شهر باستانی گسگر جولانگاه حفاران غیر مجاز
مهری شیرمحمدی – «هفتا خان» یا «هفت دغنان»، اگرچه نام جنگلی در غرب گیلان است، ولی این منطقه ی بکر در شهرستان «صومعه سرا»، راز و رمز زیادی در خود نهفته دارد. چه اگر نداشت، حفاران غیر مجاز از صدها سال پیش تاکنون، به دنبال دفینه های بزرگترین شهرشمال کشور پیش از دوره شاه عباس اول صفوی، با گنج یاب های خود به دل این جنگل نمی زدند.
به گزارش حرف تازه به نقل از مهر، شهر مدفون شده «گسگر» که معلوم نیست بخاطر شیوع بیماری «طاعون» و یا «وبا» یکمرتبه خالی از سکنه شده، روزگاری شکوه و ابهتی بزرگتر از «رشت» داشت. گسگر از ۷دهکده تشکیل شده بود که به گزارش «کوک» که در۱۱۵۹قمری از این منطقه بازدید کرده، «به سبب عمل آوردن ابریشم فراوان و پارچه های ابریشمین بر سر زبانها افتاده است.».
نامی برگرفته از ۷ رودخانه و دهکده
شاید نام هفت، برگرفته از ۷شعبه رودخانه در این محدوده بود که از کوه های «شاندرمن» سرچشمه می گیرد. رودخانه هایی که نامشان اکنون مصطلح نیست و بیشتر در منابع تاریخی می توان یافت؛ «رودخانه کنگوله مازوجیه، دلیک، داروغه رووار، واویلا و اسکندرود» نام هایی که در جلد نخست، کتاب «از آستارا تا استرآباد» گزارش شده است.
گسگر آخرین نفس های خود را تا دوره قاجار کشید. قصبه گسگر که به گزارش «کلنل ترزل» (۱۲۲۴ قمری) چهارصد خانوار داشت، سالهاست نزد اهالی امروز این منطقه، شهر نفرین شده و ارواح خوانده می شود. کسانیکه حتی برای زیارت قبر «سید خروسه»، همسر سید شرفشاه و خواهر امیر ساسان، پادشاه گیلان، به دل جنگلهای هفت دغنان می روند، داستان های عجیب و غربیی از دیدن زنی را روایت می کنند که کنار رودخانه «واویلا» فرزند خود را شیر می دهد و در دل این جنگل خالی از سکنه ، گاه و بیگاه به چشم حفاران غیر مجاز می آید و ایشان را از ادامه کندن دفینه های گسگر باز می دارد.
اگرچه شهر باستانی گسگر، و یا به تعبیر صاحب کتاب حدود العالم (۳۲۷ قمری) «دولاب» و یا «تالش دولاب» در ۳۰کیلومتری غرب رشت واقع است، ولی دیدن بقایای این شهر باستانی بی مدد راهنمای خبره امکان پذیر نیست.
برای دیدن شهرباستانی گسگر باید به روستای «بهمبر» در شهرستان صومعه سرا بروید. این محدوده ۳کیلومتر با روستا فاصله دارد و ۱۲۰ هکتار از این شهر باستانی در دهه ۱۳۸۰ توسط باستان شناسان شناسایی شده است.
صبح روز جمعه،۲۹تیرماه، نزدیک به رودخانه ورودی گسگر، انتظارمان را برای رسیدن راهنما به آب خروشان رودخانه می سپاریم.
صدای گذر آب از پل بتنی دو دهانه، گذر عمر را به یاد می سپارد که روزگاری این نقطه از گیلان، محل حکمرانان امیران بیه پس (آل اسحاق) بود. و شاید از همین نقطه بود که تجار ابریشم، امتعه گرانبهای خود را بسمت بندر پیربازار می بردند.
چیدن تمشک های وحشی، و شمردن «تی تیل» های نزدیک آب ( سنجاقک های) به پایان نرسیده بود که «علی استقامت»، از اهالی روستا برای راهنمایی به گروه پیوست.
وی که حدود شهرباستانی گسگر را به خوبی می داند، یادآور می شود که وجود درختان صنوبر، کاج و تبریزی هوای دم کرده جلگه بهمبر را در تیرماه تشدید می کند و اگر در طی مسیر بیش از زمان ممکن در جنگل بمانید، حتما گرما زده می شوید.
