صعود سپیدرود و چند نکته
تی تی خبر (حرف تازه) : دکتر عزیز عبدالهی رییس شورای سیاست گذاری باشگاه سپیدرود در یادداشتی به نکات مهمی از روزهای پس از صعود سپیدرود پرداختند که در زیر مشاهده می نمایید: ۱- سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر قهرمان را به ملت مسلمان، سرافراز و مقاوم ایران و همه حماسه آفرینان دفاع مقدس به […]
تی تی خبر (حرف تازه) : دکتر عزیز عبدالهی رییس شورای سیاست گذاری باشگاه سپیدرود در یادداشتی به نکات مهمی از روزهای پس از صعود سپیدرود پرداختند که در زیر مشاهده می نمایید:
۱- سوم خرداد، سالروز آزادی خرمشهر قهرمان را به ملت مسلمان، سرافراز و مقاوم ایران و همه حماسه آفرینان دفاع مقدس به ویژه گیلانیان متدین و سلحشور که در عملیات غرورآفرین فتح خرمشهر، بیش از ۲۵۰ شهید تقدیم انقلاب و اسلام کردند، تبریک عرض می کنم و برای خانواده های معزز شهیدان، آزادگان، جانبازان و ایثارگران ، صبر و پاداش الهی آرزو می نمایم.
۲- چه روز باشکوهی بود یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۹۵ ، وقتی داور مسابقه، سوت پایان بازی بین سپیدرود رشت و بادران تهران را نواخت ، ورزشگاه پیر عضدی از فریاد و شوق، ده ها هزار هوادار، منفجر شد و یک شهر به شادی برخاست . این روز ، فصلی نوین و نقطه عطفی در فوتبال رشت به شمار می رود که سرخ قامتان تیم محبوب و مردمی و ریشه دار سپیدرود رشت ، پس از سال ها، توانستند با عزت و اقتدار به لیگ ۱ آزادگان راه یابند . روزها و شبهای این پیروزی و صعود، سراسر خاطره است و باشکوه تر آن که سپیدرود هم چنان خروشان و مواج ، جریان دارد تا رفتن و پیوستن را متجلی سازد. خجسته باد این پیروزی!
۳- سپیدرود ، تیمی با سرمایه اجتماعی کم نظیری است و اگر توانسته است در طول حدود ۵ دهه فعالیت خود ، به حیاتش ادامه دهد ، مدیون این سرمایه است . این تیم نه تنها در رشت و دیگر شهرهای گیلان، بلکه در جای جای ایران و هرجا که اجتماع گیلانی برپاست و گیلانیان خارج از کشور ، هواداران پر شوری دارد که تجلی آن را در روز صعود و روزهای پس از آن، به عینه دیدیم . این امر نشان می دهد که این تیم تا چه حد در روح و جان مردم رشت ریشه دارد و بازیکنان عاشق و بی ادعا و هواداران و پیشکسوتان ، زنجیره توسعه و حفظ این سرمایه عظیم بوده اند.
۴- در رویکرد جامعه شناسی ورزش، فرهنگ به یک تعبیر به معنای همه ساختارهای ورزش و تربیت بدنی و در تعریف دیگر، شامل همه سازوکارهای رفتاری در ورزش می شود . در این نگرش، ورزش به منزله یک امر فرهنگی، شیوه ای تربیتی و جزیی از شخصیت انسانی و یک ضرورت تام اجتماعی است . فوتبال به عنوان یک خرده فرهنگ، دارای کارکردهای اجتماعی و فرهنگی فراوانی است و به واسطه خلق فضایی که در آن، مردم به شیوهای احساسی و پرشور، به تجربه هویت مشترک خویش میپردازند ، موجب تشدید اتحاد و همبستگی هواداران و خود تیمهای فوتبال، به یک منبع هویت مشترک تبدیل می شوند.
۵- فوتبال یک نیاز، یک دغدغه و یک درمان است. پناهگاهی برای کمی فراموشی، مثل قطعه شعری زیبا در هنگامه دلتنگی. و علیرغم همه سوداندوزیها، خشمها و خشونتها، قدرتطلبیها و مصرفگراییها، فوتبال زیباست .. فوتبال نیازی به دعوت ندارد ، خودش آرام آرام به درون زندگیهای ما خزیده است. تنها کافی است لختی سرشت سوگناک زندگی را کنار بگذاریم و به تماشایش بنشینیم. سرمایهگذاری در فوتبال ، تقویت کننده سلامت و میکانیزمهای شادی آفرین اجتماعی است . این موضوع میتواند در پهنه عمومی، به خلق انرژی های مثبت ، منتهی شود و به درمان بسیاری از آسیب های اجتماعی بپردازد.
۶- این نیاز وجود دارد که توجه به ورزش به طور اعم و فوتبال به طور اخص هم در برنامه ریزی های اجرایی و زیربنایی و هم در حوزه پژوهش های اجتماعی و فرهنگی استان ، مورد توجه ویژه ای قرار گیرد و نهادها، دستگاه ها ، مؤسسات فرهنگی، اجتماعی ، آموزشی و ورزشی به این موضوع توجه بیشتری داشته باشند و بخشی از بودجه های پژوهشی خود را به موضوع جامعه شناسی ورزش و تربیت بدنی اختصاص دهند . اطلاعات موجود نشان می دهد، استان گیلان در این حوزه با کمبود تولیدات فکری ، روبروست.
۷- گیلان، همواره یکی از قطب های فوتبال کشور بوده است و به نظرم توسعه پایدار فوتبال در استان گیلان ، می تواند به عنوان یک دستاورد و فعالیتهای فوتبال به یک شاخص عمومی تبدیل شود . از طریق فوتبال میتوان در بارۀ سطح پیشرفت اجتماعیِ داوری کرد … و در همین جا لازم می دانم تاسفم را از سقوط تیم های داماش و ملوان اعلام نمایم . نمی شود منکر شد که این سقوط ، موجب تضعیف فوتبال گیلان در سطح ملی می شود . به نظر می رسد که باید سیستم، برنامۀ جامع یا چرخۀ ساختارمندی برای سرمایه گذاری، تقویت باشگاه ها ، استعدادیابی، بازیکنسازی، پرورش مدیر ، مربی و البته فرهنگپروری، حداقل در بلندمدت تدوین و عملیاتی شود و امیدوارم با نظارت اداره کل ورزش و جوانان ، هیات فوتبال استان گیلان بتواند برای تحقق این هدف، اقدام نماید.
۸- سپیدرود به صورت بالقوه بهمثابه یک برند است. جمعیت ده ها هزار نفری هواداران در ورزشگاه و بیرون از آن در روز بازی با بادران تهران ، به رغم پخش مستقیم بازی از سیمای گیلان و بازدید ۳۵ هزار نفر در روز بازی از سایت باشگاه ، به عنوان یک پدیده مستقل، قابل مطالعه است و به نظرم نباید به سادگی از کنار آن رد شد اما آن چه که از این اجتماع مبارک قابل فهم است این که ، سپیدرود یک بازار بزرگ برای شرکت های اقتصادی، تجاری، فروشگاه های بزرگ و شرکت های تبلیغاتی است و فعالان اقتصادی می توانند برای استفاده از ظرفیت این بازار بزرگ و برند سپیدرود ، پیشقدم شوند و با باشگاه همکاری کنند. این همکاری مشترک ، می تواند هم شرایط مناسبی را برای بنگاه ها ایجاد کند و هم بنیان های مالی و لجستیکی سپیدرود را تقویت کند.
ارسال دیدگاه