واکنش بهنیا ثابت رفتار به نامه سرگشاده شهردار رشت؛

سلام دکتر!

حرف تازه – بهنیا ثابت رفتار مدیر مسئول حرف تازه با انتشار نامه ای نسبت به نامه سرگشاده سید محمدعلی ثابت قدم شهردار رشت واکنش نشان داد. متن نامه بدین شرح است: به نام خدا جناب آقای دکتر سید محمدعلی ثابت قدم شهردار محترم رشت با سلام، درود و تحیات الهی… ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن […]

حرف تازه – بهنیا ثابت رفتار مدیر مسئول حرف تازه با انتشار نامه ای نسبت به نامه سرگشاده سید محمدعلی ثابت قدم شهردار رشت واکنش نشان داد. متن نامه بدین شرح است:

به نام خدا

جناب آقای دکتر سید محمدعلی ثابت قدم
شهردار محترم رشت

با سلام، درود و تحیات الهی…

ضمن تبریک به مناسبت فرارسیدن ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی و ضمن آرزوی بهروزی رشت عزیز در سال جدید، احتراما پیرو انتشار نامه سرگشاده اخیر شما به مردم (اینجا بخوانید ) در سالروز افتتاح پیاده راه “فرهنگی” رشت، ذکر چند نکته را ضروری دانستم.

۱٫ بر این باورم مسیر عقلانیت و توسعه از گفتمان مبتنی بر فرهنگ، ادب و احترام متقابل عبور می کند و معتقدم در این راه مدیران و شهرداران باید بیش از آن که به آجر و امور عمرانی بیندیشند، به مقوله فرهنگ توجه ویژه داشته باشند. در فرهنگ ایرانی اسلامی، بارها بر “سلام” و سبقت گرفتن در آن، تاکید شده است که می توان از آن به عنوان یکی از مصادیق ادب و فرهنگ در این دیار یاد کرد. از این رو از جنابعالی به عنوان یکی از مدیرانی که همواره ادعای دغدغه مندی فرهنگ و توسعه داشته اید انتظار می رفت نامه سرگشاده خود در سالروز افتتاح پیاده راه “فرهنگی” را با سلامی بر مردم که ولی نعمتان هستند آغاز کنید. 

۲٫ پیش از این در مواردی از جمله نشست خبری خود در تالار گفتمان شهرداری رشت (اینجا بخوانید ) و یا نامه ای که به نماینده مجلس رشت نوشته بودید (اینجا بخوانید ) از ادبیات عجیب و غریبی استفاده کرده اید که به اعتقاد بنده نه در شان رشت بود و نه در شان جایگاه شهرداری… تکرار چنین اتفاقاتی نگران کننده است. یکبار نوبت به برخی اصحاب رسانه رسید و یکبار برخی شورانشینان، یکبار هم نماینده مجلس و یکبار مردم… که هر بار در سطوح مختلف نمایان شد! حالا یکسال پس از افتتاح پیاده راه فرهنگی باید در مورد ضرورت “سلام” و یا “ادبیات مناسب” که نقش الف را در الفبای فرهنگ دارند صحبت کنیم و ضرورتش را به شما به عنوان شهردار این شهر یاداوری کنیم!

۳٫ از انقلابی گری گفته اید. آقای ثابت قدم! کدام روحیه انقلابی هدررفت منابع مالی را می پذیرد؟ تاوان دوباره کاری ها و اجراهای بی کیفیت را چه کسانی می دهند؟ چطور در طول یکسال یک خیابان چند بار آسفالت می شود؟ چطور در کمتر از یکسال برخی کفپوش های پیاده راه لق می زنند و ترک می خورند؟ چطور انتظار اعتماد سازی دارید وقتی گاهی نشانی از کیفیت در اجرا را به مردم نشان نمی دهید؟ مردم برای این آسفالت ها و این وضعیت ترافیکی باید احساس غرور کنند؟ معتقدم غرور مردم از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی است؛ نه از وضعیت فعلی شهر رشت و مدیریت فعلی این شهر… هرچند قصد ندارم دستاوردهای مثبتتان را نادیده بگیرم اما در آن سطحی هم نمی بینم که موجب غرور شوند! و حاضرم در این زمینه در حضور عموم مردم به مناظره با شما بنشینم و قضاوت را برعهده مخاطبان بگذارم! اتفاقا در این روزها مواردی مثل برخی آسفالت های این شهر موجبات خجالت ما در مقابل میهمانان نوروزی را فراهم کرد!

