مردی که خود را استاد مدیریت منابع انسانی میداند، کوچک بودن شهر را فراموش کرده است
محسن میرزایی در گیل نگاه نوشت: نوع عملکرد شهردار رشت در یکسال اخیر باعث بروز اختلافات جدی میان او و اکثر اعضای شورای شهر شده و حتی موافقان روزهای روی کار آمدنش و حامیان جدی قدیمی روزهای نخست نیز از او بریده اند. هرچند او از دومین استیضاح نیز به سلامت گذشت اما از مصاحبه ها […]
محسن میرزایی در گیل نگاه نوشت: نوع عملکرد شهردار رشت در یکسال اخیر باعث بروز اختلافات جدی میان او و اکثر اعضای شورای شهر شده و حتی موافقان روزهای روی کار آمدنش و حامیان جدی قدیمی روزهای نخست نیز از او بریده اند.
هرچند او از دومین استیضاح نیز به سلامت گذشت اما از مصاحبه ها و اظهارات برخی اعضای شورا در روزهای اخیر می توان به عمق اختلافات آنها با شهردار پی برد.
مثلا محمدحسین واثق کارگرنیا که برخلاف پیش بینی ها، به باقی ماندن ثابت قدم رای داد، چند روز قبل در مصاحبه ای گفته بود: «هرچند تعهد قطعی وجود ندارد اما آقای ثابت قدم دیگر متعهد شدند ضوابط اولیه کار را رعایت کنند. اعضای محترم شورا که با توجه به شرایط زمانی مخالفت خود را با استیضاح اعلام کردند موکدا به ایشان تاکید کردند که اصول اولیه کار را و مواردی که در این مدت چالش برای خودشان ایجاد کرده مدنظر داشته باشند. ما هم با هرکسی که به ضوابط توجه نکند تعارف نداریم. این آخرین فرصتی بود که در اختیار ایشان گذاشتیم تا کار را به شکل درست انجام بدهند.»
نمونه دیگر امیرحسین علوی است که اصرار او در استیضاح ثابت قدم با تحلیل ها و واکنش های بسیاری همراه بود.
علوی سال گذشته در گفتگویی عنوان کرده بود که «ثابت قدم می تواند بهترین شهردار تاریخ رشت شود ولی نیروی گریز از مرکز بسیاری دارد» اینبار تا آخرین لحظه پشت استیضاح او ایستاد و حتی چند روز بعد در مصاحبهای نیز از اختلافات عقیدتی خود با شهردار گفت.
اما نکته ای که در این میان وجود دارد، این است که چرا علوی اینقدر دیر متوجه اختلافات عقیدتی خود با شهردار شده است؟ چرا حسین کارگرنیا از ضعف های عدیده شهردار می گوید و چرا حتی فاطمه شیرزاد نیز او را برای تصدی شهرداری بهترین گزینه نمی دان و مدام از عدم توجه به اقشار آسیب پذیر شهرداری و مطالبات معوق کارگران انتقاد می کند؟ چرا حتی ببیشتر موافقانش نیز فقط از «تحمل» او می گویند و برای ابقای او بجای تاکید بر «ارجحیت» صحبت از «مصلحت» می کنند.
موضوعی که نه فقط در میان اعضای شورا که در میان بسیاری از مدیران شهرداری رشت نیز رخ داده است.
اما ریشه این بریدنهای پیاپی از شهردار، به نظر می رسد رفتارها و اظهارنظرهای متناقضی باشد که او از خود بروز می دهد و با پیشرفت زمان و پیشآمد شرایط مختلف، لایه های جدیدی از او را برای دیگران آشکار می سازد.
به نظر می رسد تناقضات برآمده از پراگماتیسم مردی که خود را استاد مدیریت منابع انسانی می داند و تصور می کند می تواند افراد یک سازمان را مستقل از یکدیگر مدیریت کند اصلی ترین دلیل این وضعیت باشد. به همین دلیل است که در مکان ها و زمان های مختلف اظهارات بعضا متناقض و متناسب با جهانبینی مخاطبش، جهانبینی خود را تبیین و تعریف می کند تا از مخاطب دلربایی کند که البته این در علوم ارتباطی یک مهارت محسوب می شود اما غافل از آنکه این شهر کوچک است و افراد در تعامل با یکدیگر. این چنین است که اظهار نظرهای متناقض در کوتاهترین زمان میان مخاطبان پراکنده اش به اشتراک گذاشته می شود و در نهایت ماهیتش عیان می گردد.
ثابت قدم آنگاه که نزد اصلاح طلبان می نشیند، الیاس حضرتی را بهترین دوست خود معرفی می کند و آنگاه که به تهران می رود، با قالیباف می نشیند و از روزهای احتمالاً بهتر ریاست جمهوری او سخن می گوید تا اصولگرایی اش اثبات شود. آن هنگام که با اصولگرایان است از مزایای پیاده راه فرهنگی برای برگزاری مناسبات مذهبی و حکومتی می گوید و هرگاه به هنرمندان می رسد از علاقه اش به برگزاری جشن های هنری و نمایش های خیابانی در همان پیاده راه. به اقتصاددانان که می رسد از محرک توسعه بودن پیاده راه می گوید و به جامعه شناسان که می رسد از محیط مناسبی که برای تعاملات اجتماعی فراهم کرده تعریف می کند و عجیب آنکه در جمع افراد مورد اعتماد و مشاوران خویش تمام این کارایی های نمایشی را به کناری نهاده و از سریع الاجرا بودن و فواید تبلیغاتی این پروژه می گوید.
اما نکته بد ماجرا برای او آنجا است که این افرادِ ظاهراً دور از هم، اتفاقاً با یکدیگر در ارتباطند و خیلی زود شنیده ها و دیده ها را یک کاسه و هم اندیشی می کنند و نتیجه گیری.
شاید به همین دلیل باشد که یاران ثابت قدم در شورا روز به روز ریزش میکنند و مثلا امیرحسین علوی از موافق به مخالف تبدیل می شود؛ زیرا او از ثابت قدم تصوری دارد که در کمتر از یکسال فرو می ریزد.
اما شهردار رشت در ایام اخیر صرفاً دچار ریزش نشده و رویش هایی نیز در تعداد هواداران دارد. حال علت این رویش ها می تواند رانت های احتمالی باشد که ممکن است از نزدیکی به شهردار در شهرداری رشت و یا حتی برخی مناطق شهرداری تهران! عاید افراد شود. اگر اینطور به وضعیت فعلی و تغییرات افراد موافق و مخالف ثابت قدم از ابتدا تا امروز در دوره اخیر شهرداری وی نگاه کنیم، متوجه می شویم چگونه برخی رسانه ها در چشم برهم زدنی از مخالف سرسخت به مدافع تمام عیار شهردار تبدیل می شوند و برخی هم از منتقد به ماشین حمله به اعضای مخالف ثابت قدم در شورا تبدیل می شوند.
انتشار اخبار و یادداشتهای دریافتی به معنای تائید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر میشود.
ارسال دیدگاه