سلام آقای فرماندار

حمید خورسند* – وقتی زمزمه های حضورتان در لاهیجان بر سر زبانها افتاد از دوستانی که در رشت شما را می شناختند شنیدم که احمدی فرمانداریست لایق و مقتدر اما خیلی ها هم با ذکر دلایلی خاص اعتقاد داشتند که کارنامه کاری درخشان احمدی در رودبار ، در لاهیجان تکرار نخواهد شد. روز شنبه ۵ تیر ماه ۱۳۹۵ در مراسم معارفه تان وقتی چشمان جستجوگرتان را پر از انگیزه دیدم باز هم فکر نمی کردم کارنامه احمدی در لاهیجان از حیث ایجاد پروژه های زیربنایی در شهرستان تا این حد شاخص باشد. لیست افتتاح پروژه هایی که در سال منتهی به اولین هفته دولت حضور شما در لاهیجان منتشر شد گویای تلاش ها  و زحمات شما در حوزه لاهیجان است.
مردمداری و محبت شما به مردم برطبق حدیث الناس عیال الله همواره در طول این مدت زبانزد همه کسانی بوده که در کوی و برزن شما را می دیدند یا سه شنبه ها در دفترتان پذیرایشان بودید.
آقای فرماندار بعد از ۵۷۵ روز خدمت در حوزه لاهیجان احتمالا قلبی دارید پر از اسرار مگو و ذهنی پر از خاطرات تکرار نشدنی. دورانی که باشما گذشت پر بود از چالشها و خاطراتی از جنس دعواهای روزمره شهرستانی اما سید محمد احمدی بارها ثابت کرد سطح و ورژن بالاتری نسبت به بسیاری از اصحاب پرمدعای سیاسی دارد. شما متخصص تبدیل یک ذهن آتشفشانی به دشتی پراز گل و سبزه اید. راهکارها و قضاوتهاتان پربود از آرامش و طیب خاطر.
چندین بار شاهد حضورتان در دورافتاده ترین روستاهای حوزه استحفاظی و هم نشینی با خانواده هایی که از ابتدایی ترین حقوق رفاهی برخوردار نیستند و پیگیری های هر روزه ای که انجام می دادید تا مشکلاتشان از طریق بهزیستی و کمیته امداد حل شود ، بودم.
جلسات ساعت ۷صبح و بعد از وقت اداری مدتها بود از دائره المعارف مدیریتی شهرستان حذف شده بود اما سیدمحمد احمدی به همه یادآوری کرد که وظیفه مدیران کار کردن و خدمت رسانی به مردم در تمامی ساعات شبانه روز است.
بارها از خبرنگاران فعال در حوزه فرمانداری شنیدم که جلسات بحران وقتی ساعت ۴صبح یا ۱ نیمه شب برگزار می شود اولین نفری که با کاپشن معروف قرمز رنگ پذیرای همه مدیران مدعو در جلسات است ، احمدی ست.
آخه آقا سید ، ساعت ۱۲شب دوشنبه ، وسط برنامه ۹۰ ، اونم وقتی مهمان برنامه کارلوس کیروشه ، مانور ستاد بحران چیه آخه؟؟ ولی مدیرانتون همه خندان و شاد ۱۰ دقیقه بعد توی دفترتون بودند…
به شخصه یادم نمی رود وقتی در بحران برف سال گذشته ساعت نزدیک ۱۲شب  روی پله های فرمانداری دیدمتان صورتتان کبود و چشمانتان گود شده بود . به شما گفتم: حاج آقا سردتونه؟ صدایتان را کلفت کردید و بلند گفتید: اصلا !! کاملا هم آماده ام . مشکلی ، مسئله ای ، چیزی به نظرت نیومده؟؟ چند دقیقه بعد از دفترتون شنیدم که حاج آقا دو شبه نخوابیده ، امشبم که تازه رفته بازدید ؛ خدابخیر کنه !! راستی حاج آقا اون شب به هوای اینکه سردتونه با اصرار شال گردنم رو بهتون دادم ، یادتون باشه برش نگردوندین…
حاج آقا لاهیجان از شما خاطرات خوبی داره ؛ حلالید . . . حلال کنید

و در آخر …

وقتی شروع کردم به نوشتن یه مقدار فکر که کردم
خواستم بگویم احمدی مقتدر است ؛ دیدم احمدی نیست.
خواستم بگویم احمدی مدیری توانمند است ؛ دیدم احمدی نیست.
خواستم بگویم احمدی در مواجهه با مردم مهربان و لطیف است ؛ دیدم احمدی نیست.
خواستم بگویم احمدی نسبت به امور حوزه مدیریتی اش اشراف کامل دارد ؛ دیدم احمدی نیست.
خواستم بگویم احمدی انقلابی و از تبار انقلاب است باز دیدم احمدی نیست.
نه ، اینها همه هست و این همه ی احمدی نیست.
احمدی احمدی است . فرماندار دولت تدبیر و امید.

مسئول حزب ندای ایرانیان حوزه شهرستان لاهیجان