ساخت فیلم سینمایی شهردار تاکسیسوار در رشت! / شوآف و پوپولیسم آفت مدیریت شهری
حرف تازه – روز گذشته متنی از یک راننده تاکسی به نام مستعار «ساحل فیلسوف» در فضای مجازی منتشر شد که وی از شهردار رشت درخواست همراهی او برای بررسی مشکلات شهری را داشت!
این درخواست جناب فیلسوف به سرعت برق و باد مورد لبیک آقای شهردار قرار گرفته و ناصر حاج محمدی با همراهی انواع و اقسام دوربین های موبایلی تا دوربین های فیلمبرداری صداوسیما قرار می شود که سوار تاکسی شود! اما ماجرا از این لحظه جالب تر می شود که:
- داخلی – روز – خیابان
شهردار با کت و شلوار اتوکشیده و عینک آفتابی خود کنار خیابان می آید و دوربین از پشت سرِ او حرکت میکند.
راننده تاکسی که روز قبل از شهردار خواسته بود تا کنار او در شهر دور دور «عذرخواهی میکنم» همراهی کند خیلی اتفاقی مقابل پای شهردار ترمز میکند و بدون آنکه شهردار مقصد را بگوید در جلوی ماشین را باز کرده و سوار تاکسی می شود!
ناگهان یک دوربین دیگر در درون تاکسی ظاهر می شود و آقای شهردار به یک دوربین که وظیفه عکاسی از وی را بر عهده داشته می گوید: “از این عکس بگیر، صبحتان بخیر مردم!”
شهردار کتابی از مجموعه غزل های علیرضا غزوه را به دوربینی نشان می دهد و از او درخواست می کند تا از او با همان عینک آفتابی روی چشمش هنگامِ مطالعه صوری کتاب عکس بگیرد! البته قطعاً هدف شهردار رشت چیزی جز ترویج فرهنگ کتابخوانی نیست زیرا اگر این تصاویر در فضای مجازی منتشر شود، آنوقت کودکان، نوجوانان، جوانان، عاقله مردان و عاقله زنان یک به یک مقابل کتاب فروشی های شهر رشت صف می کشند تا به دلیل این نوع ترویج کتاب خوانی آنهم با عینکِ آفتابی که بیشتر شبیه به زندگی در شرایط سخت است، به مطالعه کتاب روی بیاورند و سرانه مطالعه در رشت با یک حرکت انفجاری از ۲ دقیقه در روز به ۲۴ ساعت و ۲ دقیقه در طول شبانه روز برسد.
و اما ادامه فیلمنامه:
شهردار: سلام علیکم
خانم گزارشگر: خوبین شما؟! چطور شد که تصمیم گرفتین با تاکسی حالا (مکث) برین سطحِ شهر؟!
شهردار: من حقیقتش بنا به درخواست یکی از عزیزان تاکسی دار… (ادامه مکالمه)
اما آنجای ماجرا جالب تر به نظر می رسد که خانم گزارشگر خود را یک مسافر معرفی میکند و می گوید: «انشاءالله هم از دید راننده های تاکسی مشکلات را ببینید و هم از دید ما مسافرها!»
- داخلی – روز – درون تاکسی
ناگهان شهردار رشت از صندلی جلوی تاکسی به صندلی عقب Drag & Drop می شود و خانم گزارشگر که تا ثانیه هایی قبل «مسافر» بود به یک باره مقابل دوربین موبایل خود ظاهر می شود و در صندلی های دیگر تاکسی، راننده ای که خیلی اتفاقی در محل حضور یافته بود به همراه تصویربردار صداوسیما، در درون تاکسی می نشینند.
در ادامه خانم گزارشگر بار دیگر سلام می گوید تا سلامتی را بیش از گذشته با بینندگان تقسیم کند. چون سلام است که سلامتی می آورد! این خانم گزارشگر آنقدر که از تاکسی فرهنگی جنابِ فیلسوف تعریف می کند از چگونگیِ این دور دورِ تماشایی آقای شهردار نمی گوید و تنها به این جمله که ما هم اکنون در میدان صیقلان هستیم بسنده میکند.
این سریال سازی واحد خبر صدا و سیمای گیلان همانند سایر سریال های جذاب این مرکز دارای کیفیتی باور نکردنی است و بهتر آن است که قسمت دوم این سریال برای شرکت در جشنواره های بین المللی و اکران در بهترین سینماهای جهان ارسال شود. زیرا چنین سناریوی جذاب و خیره کننده ای حیف است که تنها برای مردم رشت پخش شود و باید تمام جهانیان چشمان خود را به آن بدوزند. زیرا قطعاً چنین سریال هایی می تواند بازار هالیوود و بالیوود را به سادگی کساد کند!
در پایان از شهردار محترم شهر رشت خواستار آن هستیم که بجای طرح حواشی این چنینی و اقداماتی که شائبه عوام فریبی، شوآف و خالی بندی را ایجاد میکند، قدمی جدی و کارساز برای معضلات شهر رشت بردارد. اما آخرین نکته خطاب به شهروندانی است که از بابت پخش چنین فیلمی گلایه دارند! مردم شریف رشت! شما به خوبی خودتان این موضوع را نادیده بگیرد که “ناگهان رسیده اینجا، صبحتان بخیر، مردم!” صبحتان بخیر…
ارسال دیدگاه