يادداشتی از سيد ابوالفضل ابراهيمی

رضا جمشیدی، نخبه ای که همیشه نخبه می ماند

در حالی كه همگان انتظار شنيدن نام او را در بين كانديداهای احتمالی انتخابات مجلس داشتند خبر سفر او به خارج از كشور برای فرصت مطالعاتی همه را شگفت زده كرد. گويی اين نخبه گيلانی در اين برهه زمانی عطای سياست را به لقايش بخشيده و يكرنگی در عالم علم را به چندرنگی در سياست ارجحيت داده و نشان داد كه هر چيزی به هر قيمتی ارزش بدست آوردن ندارد.

سید ابوالفضل ابراهیمی : شاید کمتر کسی باشد که دکتر رضا جمشیدی چناری را نشناسد فردی که رتبه ی یک شدن از عالم علم تا سیاست را خوب بلد است.

رتبه یک کنکوری که از جوانی با حضورش در دانشگاه صنعتی شریف نشان داد که رویاهای بزرگی را در سر دارد. او اکنون با بیش از ۱۰۰ مقاله علمی معتبر در زمره بهترین اساتید دانشگاه گیلان قرار داشته و در آینده ای نزدیک به مرتبه استاد تمامی نائل خواهد آمد.

و اما امروز که او برای یک دوره فرصت مطالعاتی به خارج از کشور سفر کرده است فرصت را مناسب دیدم تا چند خطی در خصوص او بنویسم.

رضا جمشیدی را در حدود یک دهه است که میشناسم. استادی که وقتی پایت را در راهروی اساتید دانشکده فنی دانشگاه گیلان می گذاری از شلوغی قسمت مشخصی از راهرو و صف طویل دانشجویان مراجعه کننده به سهولت می توان اتاقش را پیدا کرد. محبوبیت و دانش بالای او را می توان در تلاش و تقلای دانشجویان گروه عمران برای برگزیده شدن آنها توسط دکتر جمشیدی و تقبل استاد راهنمایی آنها مشاهده کرد. او که از محبوبیت بسیار بالایی در میان دانشجویان دانشگاه گیلان برخوردار است، تصدی بر سمت مدیر گروهی دپارتمان عمران دانشگاه گیلان را نیز در کارنامه خود دارد. موفقیت های رضا جمشیدی تنها محدود در عرصه های علمی نشد. او در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهرها در سال ۹۲ با رای خیره کننده و قاطعانه توانست کرسی اول را از ان خود کند.

جمشیدی در طول مدت حضور خود در شورا عملکرد قابل قبولی را از خود به جا گذاشته و یکی از مهم ترین و شاخص ترین دستاوردهای او را می توان دریافت ردیف اعتباری ۵۰ میلیارد تومانی برای ساماندهی رودخانه های زرجوب و گوهررود که از معضلات بزرگ شهر رشت می باشند دانست که متاسفانه به خاطر سوء مدیریت بخشی از این بودجه حیف و میل شد و مابقی آن تخصیص نیافت. اکنون به دلایل مختلف از جمله بخاطر عدم حضور او در شورا این پروژه ناتمام ماند و به سرانجام نرسید تا هنوز هم مشکل این دو رودخانه گریبان گیر مردم رشت باشد.

او که در سال ۹۴ از دانشگاه نوادای آمریکا برای یک دوره فرصت مطالعاتی پذیرش داشت به عشق خدمت به مردم سرزمینش این فرصت را ندید گرفته و پای در گود انتخابات مجلس گذاشت و در حالیکه بسیاری از فعالین سیاسی او را از گزینه های اصلی که به مجلس ورود خواهد کرد برمیشمردند، با بد اخلاقی ها و کارشکنی های صورت گرفته که می توان آنرا جزیی از بازی انتخابات توسط برخی افراد برای حذف رقیب دانست از رسیدن به کرسی بهارستان جا ماند.

او بعد از سال ۹۴ سعی کرد در فضایی آرام و به دور از دغدغه به فعالیت علمی خود در دانشگاه بپردازد و حتی گهگاهی از او به عنوان یکی از گزینه های تصدی بر شهرداری رشت نام برده می شد و یا حتی در برهه ای به عنوان یکی از گزینه های ریاست مجتمع دخانیات گیلان معرفی شد که این اتفاق ها به وقوع نپیوست.

حال بعد از گذشت چهار سال در حالی که همگان انتظار شنیدن نام او را در بین کاندیداهای احتمالی انتخابات مجلس داشتند خبر سفر او به خارج از کشور برای فرصت مطالعاتی همه را شگفت زده کرد. گویی این نخبه گیلانی در این برهه زمانی عطای سیاست را به لقایش بخشیده و یکرنگی در عالم علم را به چندرنگی در سیاست ارجحیت داده و نشان داد که هر چیزی به هر قیمتی ارزش بدست آوردن ندارد و ترجیح داده به دور از حواشی عالم سیاست به پیشرفت و طی کردن مراتب علمی خود بپردازد بلکه ازاین طریق بتواند به مردم کشورش خدمت کند. شاید او این راه را تنها راه ممکن برای خدمت به مردم کشورش می داند که سنگ اندازی ها و بداخلاقی در آن معنایی ندارد.