طاق های سرای طاقی فروریخت/ نوسازی های بی ضابطه در کاروانسرایی که ثبت ملی شده است
حرف تازه – پالیز پارسا: نامش «کاروانسرای طاقی» است، اما از آن همه طاق های ضربی ، تنها طاق سردرب اصلی سالم مانده است. حیاط بزرگ و مرکزی طاقی نشان می دهد روزگاری یک کاروان با بار و بنه در آن اتراق می کرد. تُجاری که بار پنبه و ادویه و خشکبار به گیلان آورده و در عوض ابریشم پربها می خریدند.
کاروانسرای طاقی بزرگ و کوچک، دو کاروانسرای چسبیده بهم در وسط بافت ۳۳هکتاری بازار رشت قرار دارد که در سال های اخیر به دلیل نوسازی های بی ضابطه و نظارت، به کلی از معماری سنتی خود فاصله گرفته است.
اخیرا باز ساز ناکوکی از حیاط و زیر زمین طاقی به گوش می رسد و گویا داستان نوسازی های بدون نظارت اداره کل میراث فرهنگی همچنان در بنایی که ثبت ملی شده ادامه دارد. و شائبه یافتن دفینه، بهانه ای شده برای کندن زیر زمین و باغچه مرکزی طاقی بزرگ.
رشتی که امروز به عنوان مرکز استان گیلان می شناسیم، با یک فرمان حکومتی از سوی شاه تهماسب صفوی، رونق گرفت و به تدریج رشد کرد. و از زمانیکه شاه عباس گیلان را تحت فرمان دولت مرکزی درآورد، قطب اقتصادی رشت با مرکزیت بازار توسعه یافت و کاروانسراهای متعددی برای تجارت ابریشم ساخته شد.
بیش از ۲۳ کاروانسرا در رشت رونق داشت
آنگونه که نویسنده «رشت شهر باران» می گوید: وجود کاروانسراهای متعدد، از ویژگی های بازار رشت است. «محمود نیکویه»، به استناد نوشته های یک پزشک آلمانی (لرخ) -که در سال ۱۷۴۵میلادی از رشت دیدن کرده بود- می گوید: « در رشت ۱۵ کاروانسرای ویژه بازرگانی بوده که یا برای تجارت به این شهر آمده اند و یا هنگام عبور در آنجا توقف می کرده اند.»
تعداد این کاروانسراها در دوره قاجار افزایش هم می یابد و اقلیت های مذهبی نیز برای خود کاروانسرا و تجارت خانه های جداگانه داشتند. وی به نقل از سفرنامه فراهانی می نویسد: « بیست و سه کاروانسرای تاجر نشین در این شهر است که معروف و معتبر آنها کاروانسراهای مفصله ذیل است: کاروانسرای گلشن، کاروانسرای گمرک کهنه، کاروانسرای شیشه بزرگ، کاروانسرای کاشی ها، کاروانسرای اکبر خان بیگلربیگی، و چهارباب کاروانسرای ارامنه.»
نیکویه ابراز می دارد: بیشتر این کاروانسراها محل بارانداز و انبار کالاهایی بودند که مقصدشان کشورهای حوزه دریای خزر بودند.
حوادث مخرب در بازار رشت
اما همین بازار که در دوره صفویه رونق گرفت، توسط لشکریان کریم خان زند به آتش کشیده شد. اگرچه در دوره قاجار دوباره رونق گرفت، ولی در ابتدای حکومت قاجار، توسط سربازان آقا محمد خان قاجار، غارت گردید.
از بلایای طبیعی و سهل انگاریهای بشری هم نباید غافل بود. یک پژوهشگر اسنادی در این زمینه می گوید: گیلان بزرگترین مرکز تولید ابریشم بود و رشت محور اروپایی تجارت از زمان صفویه بود ولی در دوره قاجار اهمیت ویژه ای اقتصادی یافت و در این دوران تجارتخانه های زیادی حتی برای ملیت های مختلف ساخته شد.
علی امیری با اشاره به حوادث مخرب در رشت پس از حکومت صفویه ابراز می دارد: وقوع ۴زمین لرزه ویرانگر در رشت طی ۱۴۰سال، رشت را بیش از ۸۰درصد ویران کرد.۶ فقره آتش سوزی کلان، بستر تجارت در رشت را ناممکن کرد. در یک فقره از این آتش سوزی ها، ۱۲۰۰دکان و ۱۶کاروانسرا و ۱۲ حمام در آتش سوزی سوخت.
آثار این آتش سوزی ها را هنوز می توان در کاروانسراهای رشت دید. از سوخته شدن سرای سعادت در دو سال پیش که بگذریم، سقف راهرویی که کاروانسرای طاقی بزرگ را به طاقی کوچک متصل می کند، هنوز رد دود و ذغال دارد.
یکی از حجره داران طاقی می گوید: آتش سوزی در طاقی سال ۱۳۸۰ رخ داد. بخشی از حجره های طاقی کوچک سوخت. وی علت آتش سوزی را نمی دانست ولی یادآور شد که همان سال ها میراث فرهنگی بخشی از حجره های آسیب دیده را مرمت کرد.