سرعت گام برداشتن علی استقامت ما را نیز به تعجیل وا می داشت. و من تلاش داشتم، توضیحات جسته و گریخته ی وی را که لابه لای خرد شدن برگهای خشک تبریزی زیر پا و صدای ممتد جیرجیرکها ی پنهان شده لای درختان را به حافظه بسپارم.
طرح جنگل کاری شرکت شفارود چند دهه قبل در این منطقه آغاز شده و عمدتا درختان سرو ، کاج و صنوبر کاشته اند و بعدها کاشت درختان تبریزی هم توسعه یافت.
سرعت رشد درختان کاج و سرو ضعیف است به همین دلیل شاید کمتر به چشم می آید.
چوب های تولید شده برای مصارف صنعتی و تولید خمیر کاغذ به کارخانه چوکای رضوانشهر فرستاده می شود. بی شک اگر حفاران غیر مجاز هم دست از کندو کاو بردارند، نفوذ ریشه های این درختان، رشد انجیر و تمشک های روییده بر خشت و سفال، باقی مانده آثار بناهای گسگر را هم درهم می شکند.
اگرچه درختان آلوچه جنگلی میوه های خود را پیشکش غریبه ها می کردند، ولی«علی استقامت» گرمای هوا را متذکر می شد و تاخیر را جایز نمی دانست و نوید می داد که نزدیک به قبر «سید خروسه»، درختان تنومند آزاد، خنکای مطبوعی را هدیه می دهند.
بعد از گذر از درختان سوزنی کاج و سرو، محوطه تپه مانندی نزدیک یکی دیگر از شعبات رودخانه گسگر، انتظار غریبه های را می کشند و درختان تنومند آزادی که نشان می دهد زمانی اینجا قبرستان محله بوده است. بویژه آنکه قبر حصار کشی شده بانوی خفته در وسط جنگل، این حدس را به یقین بدل می کرد.
به یادم آمد که وقتی دکتر «منوچهر ستوده» سال ۱۳۴۰ از همین قبر بازدید می کرد، نوشته است که پیش از ورود وی، حفاران غیر مجاز سنگ قبر مرمر «سید خروسه» را شکسته اند و با آمدن گروه پژوهشی پا بفرار گذاشته اند. وی حتی تصاویری از ستون های سنگی منقشی که عمود بر قبر سید خروسه قرارداشته در کتابش منتشر کرده است.
اکنون اما نه از آن سنگ قبر قدیمی مثلثی خبری است و نه از بقایای ستون های سنگی. از روی سنگ قبری که معلوم است از سوی اداره اوقاف شهرستان و در مرداد ماه سال ۱۳۸۱ تعویض شده، و از پارچه های سبز و اشک شمع های ریخته شده در اطراف سنگ قبر می توان حرمت صاحب قبر را نزد اهالی دانست. حتی اگر واژه هفت دغنان را با املایی غلط روی سنگ قبر نوشته باشد.
افسانه های ترسناک در شهر مدفون شده و جولان حفاران غیر مجاز
مزار «سیده کلثوم» معروف به سید خروسه، اگرچه خواهر امیر ساسان پادشاه گیلان، است اما بواسطه اینکه همسر سید شرفشاه، عارف و شاعر گیلک سرای قرن هشتم بود، نزد اهالی حرمت ویژه ای دارد. به همین دلیل وقتی اداره اوقاف شهرستان در سال ۱۳۸۱ قصد داشت بقعه و آرامگاه ویژه ای برای سید خروسه بسازد، ولی به دلیل قرار گرفتن قبر در یک محوطه میراثی و حریمی که در همان سال ثبت ملی شد، تنها به تعویض سنگ قبر بسنده کردند.
جابجا اطراف مزار و حتی پای درختان تنومند آزاد، آثار گودالهای حفاران غیر مجاز دیده می شود. و علی استقامت توضیح می دهد که تعداد این حفاریها در سالهای اخیر زیادتر شده و یگان حفاظت میراث فرهنگی نیز کمتر از گذشته برای جلوگیری به محل سرکشی می کند.
وی روایت هایی هم از این شهر ارواح بیان می کند و اذعان دارد که مزار در اصل کنار رودخانه بوده و یکبار که حفاران محل قبر را به طمع یافتن دفینه می شکافند، زنی را کنار رودخانه می بینند که به فرزندش شیر می دهد. و گنج یابان از ترس جنگل را ترک می کنند. هم او یادآور می شود که به گفته پیران منطقه، روزهای بعد، اهالی استخوان های سید خروسه را به مکان فعلی منتقل کرده و سنگ قبر جدیدی برای متوفی می سازند.
