روایت کرباسچی از چند دیدار مهم با محمد علی نجفی: خواهش کردیم پست نگیرد اما قبول نکرد
حرف تازه – غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با روزنامه اعتماد به ماجرای توییت کنایهآمیزش پس از حادثه قتل همسر محمدعلی نجفی پرداخته است. در ادامه متن کامل گفتوگوی او را میخوانید:
*بعد از اتفاقی که برای آقای نجفی رخ داد، شما توییتی منتشر کردید که با انتقاداتی روبهرو شد. برخی از فعالان سیاسی که بعضا در نگاه جریان با شما همسو بودند و برخی از کاربران فضای مجازی رویکرد و تحلیل شما را در این اتفاق انتقامجویانه میدانند و معقتدند که شما همچنان از شهردار نشدن گزینه مطلوب کارگزاران گلایه دارید. پاسخ شما به این انتقادات چیست؟
توییتی که نوشتهام کاملا روشن بود. ضمن اینکه در محتوای توییتی که نوشتم، نقد و اعتراض متوجه آقای نجفی نبود.
* البته مخاطبان توییت شما احتمالا کنایه به دستگاههای امنیتی یا کسانی که به شهردار شدن ایشان اصرار میکردند، را متوجه شدهاند اما به هر حال برداشت غالب این بود که این توییت نوعی انتقامجویی از کسانی است که نجفی را شهردار کردند. گویی نوعی خوشحالی از به اصطلاح «درست بودن تحلیل یا نظر شما در آن زمان مبنی بر انتخاب نکردن آقای نجفی برای شهرداری» در توییت وجود داشت؟
ما بحثمان آنروز این بود که وقتی صحبت از کسب یک مقام میشود مثل همهجای دنیا روی مسایل خصوصی زندگی افراد ملاحظاتی مدنظر قرار میگیرد مگر در اروپا و امریکا و هر جای دیگر زندگی شخصی مسئولان مورد کنجکاوی قرار نمیگیرد. اگر کسی در زندگی خصوصیاش مشکلات و مسائل خارج از عرفی داشتهباشد که نه خودش، نه دوستانش و نه جریان متبوعش به مطرح شدن و علنی شدن آن راضی نباشند، بهتر است در آن سمت قرار نگیرد. این مساله متاسفانه علیرغم تذکرهایی که دادهشد، در مورد آقای نجفی مورد بیاعتنایی قرار گرفت. در واقع برداشت عدهای از این تذکرات برداشت سیاسی بود و فکر میکردند این حرف و حدیثها از موضع سیاسی است. به همین دلیل هم نسبت به این موضوع بیتوجهی کردند. میگفتند چرا باید فلان نهاد امنیتی یا هرجای دیگری درتعیین شهردار دخالت کند. به محتوای حرف و استدلال توجه نمیشد. در حالی که اگر این تذکرات مورد توجه قرار میگرفت و ایشان همچنان در موقعیت غیرمسئول بود، شاید آنقدر زندگی خصوصیاش مورد توجه قرار نمیگرفت و احتمالا این موضوع در بُعد خانوادگی و در حوزه شخصی ایشان نیز انقدر حاد نمیشد.
* یعنی شما یا کسانی که نزدیکی فکری و جریانی به شما دارند، در جریان انتخاب شهردار تهران مشخصا در مورد مساله خصوصی خارج از عرفی که در مورد آقای نجفی وجود داشت، برای سایر تاثیرگذاران در این انتخاب توضیح دادید اما باز هم تصمیم بر این شد که آقای نجفی شهردار شود؟
من که اطلاعات دقیق آنچنانی نداشتم اما نهادها و کسانی که اطلاعات دقیق داشتند، برای برخی مسئولان، برای خود آقای نجفی و کسانی که در انتخاب شهردار دخیل بودند، توضیحاتی ارائه کردند. خطا و اشتباه نجفی این بود که در عین حال که تذکراتی دادهشده بود، این سمت و مسئولیت را قبول کرد، حال با اصرارشورا یا بدون اصرار.
برخی از کسانی که دوستان ایشان نبودند ولی فکر میکردند آقای نجفی باید در این سمت قرار بگیرد، اجمالاً مسائل مربوط به زندگی ایشان را میدانستند اما فکر میکردند خیلی نباید وارد زندگی شخصی ایشان شد یا اگر کسی وارد این مسائل میشد، فکر میکردند با دیدگاه سیاسی وارد بحث شدهاست.