این را می شود از آجرهای قرمز رنگی فهمید که رنگش با آجرکشی های قبلی تفاوت دارد. افزون بر آن درب و پنجره های برخی از حجره ها تازه تعویض شده و برخلاف در و پنجره های قدیمی طاقی به رنگ سفید نیست.
گشتی در حیاط می زنم سیم های برق و تلفنی که رابط بین حجره هاست، بنظر نمی رسد ایمن باشد. اگرچه معلوم است، سازمان آتش نشانی شهرداری رشت، به لحاظ ایمنی این کاروانسرا را مورد بازدید قرار داده، نصب کپسول های آتش نشانی بر گوشه و کنار برخی از حجره ها موید این بررسی است. اما بعید است این کپسول ها توان مقابله با یک خطر عظیم را داشته باشد.
کاروانسرای با طاق های ضربی و جناغی
کارشناس مسئول ثبت بناهای میراثی گیلان درباره ویژگی های بازار رشت می گوید: گسترش رشت از دل بازار بود. بازارهای گیلان برخلاف بازارهای استان های مرکزی، فاقد سقف است.
اقلیم پرباران گیلان اجازه نمی داد بازار مسقف و یا کاروانسراهای بهم چسبیده ساخته شود. در نتیجه بازار رشت شامل راسته بازارهای روبازی است که در میانه راسته بازارها، کاروانسراهایی با حیاط مرکزی و جدا از هم ساخته می شد.
سید مهدی میرصالحی -که همراه نگارنده در بازدید از طاقی بزرگ و کوچک حضور دارد، توضیح می دهد: این دو کاروانسرا در واقع یک کاروانسرا با دو حیاط با مساحت متفاوت است که با یک راهرو بهم اتصال دارد. علت نامگذاری، بخاطر نوع معماری کاروانسراست. سردرهای اصلی طاق های بلند جناغی آجرچینی شده است و بنای داخلی حجره های دور تا دور حیاط، نیز طاق های ضربی داشت.
وی با اشاره به تنها حجره ای که از نوسازی های بی ضابطه سالم مانده، تصریح می کند: کاروانسراهای گیلان بناهای منفردی هستند که در داخل تقارن دارند. طاقی بزرگ یک حیاط مرکزی با ۴ ورودی اصلی و یک باغچه در مرکز حیاط دارد. در ضلع شمالی طاقی بزرگ، کاروانسرای طاقی کوچک و راسته دوم زرگرها قرار دارد. در ضلع غربی آن سرای قیصریه، در ضلع جنوبی راسته میدان کوچک و در ضلع شرقی آن راسته پلاستیک فروش ها قرار گرفته است.
میرصالحی با بیان اینکه این کاروانسرا بجا مانده از دوره قاجار است، یادآور می شود: تاریخچه این کاروانسرا همزمان با کاروانسرای طاقی کوچک و مطابق با سنگ وقف کاروانسرای طاقی کوچک در سال ۱۳۲۱ ساخته شده و مالک آن شخصی بنام حاج بابا رضا واقعی است.
این کارشناس، مشخصات بنا را توضیح داده و ابراز می دارد: پلان بنا مستطیل شکل و با ابعاد ۳۴در۴۵ و ۳۲ در ۳۷ متر و ارتفاع به صورت یک طبقه روی زمین ساخته شده است. بنا با آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده، سقف زیرزمین تاق گهواره ای و چهار بخشی است و سقف نیز سفال پوش بوده است.
میرصالحی تصریح می کند: اگرچه در منابع نوشته اند که در این کاروانسراها بارها با شتر وارد می شد، ولی بخاطر فیزیولوژی شتر بویژه در پاها از یک سو و اقلیم پرباران و زمین لغزنده گیلان، امکان تردد شتر در گیلان سخت بود. ممکن است در مواردی شترها با بار به کاروانسراها می آمدند ولی دربیشتر موارد، شترها در منطقه ای بنام «کُلشتر» از دهستان های رودبار اسکان داده می شد و سپس چاروادارها، مال التجاره را با اسب و قاطر به داخل شهر می آوردند.
وی با اشاره به ویژگی خاص این کاروانسرا و زیرزمین های دورتا دور حجره ها می افزاید: از حجره های طبقه اول بعنوان مکان زندگی و از زیر زمین به عنوان انبار و آشپزخانه استفاده می شد. تجاری که از شهرهای مختلف مثل تبریز محصولاتی مانند کشمش می آوردند حدود ۶ ماه در این کاروانسرا زندگی می کردند.
اگرچه عوامل تزیین کننده در این کاروانسرا ناچیز است ولی اندک توجه به مغازه ها نشان می دهد تغییرات عمده ای در حجره ها بوجود آمده که هیچ همخوانی با بافت یک بنای ثبت شده ندارد. آنچه مسلم است نه شهرداری بر نوسازی های اخیر نظارت داشته و نه یگان حفاظت میراث فرهنگی توانسته از حریم یک اثر ثبتی به خوبی محافظت نماید.
عکس: مراد ریحان
ارسال دیدگاه