یادداشتی از سجاد علیپور؛

مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟ / از کمبود چادر تا بی اعتمادی مردم به مدیران دولتی در تحویل کمک ها

سجاد علیپور – ابتدا میبایست تعریف مناسبی برای واژه مدیریت و بحران بیابیم . مدیریت در منابع مختلف علمی عموما حداکثر استفاده مطلوب از منابع موجود (نیروی انسانی – امکانات مالی و امکانات فیزیکی) از طریق اعمال اصول یا نظام مدیریت ( برنامه ریزی – سازماندهی – هدایت و رهبری – نظارت و کنترل و […]

سجاد علیپور – ابتدا میبایست تعریف مناسبی برای واژه مدیریت و بحران بیابیم .
مدیریت در منابع مختلف علمی عموما حداکثر استفاده مطلوب از منابع موجود (نیروی انسانی – امکانات مالی و امکانات فیزیکی) از طریق اعمال اصول یا نظام مدیریت ( برنامه ریزی – سازماندهی – هدایت و رهبری – نظارت و کنترل و هماهنگی ) برای رسیدن به هدفی خاص تعریف شده است یا به عبارت ساده علم و هنر هماهنگی و رهبری فعالیت های دسته جمعی را مدیریت مینامیم .

بحران را اینگونه تعریف میکنند: حادثه ای که به طور طبیعی و یا توسط بشر به طور ناگهانی و یا به صورت فزاینده رخ دهد و سختی و مشکلاتی را به جامعه به گونه ای تحمیل نماید که برای بر طرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوق العاده باشد.

مدیریت بحران علم یا هنری است که مجموعه‌ای از فعالیت‌ها، چاره‌جویی‌ها و دستورالعمل‌ها را در بر میگیرد، که مدیر یک سازمان، در چالش با بحران انجام می‌دهد که هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. بطور کلی مدیریت بحران بمعنای اعمالی است که انجام میگیرد تا شرایط به حالت قبل از بحران برگردد.
در کشور ما از آنجایی که انتخاب و انتصاب مدیران بر پایه شایسته سالاری و توانایی های علمی نبوده هیچ گاه در مقابل هیچ بحرانی نتوانستیم عملکرد مورد قبولی را مشاهده کنیم ، لجام گسیختگی و عدم هماهنگی در جای جای سیستم های اداری کشور موج میزند این مساله در شرایط عادی و غیر بحرانی بعنوان جزئی از بروکراسی اداری نهادینه شده و مردم به اجبار آن را هضم نموده اند اما در شرایط بحرانی مثل زلزله ، سیل و بلایای طبیعی نوعی سردرگمی و گیجی بین مدیران و مسئولین موج میزند که دامنه آن آنقدر وسیع است که مردم عادی و نهادهای نظامی را به کمک وا میدارد حتی در کمال تعجب مدیران از مردم تقاضای کمک مایحتاج ضرروری زمان بحران میکنند اینکه در اینگونه شرایط مردم عادی به همنوعان خود کمک رسانی کنند بسیار ستودنیست اما وظایف دولت و ارگانهای زیربط چیست؟

در زلزله اخیر کرمانشاه یک نمونه عینی از هرج و مرج مشاهده گردید در ساعات اولیه هیچ برآوردی از میزان خسارت وجود نداشت ، وزیر کشور میگوید بخاطر تاریکی هوا صبر کردیم صبح بشود تا کار را شروع کنیم. در تشخیص محل دقیق زلزله تناقض وجود دارد،ابزار کافی جهت آواربرداری نیست، تنها بیمارستان شهر فرو ریخته و بیماران از کرمانشاه به تهران منتقل میشوند!! زیرا در شهرهای اطراف هم بیمارستان مناسب وجود ندارد، در روزهای آتی هنوز چادر نرسیده، آب نیست، صدا و سیما برای سرپوش گذاشتن روی کاستی ها و بی لیاقتی ها مرتب اعلام میکند فقط به اخبار صدا و سیما توجه کنند، رییس جمهور همه را به وحدت دعوت کرده ، مردم هشیار وارد عمل شده اند و جالب تر از همه بخاطر بی اعتمادی به سیستم مدیریت بحران حتی حاضر نیستند کمکهایشان را به دست مدیران دولتی بسپارند خودشان وارد عمل شده تا مستقیما به محل بحران بروند، در بین مسیر بخاطر عدم مدیریت به کمک های مردمی هجوم میشود زیرا فرد آسیب دیده مطمئن شده که مسئولین و مدیران ذیربط توانایی تقسیم منابع را ندارند.

اینها و صدها مورد دیگر که در خبرها مشاهده شد نشان میدهد که داستان مدیریت بحران در کشور ما فقط بعنوان یک مساله نمایشی و فرمایشی است .

در اینگونه سیستم ها که اجزای آن دانش و هماهنگی کافی مدیریت را ندارند بهترین پیشنهاد ایجاد یک پست وزارتی جدید با عنوان وزارت بحران است تا البته شاید وزارت خانه بتواند با در اختیار داشتن بودجه مخصوص خود حداقل اقلام اساسی زمان بحران را تهیه نماید.

شاید هم به قول وزیر ارتباطات بهتر اینست که کار را دست مردم بسپاریم البته وزیر جوان با زبان بی زبانی نیک گفت که ما نمیتوانیم و کاری از دستمان ساخته نیست…

ایران در مقوله مدیریت کشور دچار بحران است ، بحران مدیریتی که امروز پوست انداخت و فردا دمل چرکین آن سر باز میکند…

حرف تازه : انتشار یادداشت های دریافتی الزاما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت آشنایی مخاطبان با فضای روز جامعه  از نگاه اقشار مختلف فعالین اجتماعی منتشر می شود.