی آن این همه تأکید شده است، همین هست که فقها بتوانند درد، مشکل، نیاز روز و مقتضیات زمان و مکان را به عنوان حوادث واقعه تشخیص دهند و حکم الله را متناسب با آن شرایط استخراج و به مردم اعلام کنند.

این ظرفیت در فقها وجود دارد که متناسب با هر روز و مشکلات هر زمان حکم الله را استخراج و به صورت فتوا بیان کنند

منتجب نیا به نمونه هایی از فتاوای مراجع تقلید با آثار مثبت گسترده اشاره و خاطرنشان کرد: فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی، فتوای ولایت فقیه امام خمینی و فتوای جهاد علیه داعش حضرت آیت الله سیستانی تا به امروز آثار مثبت بسیاری در زمینه های مختلف به همراه داشته است، البته نظر و فتاوای حضرت امام خمینی(ره) تنها در مورد ولایت فقیه نبود، ایشان فتاوای متعددی در رابطه با اصل حکومت و مساله دفاع مقدس داشتند. گاهی در موضوعات مختلف حضرت امام(ره) حکم می کردند و فتوا می دادند و فقهای دیگر هم بعضاً فتاوایی دادند که اگر ما دقت کنیم چه بسا فتاوای دیگر را بتوانیم استخراج کنیم. این ظرفیت در فقها وجود دارد که بتوانند متناسب با هر روز و مشکلات هر زمان حکم الله را استخراج کنند و به صورت فتوا درآورند.

فقها باید توجه وسیع به همه اطراف و جوانب داشته باشند تا بتوانند فتوا صادر کنند

او افزود: مرحوم میرازی شیرازی وقتی فتوا به تحریم تنباکو می دهد، به حسب ظاهر از ادله اربعه نمی توان استفاده کرد، ولی مقدماتی را در نظر می گیرد و می بیند که استعمار انگلیس از این طریق کشور ما را تحت سلطه خود قرار می دهد و ظلم و ستم می کند و مردم را مورد فشار قرار می دهد، براساس آن این فتوا را صادر می کند؛ پس فقها باید توجه وسیع به همه اطراف و جوانب داشته باشند تا بتوانند فتوا صادر کنند.

منتجب نیا در پاسخ به اینکه آیا نمونه هایی از فتوا را می شناسید که برای شما قانع کننده نبوده و یا صدور آن از دیدگاه شما با توجه به آثار اجتماعی یا سیاسی آن نیازمند تامل و ملاحظات و مصلحت سنجی بیشتری بوده است؟ گفت: از این موارد بسیار داریم به عنوان مثال برخی از فقها در رساله عملیه خود نوشتند که موسیقی به طور کلی حرام است، موسیقی امروز یک علم و دانش و هنر هست و ساختاری است که اگر سخنرانی ها، آواز، قرآن خواندن، گریاندن و خندادن براساس آن معیار انجام نگیرد، نمی تواند اثربخش باشد. یک منبری و مداح وقتی به کربلا گریز می زند، اشعاری می خواند که حتماً باید این اشعار براساس معیارهای موسیقی باشند. قاریان معروف قرآن همه براساس ضوابط موسیقی قرآن قرائت می کنند تا این قرائت اثرگذار، دلنشین و زیبا باشد. بنابراین موسیقی یک علم و دانش است و امروز در کشور ما هم به عنوان یک شاخه از هنر در دانشگاه تحصیل می شود. یک مرجع تقلید در رساله خود می نویسد موسیقی به طور کلی حرام است، معامله ادوات موسیقی حرام و ممنوع است، این امر به معنای این است که یک علم و دانش و هنر را به طور کلی تحریم کنیم، گفته می شود که اسلام چنین گفته است؛ جواب این است که ما در آیات و روایات که کلمه موسیقی نداریم، موسیقی یک کلمه عربی نیست و چه بسا یونانی باشد. به هر حال در منابع فقهی ما نیست و آنچه در منابع فقهی ماست، غناست، غنا یک نوع موسیقی است، حال در مورد غنا که نوعاً فقها تحریم کردند و برخی حرمت آن را حرمت ذاتی می دانند، برخی هم می گویند که ذاتاً حرام نیست و حرمت عرضی دارد چون انسان را در یک عالم حیوانی می برد؛ ممکن است که مرتکب گناهان و  جنایاتی شود و از این نظر حرام است. این اختلاف نظر هست، ولی در اینکه غنا یا ذاتاً یا عرضاً حرام هست، اختلاف نظری نیست، در تعریف غنا میان فقها اختلاف نظر هست، آیا غنا صوت مطرب است؟ آیا غنا صوت مرجّع مطرب است؟ برخی گفتند که صوت مطرب و مرجع(زیر و بم داشتند) غنا نیست، برخی از فقها گفتند که غنا صدا و آهنگی است که مناسب با مجالس لهو و لعب باشد، این هم خود مصادره به مطلوب است یعنی ما می خواهیم غنا را تعریف کنیم که حرام هست یا حرام نیست می گوییم یعنی صدایی که مناسب با جلسات حرام باشد، جلسات حرام کدام است و منظور چه صدایی است؟

او ادامه داد: فقها دقت نفرمودند که در رساله فارسی خود یا در پاسخ به استفتائات نوشته شده که موسیقی به طور کلی حرام است و خرید و فروش آلات موسیقی به طور کلی حرام است، اگر اینطور باشد خرید و فروش طبل و شیپوری که در جنگ و عزاداری استفاده می شود، حرام است. سرودهایی که با آهنگ نواخته می شوند، همه حرام هستند، اما امام خمینی(ره) بعد از انقلاب فرمودند که موسیقی دو نوع است، موسیقی حلال و حرام  داریم و عملاً هم برای اینکه ثابت کند اشکالی ندارد گروه های سرود در حسینیه جماران خدمت امام می آمدند و سرود می خوانند با اینکه آهنگ هم داشتند ولی متأسفانه در حال حاضر در جامعه ما عده ای که خود را طرفدار نظام می دانند حتی حاضر نیستند این نوع موسیقی را تجویز کنند.

برای برخی از مسایلی که فقها حرام اعلام می کنند دلیل قانع کننده ای وجود ندارد

 منتجب نیا در پایان گفت: بحثی که راجع به کنسرت هاست از همین جا نشأت گرفته که برخی می گویند موسیقی در کنسرت ها حرام است در حالی که ما نمی توانیم بگوییم تمام موسیقی حرام است بلکه اگر به حد غنا برسد حرام است، نمونه های دیگری هم وجود دارد که اگر بخواهیم ذکر کنیم فراوان هستند که در حال حاضر برخی از فقها مسایلی را مطرح می کنند که وقتی بررسی می کنیم، می بینیم که  دلیل قانع کننده ای وجود نداشته است، هنوز هم برخی شطرنج  و ماهی اوزون‌برون را حرام می دانند و مشکل برای اسلام و جامعه ایجاد می کنند و خودشان از جامعه فاصله می گیرند و مردم احساس می کنند که این فقیه و مرجع نمی تواند مشکل گشا باشد و نیازهای جامعه را برطرف کند.