۴٫ آقای ثابت قدم! اقتصاد مقاومتی به اولویت بندی نیاز دارد. تاکید می کنم که اقتصاد مقاومتی به جلوگیری از هدررفت منابع مالی نیاز دارد. به انضباط مالی هم نیازمند است. روحیه انقلابی گری نمی پذیرد که آتش نشان یا پاکبان، نگهبان یا بازرس خطوط تاکسیرانی، راننده اتوبوس، باغبان و یا هنرمندی بومی در این شهر ماهها چشم انتظار گرفتن حق و حقوقش باشد اما آبنمای بیش از ۳ میلیارد تومانی در بوستان ملت ساخته شود. این که حقوق ها با تاخیر پرداخت شود نوعی بی انضباطی مالی است. اینکه بیش از ردیف بودجه مصوب بدون مجوز شورا در جایی هزینه شود هم نوعی بی انضباطی مالی است و اگر جایی چنین اتفاقی رخ داده باشد قطعا مصداق بی انضباطی است. تاکید بر اولویت بندی و انضباط مالی است؛ بر روحیه انقلابی است. بر اینکه کدام اقدام واجب تر است. تاکید بر شفاف سازی است؛ بر حرکت بر مدار قانون است. تاکید بر حرکت در چارچوب برنامه ای است که شورا از شهرداری می خواهد. مردم باید بدانند برای آبنمای پیاده راه فرهنگی چقدر هزینه شده است؟ آیا آن عضو شورا درست گفته بود که ساخت این آبنما ۷۰۰ میلیون تومان هزینه اولیه داشته است و سالیانه ۲۰۰ میلیون تومان هزینه نگهداری دارد (اینجا بخوانید )؟ آیا این هزینه ها در شرایطی که بخش عمده ای از بودجه محقق نشده است و کارهایی شاید به مراتب واجب تر بر زمین مانده است مصداق عمل در راستای اقتصاد مقاومتی است؟ پیاده راه به ذات نه تنها اتفاق بدی نیست بلکه مزایای فراوانی هم می تواند داشته باشد. اما به چه هزینه ای و با چه کیفیتی ساخته شود یا تبعات و دستاوردهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ترافیکی آن چه باشد مورد بحث است. در چه اولویتی از هزینه ها قرار بگیرد یا چه اقدامات و المان های فرهنگی در آن در نظر گرفته شود تا بتواند نماد یک پیاده راه فرهنگی باشد و جاذبه گردشگری ایجاد کند مورد بحث است. این گفته ها به معنای ضد توسعه بودن مخالفین و منتقدین نیست… نگرانی از آن است که یکسال از افتتاح پیاده راه گذشته است اما به این دغدغه ها توجه چندانی از سوی شما نشده است… یکسال گذشته است اما همچنان اولین های رشت در پیاده راه با شیشه شکسته زیر پا می ماند ! در حالیکه می توانست هرکدام یک المان جذاب باشد که هرگز زیر پا نمی ماند و …

حرف ناگفته فراوان است. اما سخن آخر…

“آقای عزیز من چک برگشتی دارم ….. صد تا چک برگشتی می تواند داشته باشد. صد تایش هم کم است” ، “یعنی ما خیلی کله مان کار می کند و اینقدر بدبختیم؟” ،  “… به دار و دیوار آویزان بشویم” ، “معلوم بکنید من ثروتمندم یا چک برگشتی دارم؟ اگر هر دو هستم خب هنر من است مشکلی دارید؟ هنر من است بروید هنرمند شوید! ایرادی نداره که! ” ،  ” خوب است انجام بدهید بد است انجام ندهید! اگر شما انجام نمی دهید چرا شما بدبخت هستید؟!” ، “با توجه به شناختی که از شما داریم مایه انبساط خاطر را فراهم کرد” ، “شما محصول یک موج بودید اما گویا سوار شدن بر این موج خیلی به زبان تان مزه کرده…” ، ” این گل واژه را از دهان خارج کردید … ! ”  و یا ” به فکر آباد کردن حوزه کاری خودتان باشید که در همان مانده اید” … یا منتقدان را ضد توسعه و باج خواه و امثال آن دانستن ، اینها در کنار مواردی دیگر اتفاقا در همین یک سالی که از افتتاح پیاده راه فرهنگی رشت گذشته است قدم زنان و با پای پیاده به ادبیات مدیریت شهری رشت ورود کرده است! آن هم به واسطه شخصی که خود مدعی توسعه و فرهنگ است! آیا این بود آن اهدافی که دنبالش بودیم؟ این بود آن توسعه و فرهنگی که برایش هزینه ها دادیم؟ اصلا با چنین ادبیاتی می توان به دنبال اعتماد سازی بود؟ می توان به دنبال توسعه بود؟

اعتمادسازی درمیان مردم نباید با سکوت و پنهان کردن واقعیات به دست بیاید بلکه عملکرد و رفتار یک مدیر باید به گونه ای باشد که زمینه های اعتماد را در مردم ایجاد کند. گاهی بهتر است انسان ها اصلاحاتی را از خودشان آغاز کنند و بعد به سراغ اطرافیان بروند و سپس انتظار اعتماد جامعه و گام برداشتن در مسیر اصلاحات مدنظرشان را داشته باشند. به عنوان برادری کوچک معتقدم که با این مسیر و این گفتمان و ادبیات نمی توانید به سمت اعتمادسازی که یکی از ارکان اصلی توسعه است حرکت کنید. این روشنگری رسانه ها نیست که به اعتماد مردم لطمه می زند. اگر چنین احساسی دارید به دنبال ریشه های آسیب به اعتماد عمومی باشید.

آقای دکتر ثابت قدم! گفتن “سلام” و به کارگیری ادبیات مناسب دوصد گفته نیست؛ اما ادب است… احترام است… اولین پایه های ایجاد تعامل با مردم و اعتماد سازی است. شدیدا معتقدم بعضی بی دقتی ها، اشتباهات کوچک و حتی نیم گفتار بد، دوصد کردار نیک را زیر سوال می برد… بیایید در سال جدید، مسیری که در سال گذشته پیمودیم را اصلاح کنیم…

با آرزوی بهروزی برای رشت                

بهنیا ثابت رفتار                          

مدیر مسئول پایگاه خبری و تحلیلی حرف تازه