فاطمه شعاع شرق

شهروند مشارکتی

فاطمه شعاع شرق* : پرواضح است که امروزه مشارکت، همواره در فرایند توسعه نقش بسیار پررنگی ایفا می کند. بنابراین در طرح های توسعه شهری تاکید بسیاری بر برنامه ریزی هماهنگ و مشارکتی می باشد به نحوی که نقش مردم از حالت نمایشی به جنبه ی محوری تغییر شکل یابد. در این میان مسلما جلب […]

فاطمه شعاع شرق* : پرواضح است که امروزه مشارکت، همواره در فرایند توسعه نقش بسیار پررنگی ایفا می کند. بنابراین در طرح های توسعه شهری تاکید بسیاری بر برنامه ریزی هماهنگ و مشارکتی می باشد به نحوی که نقش مردم از حالت نمایشی به جنبه ی محوری تغییر شکل یابد.

در این میان مسلما جلب اعتماد عمومی و تشویق افراد در مراحل مختلف طرح ها و استفاده از مشاوره عمومی و خرد جمعی قابل تامل است.

شاید بتوان دلیلی از دلایل مهم را چنین دانست که مردمی که در محدوده ی مورد برنامه ریزی زندگی می کنند دقیق ترین اطلاعات را درباره ی آن محدوده و موضوعات مرتبط با آن  دارند.البته ناگفته نماند این مشارکت موثر وسهیم شدن در تصمیم گیری ها بدون داشتن اطلاعات لازم موثر نیست. بی دلیل نیست که می توان عدم شفافیت اطلاعات و نارسایی اطلاعات موجود در دسترس شهروندان را دو مشکل اساسی در مقابل با توسعه و مردم سالاری عنوان نمود.عموما عدم مشارکت شهروندان را در مسائل شهری می توان خطری برای سلامت اقتصادی و اجتماعی دانست و مانع از پیشرفت آن شد.

مشارکت را می توان در چهار سطح خلاصه نمود:

مشارکت در تصمیم گیری

مشارکت در اجرای طرح ها

مشارکت در بهره برداری

مشارکت در پایش و ارزیابی طرح ها

اما متاسفانه شاهد بها ندادن به مشارکت های مردم در برنامه ریزی های منطقه ای می باشیم. برای شهروندان معمولا زمان اطلاع از طرح ها وقتی ست که بخواهند پروانه ساخت و ساز ملک شخصی خود را بگیرند .

این امر نه تنها مشوق اجرای طرح های توسعه نمی باشد بلکه به علت دخل و تصرف در ملک شخصی فرد عامل جدی بازدارنده ای نیز محسوب می گردد.

همچنین عدم اطلاع شهروندان از نحوه ی تخصیص اعتبارات و بودجه ی شهری و نیز متناسب ندانستن آن ها با نیازهای اساسی خود سبب کاهش مشارکت آنان در اداره شهر خواهد شد. یا ممکن است برای مشارکت خود، نتیجه ی چندانی متصور نباشند.یا شهروندان بسیار خود را گرفتار می دانند و فرصت لازم جهت مشارکت را ندارند.بر اساس مطالعات انجام شده آسیب هایی چون پیش فرض نادرست در مورد مشارکت شهروندان، موانع فرهنگی و موانع سازمانی مشارکت، در نظام مدیریت لزوما باید مرتفع شود.

در این میان عملکرد تشکیلات مدیریت شهری و اعضای شورای شهر در بهره گیری از توانمدیهای شهروندان جهت افزایش مشارکت را می توان بسیار موثر دانست.

در برنامه ها زمانی که افراد و شهروندان به عنوان محور اصلی توسعه معرفی می گردند، توسعه مسلما موفقیت آمیز خواهد بود.

استفاده کردن از نظرات شهروندان باعث اخذ افکار نو و ابتکاری خواهد شد.

و در آن زمان است که موقعیت یک شهروند به عنوان حس عضویت داشتن در یک جامعه برای مشارکت جدی و فعال در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مثمر ثمر می تواند باشد.

*دانشجوی دکترای مدیریت صنعتی

انتشار  یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.