فیاض زاهد:

دولت نه در سیاست و نه در اقتصاد به مطالبات جامه عمل نپوشاند/ در صورت ادامه عملکرد فعلی دولت، اعتبار جریان اصلاح طلب در خطر است / در تدبیر امور با بحران مواجهیم

زاهد با بیان اینکه در صورت ادامه عملکرد فعلی دولت، اعتبار جریان اصلاح طلب در خطر است افزود: اگر آقای روحانی نتواند بر این بحران غلبه کند، هزینه اول آن را جریان حامی او یعنی اصلاح طلبان خواهند پرداخت.

حرف تازه – این فعال سیاسی گفت: اگر آقای روحانی نتواند بر این بحران غلبه کند، هزینه اول آن را جریان حامی او یعنی اصلاح طلبان خواهند پرداخت، به جهت اینکه افکار عمومی نخواهد پذیرفت که اصلاح طلبان بگویند ما تنها از این دولت حمایت کردیم و در شکل و ساختار این دولت نقشی نداریم، دوم اینکه مخالفان سیاسی آقای روحانی را که منتظر فرصت هستند و تحلیل نادرستی از شرایط دارند، می تواند به این نتیجه برساند که پاشنل آشیل این دولت باشند که البته این تئوری نا مناسب است. نکته سوم خود اصلاح طلبان هستند که با توجه به اتفاقات دی ماه و طرح شعارهای رادیکال و افراطی می توانند به اولین قربانیان اصلاحات خود بدل شوند به این معنا که همیشه اصلاح طلبان بین دو نیروی کَشنده و ایستا گرفتار می شوند؛ نه خواهان تغییر و براندازی هستند و نه طرفدار وضع موجود، در حالی که نیروهای طرفدار وضع موجود آنها را به خیانت متهم می کنند و نیروهای خواهان تغییرات بیشتر آنها را به ناکارآمدی و خیانت.

فیاض زاهد، فعال سیاسی هشدار داد که تهدید دولت مانند دومینو عمل می کند، چون براساس نظرسنجی های مختلف نارضایتی عمومی از قوای دیگر کمتر از دولت نیست که در رأس آن قوه قضاییه و پس از آن مجلس قرار دارد، اما به هر حال این نکته هم درست است که دولتی که از مردم رأی گرفت و مستقر شد نه در حوزه سیاسی و نه در حوزه اقتصادی به مطالبات و خواسته ها جامه عمل نپوشاند و طرفداران ایشان را راضی نکرد. رییس جمهور باید علاوه بر همفکری با نخبگان و کارشناسان، با بیرون آمدن از حلقه مشاوران بسته خود، تغییراتی را در حوزه های اقتصادی ایجاد کند.

فیاض زاهد در گفت وگویی با بیان اینکه شرایط امروز کشور بسیار حساس است، تخریب دولت را آغازی برای در خطر قرار گرفتن بسیاری از نهادها و قوای دیگر دانست و اظهار کرد: حوزه تهدید برای دولت مانند دومینو عمل می کند، وقتی جامعه احساس کند دولتی که در یک سال و نیم گذشته این سطح از رأی را داشته و به قدرت رسیده با پدیده شورش های دی ماه ۹۶ رو به رو می شود که بخشی به خاطر ناامیدی از رفتار سیاسی دولت و رسیدن بخش هایی از جامعه به این نقطه که یا دولت نمی تواند منشأ تغییر باشد یا نمی گذارند منشأ تغییر باشد در هر صورت منجر به ناامیدی و میل به عملیات رادیکال می شود. در چنین شرایطی که دولت مورد چنین ابهام و پرسشی قرار می گیرد، بدین معنا نیست که نیروی نا امید از بخش های دیگر حاکمیت که به دولت در شرایط موجود پناه آورده به ایستگاه قبلی برگردد بلکه مانند گذر آب از تاج سد است، یعنی از دولت مستقر و مورد تأیید و اعتماد خودش هم گذر خواهد کرد؛ اگر دولت نتواند نشان دهد که کارآمد است یا با فشارهای داخلی و خارجی کنار گذاشته شود یک احساس عمومی ایجاد می شود که شرایط بسیار بحرانی است چرا که در تاریخ جمهوری اسلامی حتی در دوران جنگ و حتی در سال ۸۸ هم، دولت مستقر به هر شکلی که بود خودش را در پنجره سپهر سیاسی ایران حفظ کرده و حال که این دولت با این نمونه و با ارتباطاتی که با جامعه بین الملل دارد ،نمی تواند بماند بنابراین این نشانه ای است از یک سقوط زودرس که دومینوی خطرناکی است؛ چون براساس نظرسنجی های مختلف نارضایتی عمومی از قوای دیگر کمتر نیست که در رأس آن قوه قضاییه و پس از آن مجلس قرار دارد، مجلسی که متهم به ناکارآمدی است و حتی کسانی که به لیست امید رأی دادند دکتر عارف را چنان مورد انتقاد قرار دادند که شاید از کارآیی و اثرگذرای آنان نیز کاسته شده است، لذا از نظر تاریخی و ذهنی می توان این حس را در مخاطب ایحاد کند که کلیت حاکمیت بسیار ضعیف شده و این تفکر می تواند خطرناک باشد.

این فعال سیاسی ادامه داد: در علم سیاست معمولاً وقتی چنین اتفاقی رخ می دهد یک تصور عمومی و یک احساس شاید نادرست شکل می گیرد که اکنون زمان قدم گذاشتن به جلوتر و طرح مطالبات بیشتر و افزون تر است چون مجموعه حاکمیت در نظام مستقر را ضعیف تر می پندارد. جمله ماندگاری از الکسی دو توکویل در کتاب «انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن» که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان سیاسی قرار گرفته از جمله مهم ترین آنها استاد علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا آقای ساموئل هانتینگتون که مردم او را با نظریه چالش تمدن ها می شناسند، سال ها پیشتر در سال ۱۹۷۵-۱۹۷۶ کتابی نوشت با عنوان Political order in changing societies که در ایران با عنوان «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» ترجمه شد و کتاب بسیار مهم و مرجعی است. در آنجا این جمله توکویل مورد توجه قرار گرفت که «هر گاه رژیمی بسته پس از دوره ای طولانی از فشار تنها کمی از فشار موجود بکاهد این تنها کمال هنر سیاستمداری است اگر پادشاهی بتواند تاج و تخت خویش را حفظ نماید.» یعنی وقتی رژیم های زیر فشار بی موقع و در شرایط نامناسب دست به عقب نشینی می زنند مخاطب اجتماعی از آن به عنوان انجام یک اصلاحات برداشت نمی کند بلکه احساس می کند که کار آنها در حال تمام شدن است و به نیروهای مخالف، ناراضیان و نیروهای خاکستری برای میل به شرایط جدید جسارت و قدرت بیشتری می دهد.

او گفت: در سال ۵۶ کنار رفتن ازهاری یا شریف امامی و جمشید آموزگار همین پیام را به جامعه داد چون پس از ۱۳ سال با ثبات پس از هویدا این تغییرات به سرعت انجام می شد و مردم از آن برداشت انجام اصلاحات و پیشبرد امور احساس نمی کردند بلکه گمان می کردند کار دارد تمام می شود لذا فشار بیشتری می آوردند. بنابراین تندروها و دلواپسانی که هنوز