فتیلهپیچ رسانه دانشگاه آزاد توسط کرباسچی
حرف تازه – بخشی از اصولگرایان هنوز در خواب هستند و در گذشته سیر میکنند. شکستهای پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شورای شهر فضایی را برای آنها ترسیم کرده که جز تخریب رقیب پیروز یعنی اصلاحطلبان به موضوع دیگری فکر نمیکنند.
نکته قابل تامل آنکه هنوز انگشت اتهام به سمت نقش مسئولان دانشگاه آزاد در واژگونی اتوبوس است، رسانه این دانشگاه به سراغ چهرههای سرشناس جریان اصلاحات میرود و سوالی میپرسد که بهزعم خودشان مچگیری است، اما در پایان این گفتوگوها عدم تدبیرسیاسی خودشان را به نمایش میگذارند.
رسانهای اخیرا سراغ دبیرکل حزب کارگزاران رفته است و سوالاتی کرده که پاسخ آنها عیان است. بنابراین کمکی به انحراف افکار عمومی در فراموش کردن مقصران واژگونی اتوبوس نمیکند به عنوان نمونه آنها هنوز در گیر شکست در انتخابات شورای شهر هستند، چنانکه ایسکانیوز از رسانههای اصولگرا از دبیرکل حزب کارگزاران سوال کرده است که در انتخابات اخیر شورای شهر تهران، لیستی از اصلاحطلبان معرفی شد که در نهایت اسامی آن لیست به شورا راه پیدا کردند؛ شما در گزینش لیست دخالتی نداشتید؟ و زمانی که با پاسخ منفی غلامحسین کرباسچی مواجه میشود ادعا میکند که میگویند شما تا دو میلیارد تومان پول گرفتهاید تا اسامی را در لیست قرار دهید و چنین پاسخ میشنود که خب؛ کسی که میگوید من از او پول گرفتهام بیاید تا من پولش را پس دهم. مجموعهای از احزاب بودند که افرادی را معرفی میکردند؛ حدود ۳۰۰نفر از بین آنها گزینش شدند و معلوم هم نیست که حالا بهترینهای لیست بوده باشند، اما بالاخره کاری جمعی بود؛ هیچ پولی هم ردوبدل نشد. اینها دروغهای تبلیغاتی انتخاباتی است، البته بله، افرادی که به لیست راه پیدا کرده بودند، باید هزینه تبلیغات را به ستاد و نه به افراد میدانند.
دبیرکل حزب کارگزاران درباره هزینه تبلیغات انتخاباتی توضیح داد: این موارد را ستاد میداند؛ نه من و نه هیچکس دیگری اطلاع از این جزئیات نداریم. اینها شایعاتی است که در زمان تبلیغات انتخابات برای ضایع کردن همدیگر پخش میکنند؛ منتها به این موضوع توجه نمیکنند که اینها ممکن است باعث ضایع شدن رقبای سیاسی شود، اما اصل خسارت به نظام، انقلاب و اعتماد مردم وارد میشود؛ در این صورت است که مردم به خیابان میآیند و اصلاحطلب و اصولگرا را نفی میکنند و دنبالهروی سلطنتطلبها و خارجیها میشوند.
بیاطلاعی تابلوی رسانه دلواپس
میزان ناآگاهی اصولگرایان دلواپس در آنجا نمایان شد که پرسید: شما مدت ۹سال شهردار تهران بودید و در آن زمان فرهنگسراها را راهاندازی کردید. عدهای از طرفداران نظریه مقابله با تهاجم فرهنگی -که از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده بود- با ایجاد فرهنگسراها مخالفت کردند و حتی مجلس پنجم هم به این موضوع ورود پیدا کرد و اداره سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران را از مدیریت شما خارج کرد و کرباسچی به او گفت: البته مجلس چهارم در آن دوران سرکار بود، اما این موضوع که شما میگویید، ربطی به مجلس نداشت و دستور رهبری بود و خود شهرداری تهران آن را اعمال کرد.
