عذاب، عذاب، عذاب…
مدت زیادی از پیروزی فردی (که برخی او را امیر کبیر رشت می دانستند) در آخرین جدال خود از جنس استیضاح، در رویارویی با مردان پارلمان محلی نمیگذشت که امیرکبیر رشت و سربازانش میبایست در ماموریتی جدید حلاوت و زیبایی بارش برف را با خدمات رسانی مناسب به کام رشتوندانی که همیشه صبور بوده اند می نشاندند! […]
مدت زیادی از پیروزی فردی (که برخی او را امیر کبیر رشت می دانستند) در آخرین جدال خود از جنس استیضاح، در رویارویی با مردان پارلمان محلی نمیگذشت که امیرکبیر رشت و سربازانش میبایست در ماموریتی جدید حلاوت و زیبایی بارش برف را با خدمات رسانی مناسب به کام رشتوندانی که همیشه صبور بوده اند می نشاندند!
آری غروب پنجشنبه امیر کبیر شهرمان به مصاف برف ایستاد تا اولین آزمون جدی در دوران کمتر از ۲ساله (حدود ۲۰ ماه) تصدی خود در شهرداری رشت را تجربه نماید و مردمانی که چشم به عملکرد اسطوره ای که شورا نشینان برایشان ساخته و تداعی نموده اند دوخته بودند!
چه نبرد جذابی آنهم مقارن با دهه مبارک فجر! چه هدیه ای به مردم! این زیبایی و نعمت خدادادی همراه با آرامش حاصله از موفقیت در این آزمون می توانست هدیه ای شیرین برای دوستدارانش باشد اما ظاهرا همان خاکه های برف در ساعات اولیه کافی بود تا دکتر جوان را در برف بازی GAME OVER کند! از این آزمون چیزی جز عذاب به بسیاری از مردم این شهر نرسید. این شکست مفتضاحانه را چگونه تعبیر کنیم؟؟؟ چه بر سر امیر کبیرمان آمد که شهر تحت مدیریتش چند ساعته در مقابل ۵۰ سانتی متر برف زانو زد؟؟؟ حالا مردم ناراحتند و در کوچه و خیابان می شنویم که می گویند که شاید هرشهرداری بتواند با بدهی و تعویق حقوق و بیمه پاکبانان و آتش نشانان و کارگران حجمی در مقابل برایمان پارک بسازد و یا نهضت پیاده راه به پا کند و محبوب قلبهای بی اطلاع از حال و روز کارکنان شهرداری شود! اما اولویت بندی کجاست؟
بارش قریب به ۲۰ ساعته برف شهر را عملا فلج کرد تا به ثابت قدم هم ثابت شود در بحران نه قانع شدن مرد همیشه موافق جانش را میخرد که با ثابت قدم شدنش شانیت جایگاه نمایندگی مردم در پارلمان محلی را لگد مال کرد و نه تنها با خواندن قرآن و نهج البلاغه در صحن شورا میشود از بحران گذشت. که از قدیم گفته اند از تو حرکت و از خدا برکت…
و شاید همیشه موافقان شورانشین بر این گمان بودند که همانند هجمه های منتقدین واقع بین، در مواجهه با برف نیز ناگهان لشگر یاسینیان از راه رسیده و آرام آرام خود را فدای فرمانده توسعه طلبشان خواهد کرد و این بحران نیز عاقبت به خیر می گذرد!
این بار به جمع آن دسته از شورانشینان مخالف شهردار و منتقدین که ضدتوسعه، ابله، باجگیر، خودفروش و… خوانده شدند، جمعی از مردم معترض به ضعف مدیریت شهری رشت، که شاید ضعیف ترین روزهای خود را سپری می کند، اضافه شده اند!؟ اگر فقط معنای توسعه تفکرات شهردار جوان باشد، امروز با این شکست سنگین در آزمون برف نیم متری و عذاب تحمیل شده بر مردم، خیلی از ما هم ضد توسعه هستیم!!!
مواجهه با بارش ۵۰ سانتی متری برف که از یک هفته قبل پیش بینی شده بود؛ نه امیر کبیر میخواست نه ماشین آلات آنچنانی! شاید بهره گیری از تجربه و توان اجرایی حداقلی نیز راهگشای این شهر و مردمانش می شد.
مدیریت شهری از پس ۵۰ سانتی متری بارش نعمت خداداد برنیامد اگر به جای شورای دوره دوم و امکانات سال ۸۳ بود چه بلایی بر سر رشت و مردمانش می آمد؟ آیا حقیقتا رویایی که از شهرمان در ذهن ها ترسیم شده است این است که با نیم متر برف شهر فلج شود؟ یا دلایل در میان دیگری بوده است که به راحتی یک مدیر را تا سطح امیرکبیر بالا برده ایم؟ آیا رواست مدیری که با چالش های فراوانی در حوزه مدیریت خود مواجه است با فردی مقایسه شود که با مظلومیت بزرگترین خدمات را به کشورش ارائه کرد؟
افسوس که این عملکرد ضعیف هم صدای زنگ خطر را به گوش برخی برخی از اعضای شورای اسلامی شهر رشت نرسانده است و شاهدیم که همچنان یا به دنبال عادی نشان دادن شرایط هستند و یا به دنبال یافتن مقصری غیر از شهردار! قطعا اگر سهم شهردار رشت در این مدیریت ضعیف صد در صدی نباشد کم هم نیست و مسئولیت عملکرد تمام مجموعه شهرداری بر عهده شخص شهردار است و هزار عذر خواهی بدون تغییر روش راهگشا نیست…
امضاء: ب.ک.
یک شهروند
انتشار یادداشت های دریافتی الزاما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت آشنایی مخاطبین با فضای روز مدیریت شهری منتشر می شود.
ارسال دیدگاه