عمق کینه مداح و همفکرانش هویدا بود / تفکر “ایران واس ماس” را فریاد می زد
حرف تازه – سخنگوی شورای اصلاح طلبان گیلان با بیان اینکه برخی به خاطر منافع شخصی منافع ملی را به حراج می گذارند گفت: توهین های اخیر بخشی از پروژه تخریب رئیس جمهور است. ژاله حساسخواه در گفتوگو با ایلنا، در خصوص توهین های اخیر به رئیسجمهور توسط گروهی در راهپیمایی روز قدس و در نماز […]
حرف تازه – سخنگوی شورای اصلاح طلبان گیلان با بیان اینکه برخی به خاطر منافع شخصی منافع ملی را به حراج می گذارند گفت: توهین های اخیر بخشی از پروژه تخریب رئیس جمهور است.
ژاله حساسخواه در گفتوگو با ایلنا، در خصوص توهین های اخیر به رئیسجمهور توسط گروهی در راهپیمایی روز قدس و در نماز عید فطر امسال بیان کرد: این توهین ها بخشی از پروژه تخریب رئیسجمهور با هدف بدست آوردن قدرت از دست رفته است که متاسفانه یکی از این توهین ها در روزی انجام شد که سالهاست آن روز به ابتکار ایران به عنوان نماد وحدت اسلامی به همه مسلمین جهان قبولانده شده است.
او با اشاره به حواشی نماز عیدفطر در تهران نیز گفت: حرکت ناپخته مداح این مراسم نیز، استیصال گوینده رانشان داده و یکبار دیگر ثابت میکند که برای عدهای، آنجا که منافع شخصی و جناحی در میان باشد منافع ملی به آسانی به حراج گذاشته میشود.
سخنگوی شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان گیلان در ادامه افزود: تحلیل محتوای ساده از متن به اصطلاح شعر تاریخی در روز عید فطر به طور خودسر و خودجوش از بزرگترین تریبون نماز پخش شد و حکایت پروژه بودن این حملات و عمق کینه مداح و هم فکرانشان به رئیس جمهور را به خوبی هویدا می کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه گیلان تصریح کرد: در آغاز شعر که به صورت انفجاری اعلام موضع می شود(ای نشسته در صف اول نکنی خود را گم/ منتظر اقدام تو هستند هنوز این مردم) خشم و بغض و حیرت گوینده از دو زاویه بخوبی مشهود است، بغض و حیرت از حمایت حماسی ۲۴ میلیونی مردمی از رئیس جمهور و خشم از جایگاه رئیس جمهور” صف اول” که پس از آن همه تبلیغ رقیب علیه ناکارآمدی ایشان درروز۲۹ اردیبهشت توسط مردم به وی اعطا شد.
حساس خواه اظهار داشت:استفاده از واژگان ” نکنی خود را گم” و “هنوز” بیانگر آن است که گوینده مسحور، حیران و درمانده است که چگونه کسی که هنوز به زعم ایشان به وعده هایش عمل نکرده می تواند اینگونه مورد تایید مردم باشد.
او یادآور شد؛ از منظر روانشناختی ، تاکید بر هر واژه نشانگر عشق و حسرت گوینده نسبت به جایگاه آن واژه است.
این فعال سیاسی در ادامه اذعان داشت: در بخشی دیگر گوینده سعی دارد به خود بقبولاند که این اعتماد حتما متزلزل است ، از این رو همچون دون کیشوت با تلاشی کودکانه بانگ هل من مبارز بر می آورد و با بازی ناشیانه با آرایههای ادبی به جنگ با رئیس جمهور و تخریب بیهدف و سراسیمه ایشان می پردازد و در این راه از هر حربهای هم استفاده می کند.
او در ادامه افزود: از تخریب شخصیتی ایشان (سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد/ و زمین خوار سرانجام زمین خواهد خورد )، تا تخریب دستاوردشان(باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت/ جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت) ، تا تهدید، غافل از اینکه ناخواسته در ورای جملات بکار گرفته شده در این حملات ، درک نادرست خویش از پیام اسلام و همچنین منافع نظام را هم بخوبی آشکار می سازد و متاسفانه آنچه که به وضوح و بلندتر از هر صدای دیگر بگوش می رساند فریاد تفکر ” ایران واس ماس” است : (هرچه می شد برد از کیسه ما برد که برد/برد_برد این بود آری، همه را برد که برد)
حساسخواه افزود: گوینده درنهایت سعی میکند با استفاده از حربه زور بر قدرت پنهانش تاکید کند و نه تنها رئیس جمهور (وقت آنست که سر جای خودت بنشینی/ با دم شیر مکن بازی که بد می بینی) بلکه عربستان را هم تهدید به انتقام کند.
او تصریح کرد: شاید میداند ایجاد فضای امنیتی و ناامن و کوفتن برطبل جنگ با کشوری که به تازگی میلیاردها دلار از امریکا و انگلستان اسلحه خریده و توسط همه جنگ افروزان جهانی حمایت می شود می تواند بهترین راه برای پرکردن کیسه خالیشان باشد و مال بربادرفته را بازستاند(نوش جان همه تان سیلی ۶ موشک ما/ شترقش برسد به ریاض و حیفا).
حساس خواه بیان داشت: متاسفانه در این مورد باز هم اهداف نظام را فراموش می کند و از یاد می برد که سیلی ۶ موشک ما به صورت داعش در سوریه تدافعی بوده نه تهاجمی و اینکه همانگونه که مسئولان نظام همواره تاکید داشته اند ایران اسلامی هیچگاه جنگ طلب نبوده و نیست، بنابراین استفاده از ضمیر “ما ” برای اعلان جنگ به کشور همسایه حتی نادوست نقض حقوق ملتی است که با جنگ میانه ای ندارند و در روز ۲۹ اردیبهشت آن را با بلندترین صدا فریاد زدند.
این فعال سیاسی در پایان افزود:از این رو به عنوان یک شهروند و با استفاده از حقوق شهروندی ام اعلام می کنم این سوء استفاده از حقم را نه فراموش می کنم و نه میبخشم.
ارسال دیدگاه