مشخص بود که هدف پرسشگر تفرقهافکنی است چرا که سوال بعدی چنین بود: «در آن زمان این بحث مطرح بود که فرهنگسراهایی که شما ساختید، رقیب پایگاههای بسیج و مساجد شدهاند؛ در بعضی رسانهها گفته میشد که آقای کرباسچی شیفته زندگی غربی است و میگفتند شما زندگی عرفی را به زیست دینی ترجیح میدهید. دبیرکل کارگزاران پاسخ داد: خیر، برای من اتفاقی نیفتاده است؛ منتها آن آدمها در یک فضای جنگ قدرت افتادند و گفتند فرهنگسرا دست شما نباشد؛ میخواستند خودشان فرهنگسراها را مدیریت کنند. به همین دلیل تمام بحثهایی که مطرح شد، توجیهات بیخودی بودند؛ آن اشخاص نه تهاجم فرهنگی را که رهبری گفتند، فهمیدند و نه کاری برای مقابله با تهاجم فرهنگی انجام دادند. نشانهاش هم این است که از آن زمان به بعد وضعیت بهتر که نشد هیچ، بدتر هم شد. همه آنچه شما درباره زندگی عرفی و دینی گفتید، همهاش توجیهی بود برای اینکه مقام و منصبهای دیگران را از دستشان درآورند و به شخص دیگری واگذار کنند. در دین ما شادابی، نشاط و زندگی وجود دارد و غرب و شرق هم ندارد؛ اگر در غرب کار خوبی هست، باید آن را یاد بگیریم و اگر در زندگی ما کار بدی وجود دارد باید آن را ترک کنیم؛ از زمانی که من به شهرداری رفتم، مدافع آن نوع زندگی بودم که در آن امیرالمومنین(ع) فرموده است: علیکم بنظم امرکم و همانطور زندگیای که در آن انا… جمیل و یحب الجمال است. من طرفدار این شکل زندگی هستم که مردم از جمهوری اسلامی، دین و تشیع زده نشوند. حال اگر کسی اینها را به زندگی خلاف دین تعبیر میکند، به خودش مربوط است. من معتقدم زندگی نباید سخت، تلخ، خشن و تاریک باشد.
پاسخ کرباسچی به این سوال که پس اینکه فرهنگسراها رقیب پایگاههای بسیج بودهاند، صحت ندارد؟ چنین بود: باید دید منظور از رقیب چیست! من در زمان جنگ زیر کولر نبودم؛ هر وظیفهای که داشتم، در جبهه و جنگ بود. ۸ سال در بدترین استان کشور که همیشه زیر بمباران و موشک بود، بهترین پشتیبانی را از نیروهای رزمنده به عمل آوردیم و اصل بسیج در همان دوران بود. همه چیز آن شهادت بود؛ این حرفهایی که برای متهم شدن من گفته میشود، منصفانه نیست.
دبیرکل حزب کارگزاران در پاسخ به اینکه آقای احمدینژاد اصولگرا بودند؟ اظهار داشت: ابتدا بودند اما بعدش خارج شدند. در هر صورت هر کسی به عنوان رئیسجمهوری برای کشور اگر کاری توانسته انجام داده است؛ این سمت شبیه دوی امدادی است و هرکس باید این منصب را به نفر بعدی بدهد. دوره ریاستجمهوری احمدینژاد یکی از دورههایی است که اصولگراهایی که ایشان را سر کار آوردند، باید در مورد آن جواب دهند که هیچگاه پاسخگو نیستند. ما میگوییم که به آقای روحانی ما کمک کردیم تا روی کار بیاید، قطعا قیاس دوران ریاستجمهوری ایشان، با دوران احمدینژاد معالفارق است، اما به ایشان هم انتقاد وارد است. ما قبول داریم که آقای روحانی از رقبایش برای کشور بهتر کار کرده است؛ با این حال انتقادهایمان را هم نسبت به ایشان مطرح میکنیم و تلاشمان را میکنیم که ایشان انتقادات را رفع کند، اما در دوره احمدینژاد اصولگراها او را تا مرز نمایندگی امام زمان(ع) و وحی پیش بردند؛ حتی ایشان در نطقی ایراد کرد که الهامات غیبی او را باید در کتابهای درسی بنویسند، اما در حال حاضر اصولگراها هیچ مسئولیتی درباره این حرفها قبول نمیکنند. شما هم که میگویید احمدینژاد اصولگرا نبود.
ارسال دیدگاه