طنز؛ اصل کاندیداتوری بر نمک گیرکردن است!

حرف تازه: فریور خراباتی در روزنامه ایران نوشت:  ما بشدت و با قدرت از این قضیه شفاف‌سازی هزینه تبلیغاتی کاندیداها حمایت می‌کنیم. بسیار کار خوب و نیکویی است که بفهمیم چه کسانی دست و دلباز هستند و چه کسانی ناخن خشک هستند. یک زمانی ما یک سری کاندیدا داشتیم که واقعاً خیلی لطف و محبت […]

حرف تازه: فریور خراباتی در روزنامه ایران نوشت:  ما بشدت و با قدرت از این قضیه شفاف‌سازی هزینه تبلیغاتی کاندیداها حمایت می‌کنیم. بسیار کار خوب و نیکویی است که بفهمیم چه کسانی دست و دلباز هستند و چه کسانی ناخن خشک هستند. یک زمانی ما یک سری کاندیدا داشتیم که واقعاً خیلی لطف و محبت داشتند، سیب زمینی می‌دادند و مرغ یخ زده رو همین‌طور پشت وانت می‌ریختند و پخش می‌کردند؛ در بحث نخود و لوبیا که اساساً دست‌شان به کم نمی‌رفت، فراوان در اختیار عموم قرار می‌دادند و خلاصه با شعار«نمک گیر کن، رأی جمع کن!» پیش می‌رفتند.اما متأسفانه آن روند ادامه پیدا نکرد و کاندیداهای بعدی از این ولخرجی‌ها نکردند.
 
به‌عنوان نمونه یکی از کاندیداها اعلام کرده که هزینه ستاد تبلیغاتیش فقط شصت میلیون تومان بوده، که بنده حساب کردم، پول چای و قند و شکلات افراد حاضر در ستاد می‌شود و این نشان می‌دهد کاندیدایی که در این دوران فکر سیب زمینی و نخود سر سفره مردم نیست، بعداً قرار است چه کار کند؟! هرچند کسانی که وانت وانت مرغ یخ زده هم به ما دادند و قرار بود نفت سر سفره‌مان بیاورند در نهایت یک چیز دیگری سر سفره‌مان آوردند که خارجی‌ها به آن «لایک» می‌گویند. ما از قضیه کمک‌های مالی مفسدان اقتصادی به کاندیداها هم حمایت می‌کنیم.
 
اینکه یک مفسد اقتصادی در زمان یک دولت پول‌ها را هاپولی کند و به یک دولت دیگر کمک کند، نشان می‌دهد که چرا دلواپسان دلخور شده‌اند. اساساً دلواپسان در مورد مفسدان اقتصادی بر این باورند که این عزیزان در دولت‌های قبل از دولت نهم رشد و پرورش یافته‌اند. آن عکس‌هایی هم که شما دیده اید که به آنها مدال و تقدیرنامه می‌دهند، تمام‌شان فوتوشاپ است. این بزرگواران در زمان دولت‌های نهم و دهم درگیر صافکاری ماشین‌شان بوده و هیچ فعالیت اقتصادی نداشته‌اند. نهایتاً سه یا چهار بار از جلوی یک بانک رد شده و از شیشه بانک به جای آینه استفاده کرده و سر و وضع‌شان را چک کرده‌اند. پس این فرضیه کاملاً درست است و دلواپسان راست می‌گویند.
بنده خاطرم است که یک بار به یک ستاد انتخاباتی رفتم فکر کردم اشتباهی میدان میوه و تره بار رفته ام، یک طرف«گرمک» و «دستنبو» می‌دادند، یک سمت دیگر یکی فریاد می‌زد«نخود درجه یک، کم نفخ!» و یک جای دیگر هم «سمنوی عمه لیلا» می‌دادند. وجداناً آدم با مراجعه به این ستادها سیر به خانه برمی‌گشت. حتی خاطرم است که مادرم در آن دوران شام نمی‌پخت و می‌گفت:‌ «برید ستاد فلانی خودتون رو سیر کنید!» حالا دولت یازدهم می‌خواهد هزینه‌های کاندیداها شفاف اعلام شود؟ اینکه یک کاندیدا مرغ و سیب زمینی و خیار به مردم ندهد، هنر کرده است؟ اتفاقاً در این یک فقره حق با دلواپسان است، ما امیدواریم در انتخابات بعدی کاندیداهایی بیایند که به فکر معیشت مردم، حداقل در همان دوران تبلیغات انتخاباتی باشند، خصوصاً اگر گوشت راسته گوسفندی، باقالی، برنج دان، پرتقال و نوشابه هم بدهند که ما بیش از پیش به این عزیزان علاقه‌مند می‌شویم.