در صورتی که به نظر من اختلافات سیاسی و دیدگاههای سیاسی را باید در جای خود نگه داشت اما راجعبه مسائلی که به عموم جامعه بازمیگردد و مسائلی اجتماعی است و نباید همیشه عینک سیاسی بزنیم و از منظر سیاسی نگاه کنیم. حرف من همین بود و من با آن توییت نخواستم کینهتوزی نسبت به کسی داشتهباشم، برای تنبه کسانی بود که آنروز فقط بهدلیل این توجیهات و لجبازیهای سیاسی، و بخشی هم بهدلیل مخالفت با مرحوم هاشمی وخانواده ایشان کار شورا و شهرداری را به این فضاحت کشاندند. و جالب است که حالا بعد از این ماجراها و خرابکاریها پریشب جمع شدند و رفتهاند منزل مرحوم هاشمی و عذرخواهی و اعتراف به خطا درحق ایشان کردهاند و گفتهاند ما در حق هاشمی و خانواده جفا کردهایم. درحالی که بحث من شخصی نبوده و نیست. ما با آقای نجفی دوست و رفیق بودیم و خودم هم قبل از پذیرش مسوولیت شهرداری توسط ایشان و هم بعد از پذیرش مسوولیت توصیه کردم که قبول شهرداری تهران به مصلحت ایشان نیست. من دوسه بار تنهایی یا با بعضی دوستان رفتیم منزل ایشان و خواهش کردیم که وارد این کار نشوند ما از موضع دوستی این توصیه را داشتیم، نه سیاسی وگرنه دشمنی که با ایشان نداشتیم.
*اما برخی فعالان سیاسی که در فرآیند انتخاب شهردار دخیل بودند، معتقدند کارگزاران در ابتدا از پیشنهاددهندگان حضور آقای نجفی برای شهرداری تهران بودند و حرفهای امروز شما با حرفهای زمان انتخاب شهردار متفاوت است.
موضعگیریها و صحبتهای من در گذشته موجود است. حرفهای من به امروز و دیروز ربطی ندارد. من قبلا هم مصاحبه کردم و گفتم که این انتخاب خوب نیست. هم به تنهایی و هم با چند نفر از دوستان به منزل آقای نجفی رفتیم و از ایشان خواهش کردیم و گفتیم که به مصلحت نیست این سمت را بپذیرید. موضعگیریهای من هم موجود است. ایشان و خانوادهشان هم که حضور دارند و میتوانید، سوال کنید. مسئولان و کسانی که در سمتهای سیاسی بودند هم اطلاع دارند که دیدگاه من نسبت به پذیرش مسئولیت از سوی ایشان چه بودهاست. من هم در جلسات خصوصی و هم در جلسات عمومی این تذکرات را منتقل کردهبودم. من که پیشگویی نکردم. گفتم کسی که مسئولیت بالایی قبول میکند نورافکنی به همه زوایای زندگیاش تابانده میشود و این حق جامعه است. دیدگاه من این بود کسی که در زندگی شخصی با چنین مسائل و گرفتاریهایی روبهرو است، جالب نیست در این سمت قرار گیرد و باعث طرح موضوعاتی از این دست در جامعه شود. در واقع ایشان نباید در سمتی قرار میگرفت که احتمال مطرح شدن و پررنگ شدن این مساله در زندگی خصوصیشان وجود دارد.
*بنابراین مخالفت شما با حضور آقای نجفی در شهرداری تهران به این دلیل بوده که شاید زندگی خصوصی ایشان همه جریان اصلاحات را تحت تاثیر قرار دهد. حال که قتلی هم اتفاق افتاده آیا فکر میکنید این اتفاق، یک موضوع شخصی است یا کل جریان اصلاحات را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
به هر حال طبیعی است. نمیتوان افراد را از جریاناتی که به آن منتسب هستند، جدا کرد. اگر کسی در پست و مسئولیتی موفق باشد به پای مجموعهای نوشته میشود و برعکس؛ عدم موفقیت ایشان یا اعضای شورای شهر یا شهرداری یا هر منصب دیگری به پای مجموعه اصلاحات نوشته میشود. مگر میتوان این دو را از هم جدا کرد. مگر موفقیت دولت آقای روحانی یا عدم موفقیت ایشان در این مسئولیت را میتوان از کسانی که از روحانی حمایت کردند، جدا کرد؟ هر جریان سیاسی وقتی یک مسئولی را روی کار میآورد، خواه ناخواه عملکرد او هم به پای جریان نوشته میشود. همه ما این آسیب را در افکار عمومی و وجدانهای خود داریم که این موضوع به پای همه ما نوشته میشود. همان زمان هم با همین رویکرد موضع میگرفتیم که مجموعه آسیب نبیند و بحث شخصی نبودهاست.
من شخص آقای جهانگیری و دوستان حزب اتحاد و مشارکت را با همه ارادت و رفاقتی که داریم، در این امر مقصر میدانم. ما باید با مردم و نظام صادق باشیم. مسئولیت خطاهایمان را بپذیریم و سعی نکنیم با یک جو جدید که راه میاندازیم و بههیچوجه واقعیت ندارد، مسأله را به گردن این نهاد و آن ارگان بیندازیم. اشتباهات و اعمال خلاف هر کدام از مجموعههای نظام هم به جای خود.
ارسال دیدگاه