شهردار رشتی دوای درد رشتیهاست!
سروش علیزاده – زمان انتخابات دوره پنجم شورای شهر رشت و در میان هیاهو و بکش بکش احزاب و لیست های کذایی و … مردم رشت به اجماع واحدی رسیدند که برای آبادانی و رفاه عمومی و توسعه رشت باید دست بر زانوی خود بگذارند و به پاخیزند و امید به غیر نبندند و این چنین شد که رشتی ترین شورای شهر پس از انقلاب وارد خانه میرزا خلیل رفیع شد.
اما این اعضا خیلی زود به اعتماد رشت و رشتی پشت کردند و با انتخاب شهردار غیربومی دل مردم شهر را شکستند. شهرداری که نه محبوبیتی میان مردم داشت و نه برشی بین کارمندان شهرداری و نه محبوبیتی بین رسانه ها و شاید تنها حامی این شهردار بین رسانه ها یک سایت با مدیر غیربومی و ستیزه جو نسبت به گیلان و گیلانی بود!
شهردار غیربومی نه فرهنگ و آداب و پرستیژ مردم رشت را می شناخت و نه در یک سال گذشته کاری کرد که باری از دوش مردم بردارد و نه سودای ماندن برای خدمت داشت. شاید او می خواست شهرداری رشت را پلی برای گرفتن پست های بالاتر کند و از اول هم می دانست توان رویارویی با سهم خواهان و … را ندارد. آری او از اول اشتباهی بود!
اما شورای پنجم رشت که متشکل از شورای رشتی ها بود چه کرد؟ با تقدیر و تشکر از عزیز از دست رفته! اشک اندوه نبود معشوق ریختند و هیچ گاه پاسخگوی شکست انتخاب اشتباه خود نشدند.
حالا شهرداری رشت سرپرستی دارد که آدم خوبی است و البته محبوب و محجوب. اما انگاری قبای سرپرستی تیم فوتبال بیشتر به تن او می آید تا سرپرستی شهرداری کلان شهر رشت که جایگاه و مهد اولین های فرهنگ و هنر و مدرنیته ایران است! و خودش حاشیه را دوست ندارد.
رشت زخم خورده نیاز به درمان عاجل و جلوگیری از خونریزی زخم خورده از عزیزان دارد. دل رشت و مردمانش شکسته است. اما نه از بیگانه که این بار دوست (شورای پنجم)با انتخاب فرد ناصیح و غیر بومی این قلب مهربان را ریش کرده است. و این مادر مهربان سبز پوش حق دارد که بگوید بیگانه اگر می شکند حرفی نیست من در عجبم دوست چرا می شکند!
هر انتخاب دیگری تکرار اشتباه و زهر مکرر است. باید زودتر شهرداری انتخاب شود که بخواهد بماند و کار کند. جوان رشتی باشد متخصص و دستش آلوده به مفاسد مالی و اخلاقی نباشد.
کوچه پس کوچه های رشت را بشناسد و سودای پل کردن شهرداری را برای مجلس و پست های دیگر نداشته باشد.
در یک کلام بخواهد با مردم رشت بماند. با مردم رشت علیه مشکلات بجنگد و با مردم رشت شهر را توسعه به معنای واقعی داده و رفاه عمومی را با حفظ و احترام به طبیعت و فرهنگ و حفظ ابنیه تاریخی شهر به جلو ببرد.
آری شهردار رشت باید رشتی باشد و شورای غیرشفاف پنجم شهر رشت نباید به جوانان و نخبگان رشتی دهن کجی کند و شهردار غیربومی بیاورد و سطح شهر رشت را در حد انتخاب یکی از شهرداران مناطق تهران برای منصب شهرداری رشت پایین بیاورد!
شورای پنجم شهر رشت نشان داده است که تا به امروز در اکثر انتخاب هایش اشتباه کرده است و گویی نمی دانند که مردم هشیارند و می دانند که واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
دیگر نقاب ها برداشته شده و زمان پاسخ به اعتماد عمومی مردم فرا رسیده است.
مسلما مردم باندبازی ها و جناح بازی ها و دوروبازی های سیاسی و روراست نبودن با مردم را تحمل نخواهند کرد و انتظار دارند شهرداری جوان , متخصص , پاکدست و به دور از مفاسد مالی و اخلاقی انتخاب شود که این انتظار حداقل وظیفه رشتی ترین شورای شهر پس از انقلاب است که امتحان خود را در انتخاب شهردار غیربومی بد پس داده و در امتحان انتخاب شهردار سربلند بیرون نیامده است و در سازندگی و رفع اولین مشکلات شهری ناتوان بوده است.
بگذارید رشت نفس بکشد و پنجه منیت ها و منافع طلبی از روی گلوی لطیف و حق طلبش برداشته شود. رمق این خسته سبز را نبرید. این مادر مهربان و با فرهنگ را بیش از این زخم نزنید و دلش را ریش نکنید و ساکنینش را نا امید نسازید.
بگذارید رشت جان زیبای ما دست بر روی زانوان خود بگذارد از جایش بلند شود. اندکی به جوانان و متخصصین رشتی اعتماد کنید. شهردار رشتی انتخاب کنید آری شهردار رشتی انتخاب کنید.
ارسال دیدگاه