همه دیدهاید؛ طی یک دو روز گذشته کلیپی از یک دوربین مخفی متفاوت – اگر نگوییم عجیب – در فضای مجازی منتشر شده و دست به دست میشود. آن هم در صفحات اینستاگرامی که عموما برای انتشار فیلم و اخبار پول میگیرند.
آنچه کلیپ مذکور را مورد توجه و متفاوت میکند اما محتوا است. قبلا هم کلی دوربین مخفی در محیط تاکسی ساخته شده و مایه شوخی و خنده شده بود، این بار اما فرق دارد. این بار مسافر تاکسی از رادیویی که در حال پخش خبر است یک خبر خاص و شوکه کننده میشنود. هلیکوپتر یا به قول خودشان بالگرد آقای رئیسی سقوط و او فوت کرده است! سازنده این دوربین مخفی در واقع خواست واکنشها به شنیدن این خبر را ثبت کند و طبق آن ویدئویی که منتشر شده، مردم عموما از ته قلب ناراحت میشوند. حتی گریه میکنند. او را آخرین امید خود دانسته و افسوس میخورند.
درباره چرایی ناراحتی مردم بحثی نداریم چراکه طبیعتا مرگ یک انسان موجب اندوه است و خبر بدی به حاسب میآید اما شدت این ناراحتیها قدری تامل برانگیز است. بعد از آن باید به دو نکته دیگر توجه داشت.
نخست اینکه سازنده این دوربین مخفی کیست؟ آیا هر مستندساز و کارگردانی این اختیار را دارد که با خبر فوت شخص دوم مملکت واکنش مردم را ثبت و منتشر کند؟ آیا اگر یکی از فعالان عرصه فیلمسازی که به نهاد و ارگان و سازمانی هم وابسته نیست و سفارشی از جایی نگرفته، چنین کند، با ورود و برخورد نهادهای مسئول مواجه نخواهد شد؟ بگذریم از اینکه اگر چنین کاری با رویکردی بیطرفانه انجام شده و یک کار سفارشی نباشد، ممکن است واکنشهای ثبت و منتشر شده هم تا حد قابل اعتنایی متفاوت باشد.
نکته قابل توجه دوم اما این است که گروه سازنده این دوربین مخفی با چه هدفی اقدام به این کار کرده است؟ آیا سازندگان ویدئو مذکور دنبال نمایش محبوبیت آقای رئیسی – بخوانید ساخت محبوبیت برای او – بودهاند؟! در این صورت باید پرسید که چرا زود آن هشت سال دوران محمود احمدینژاد و تلاشهای عجیب و غربیب حامیانش برای افزایش محبوبیت رئیس جمهور را فراموش کردهاید؟ این نمایش سفارشی شما را یاد آن کودک دوساله آمریکایی که در آغوش مادرش احمدینژاد را محمود صدا میکرد، نمیاندازد؟
سوال مهمتر و جدیتر که قطعا پاسخ آن نزد جامعهشناسان و کارشناسان است، اینکه آیا با این کارها به عصبانیت مردمی که کمرشان زیر فشار اقتصادی خم شده و انتظار دارند مسئولان به جای این کارها، فکر به حال مشکلات آنان کنند، دامن زده نمیشود.
نه فقط سوال بلکه لازم است هشدار دهیم که سازندگان این ویدئو حتی اگر نیت خوبی داشته و فقط میخواستهاند به محبوبیت رئیس جمهور مستقر بیافزایند، خطا رفتهاند. این کارها قطعا لطماتی به ساختار و محبوبیت و مقبولیت مجموعه نظام میزند که جبران آن سخت است.
فهمیدن حساسیت موضوع و اهمیتی که افکار عمومی به این نوع رفتارهای توام با اغراق و چاپلوسی و تملق میدهد اما اصلا سخت نبوده است. کافی بود آقایان سازنده این دوربین مخفی حواسشان بود و میدیدند که چه انتقادات تندی روانه صداوسیما شد وقتی آقای مجری در مصاحبه تلویزیونی رئیسی جمهور، بی وقفه مجیز میگفت و تعریف میکرد. ندیدن واقعیات موجود جامعه آنقدر برای مردم گران تمام شد که در فضای مجازی که قطعا مشتی نمونه خروار جامعه است، حسابی از خجالت مجری و برنامه ساز و کل مجموعه صداوسیما درآمدند. لذا باید میدانستند و پیشبینی میکردند که ساخت چنین دوربین مخفی نتیجه بهتری نزد افکار عمومی ندارد و نتیجهای کاملا عکس آنچه که احتمالا میخواستند، خواهند داد.
ارسال دیدگاه