دیدن بقایای مسجد و حمام های این شهرباستانی هم که به فاصله کمی از هم قرار گرفته، خالی از لطف نیست، اما افسوس که طاق های ضربی و بقایای سقف گنبدی حمام و پی های باقی مانده مسجد نیز بارها مورد دستبرد حفاران غیر مجاز قرار گرفته است. این را می توان از گودالهای عمیق، دیوارهای فروریخته و تکه سفالهای لعاب خورده حمام که روی تلی از خاک باقی مانده است، دریافت. بویژه آنکه از خیسی خاک اطراف حمام و دسته کلنگ بجامانده در گودال بنظر می رسید که پیش از رسیدن ما حفاران آنجا بوده اند.
تلاش برای ایجاد سایت موزه گسگر
اگرچه سال گذشته، معاون اداره کل میراث فرهنگی گیلان، نوید داده بود که به زودی سایت موزه شهر تاریخی گسکر احداث می شود و پل خشتی این شهر مدفون شده مرمت و مسجد و حمام نیز از دل خاک بیرون می آیند، اما پس از یکسال «ولی جهانی» از هماهنگی های لازم با استاندار جدید می گوید تا بتوانند برای این طرح مصوب اعتبار جذب کنند!
ولی جهانی که خود سرپرست کاوش های باستان شناسی در گسگر به سال ۱۳۸۲ بود، می گوید: نام شهر تاریخی گسکر به عنوان شهر مهم «گیلانِ بیه پس» از قرن چهارم هجری قمری به تدریج با نامهای متفاوتی چون دولاب، گسکر، گسکرات و گیل گسکر در کتب جغرافیایی دیده می شود. گسگر تا دوران قاجار نیز از رونق نسبی برخوردار بود ولی بعد از اینکه رشت مرکز استان شد، به تدریج از رونق این شهر کاسته شد.
معاون اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری گیلان یادآور می شود: گمانه زنی برای یافتن حریم گسگر نخستین بار در سال ۱۳۸۲ و به خاطر تجدید بنای بقعه سید خروسه آغاز شد. و بررسی های اولیه نشان داد، حدود ۱۲۰هکتار یعنی نیمی از جنگل هفتدغنان ویرانههای این شهر را در خود نهفته دارد.
وی می افزاید: در حفاری های اولیه متوجه سفالهای ساده و لعابدار از دوره صفویه و قبل از آن در مقیاس وسیع شدیم. بنابراین توانستیم محوطه تاریخی هفت دغنان را به شماره ۹۹۴۲ و در تاریخ ۱۱شهریور ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت برسانیم.
جهانی ادامه می دهد: میراث فرهنگی طی حفاریهای همان سال توانست محدوده کهنه بازار گسگر، بخش مسکونی وبخش صنعتی این شهر تاریخی رو گمانه زنی کند و تعداد زیادی کارگاه های صنعتی و آهنگری را که از محدوده اصلی شهر فاصله داشت، شناسایی کند.
کشف دو حمام در نزدیکی بازار، ۳پل و شناسایی راه سنگ فرش شده در محدوده اصلی شهر روشن می کند این شهر جمعیت بالایی داشته است. کاوش های ما درداخل یکی از حمام های گسگر و سیستم پیشرفته آبرسانی و کاشی هایی با نقوش انسانی در این حمام ها نشان می دهد این حمام ها احتمالا در دوره تیموری وصفوی ساخته شده باشند.
جهانی تصریح می کند: از سال یاد شده موضوع تخصیص اعتبار از محل اعتبارات شهرستان صومعه سرا، برای تداوم کاوش ها و ایجاد سایت موزه گسگر مورد پیگیری سازمان میراث فرهنگی است و با وجود آنکه سال گذشته اعتبار لازم برای مرمت دو پل خشتی گسگر و از زیر خاک بیرون آوردن حمام و مسجد گسگر کد دار شد، ولی به دلیل عدم تخصیص اعتبار عملا این پروژه اجرایی نشد.
وی ادامه می دهد: اخیرا طی نشست و مذاکره ای با استاندار گیلان، منابع طبیعی و فرمانداری شهرستان مقرر شده بخشی از جنگل های هفت دغنان به بخش خصوصی واگذار شود و بخشی که تعیین حریم شده، به میراث فرهنگی واگذار گردد تا بتوانیم سایت موزه گسگر را ایجاد نماییم.
ارسال دیدگاه