یادداشتی از معین حسن زاده؛

لعنت خدا به این دوشنبه ها

ماه‌هاست که دیگر شهر باران‌های نقره‌ای به بلاتکلیفی عادت کرده است. از درودیوار این شهر کِسالت می‌بارد و خیابان‌هایش بغض‌های فروخورده ۹ ماه و اندیِ خود را فریاد می‌زنند. راستی قرارمان را به یاد دارید؟! گفته بودیم از شرِ حواشی شورای چهارم شهرمان را خلاص خواهیم کرد! اما نه…

حرف تازه – معین حسن زاده: ماه‌هاست که دیگر شهر باران‌های نقره‌ای به بلاتکلیفی عادت کرده است. از درودیوار این شهر کِسالت می‌بارد و خیابان‌هایش بغض‌های فروخورده ۹ ماه و اندیِ خود را فریاد می‌زنند. راستی قرارمان را به یاد دارید؟! گفته بودیم از شرِ حواشی شورای چهارم شهرمان را خلاص خواهیم کرد! اما نه…

حاشیه بی‌خیال رشت نمی‌شود، شهری که بهراد ذاکری آن را “شهر خسته” لقب می‌دهد. بله دکتر جان! این شهر خسته است. “خسته از بازیِ این پنجره وابسته…” رشت خسته است؛ خسته از تمام بازی‌های سیاسی، از تمام کلک رشتی‌هایی که “برو بگو میخوای از اونا رأی بگیری بعد بیا من برات رأی اینا رو هم می‌گیرم!” رشت را تک‌تک یازده عضو شورا خسته کرده‌اند. خستگی‌ای که با هیچ خمیازه‌ای رفع نمی‌شود.

امروز روح و روان این شهر آسیب‌دیده است. روح و روانی که ثابت می‌کند بهراد ذاکری حق داشت می‌گفت “شهر خسته به طبیب نیاز دارد” بله، رشت به پزشکی توانمند نیاز دارد تا روح و روانش رنگ آسایش ببیند. روح رشت من از این‌همه دعوا آسیب‌دیده است. آیا کسی یک روانشناس خوب برای دقایقی درد دل با این شهر غمگین سراغ دارد؟!

دوشنبه‌ها یک‌به‌یک می‌گذرند اما… لعنت خدا به این “دوشنبه‌ها” دوشنبه‌هایی که یا به تشکیل جلسه ختم نمی‌شود و یا به انتخاب نهایی شهردار! در این میان وزارت کشور نیز سنگ تمام گذاشته تا بازهم بگوییم به قول بهراد ذاکری “دولت تبخیر امید” تمام آمال و آرزوهای مردمان این شهر را برای کمی آرامش و احساس امنیت برهم زده است.