دور نگه داشتن تندروها از قدرت مهم است نه وزنکشی سیاسی
حرف تازه – «پایان یا ادامه ائتلاف با اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل» دوراهی پیش پای فعالان سیاسی اصلاحطلب در انتخابات آتی است؛ مسالهای که البته سرنوشت جریان اصلاحات را رقم خواهد زد و تصمیمگیری درباره آن کاری سخت به نظر میرسد. علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که باید با بررسی شرایط دست به انتخاب […]
حرف تازه – «پایان یا ادامه ائتلاف با اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل» دوراهی پیش پای فعالان سیاسی اصلاحطلب در انتخابات آتی است؛ مسالهای که البته سرنوشت جریان اصلاحات را رقم خواهد زد و تصمیمگیری درباره آن کاری سخت به نظر میرسد.
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که باید با بررسی شرایط دست به انتخاب زد. او همچنین مساله ائتلاف پس از انتخابات را مطرح میکند و آن را کارآمدتر میداند.
به گفته صوفی اصلاحطلبان از حالا نمیتوانند برای چهار سال آینده تصمیمگیری کنند. وزیر تعاون دولت اصلاحات در عین حال معتقد است که حفظ هویت اصلاحطلبی برای مدیران و بازیگران این جریان سیاسی خط قرمز است.
او البته در گفتوگو با «اعتماد» به این مساله هم اشاره کرده که اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری کاندیداهای زیادی دارند. صوفی در ادامه با تایید تحلیل عباس عبدی که گفته بود خطر تندروها در مقام جناح ثالث هنوز کشور را تهدید میکند، گفته است: «تهدید اصلی این است که مدیریت کشور دوباره در اختیار تندروها قرار بگیرد.»
آیا اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ باید با یک نیروی اصلاحطلب به عرصه بیایند یا ادامه ائتلاف را ضروری میدانید و فکر میکنید همچنان حمایت از یک نیروی معتدل بیشتر به نفع جریان اصلاحات است؟ به خصوص اینکه عکسی که از علی لاریجانی در کنار سیدمحمد خاتمی منتشر شد گمانه کاندیداتوری لاریجانی را تقویت کرد.
چنین تصمیمی از یک مرجعیت ذیصلاح اصلاحطلبی تا الان در مورد انتخابات ۱۴۰۰ گرفته نشده است. این مساله را به طور قطعی میتوان گفت که تصمیمی برای این انتخابات گرفته نشده است، نه اینکه این فکر وجود ندارد. کاندیداهایی مدنظر هستند که از قبل به نوعی صحبتشان بود که آقای جهانگیری نیز یکی از آنها بود. همچنین کاندیداهای بالقوهای در بین اصلاحطلبان هستند که اگر فضا آماده باشد به عرصه میآیند. چنین تفکراتی به صورت پراکنده در اردوگاه اصلاحات وجود دارد اما تصمیمگیری در مورد انتخابات در این بازه زمانی با فاصله تا انتخابات صورت نمیگیرد. باید نزدیک انتخابات شویم تا ببینیم فضا چگونه است و چه کسانی به میدان میآیند و شرایط برای جریانات سیاسی چگونه است. اینکه قانون انتخاباتی حال حاضر که موانع جدیای پیش پای اصلاحطلبان دارد، تعدیل یا اصلاح میشوند. همه اینها متغیرهایی هستند که در تعیین کاندیدای ریاستجمهوری ۱۴۰۰ دخیل هستند. کسانی که مایل هستند کاندیدا شوند این حق را دارند که از همین الان فعال شوند و سعی کنند که یک جامعه رایی برای خود آماده کنند.
علی لاریجانی هم فعال بوده و سعی کرده اصلاحطلبان را پشت سر خود برای کاندیداتوری در سال ۱۴۰۰ بیاورد؟
شورای عالی سیاستگذاری بعد از اینکه انتخابات ۹۶ برگزار شد، مشغول به ارزیابی عملکرد خود است و احتمالا تجدید و تغییر ساختار را در آن شاهد باشیم. شورای عالی وارد مقوله انتخابات ۱۴۰۰ نشده است. بنابراین فضایی هم فراهم نیست که آقای لاریجانی بخواهد از الان با اصلاحطلبان مذاکره کند.
آیا معرفی یک نیروی اصلاحطلب برای انتخابات ریاستجمهوری آتی الزاما به معنای پایان ائتلاف است یا در قالب ائتلاف هم میتواند اتفاق بیفتد؟
ائتلاف قبل از انتخابات و ائتلاف بعد از انتخابات ویژگیهای متمایزی دارند. ائتلاف در چینش کابینه یا در مجلس شورای اسلامی یا در پروژههای مختلف میتواند به صورت مقطعی اتفاق بیفتد. در مجموع ائتلاف اصلاحطلبان با معتدلین میتواند در قالب اشکال مختلفی دنبال شود. اگر اصلاحطلبان کاندیداهای شاخص لازم برای بستن لیست را داشته باشند با همان هویت اصلاحطلبی وارد عرصه انتخابات خواهند شد. همچنان که این مساله را در انتخابات شورای شهر شاهد بودیم. وقتی که اصلاحطلبان برای بستن لیست کاندیداهای لازم را داشته باشند، تنها با نیروهای خود به عرصه می آیند. اگر عرصه بر اصلاحطلبان تنگ شود و مثل سال ۹۴ که چهرههای شاخص اصلاحطلب ردصلاحیت شدند، ممکن است بسته به شرایط تصمیم به ائتلاف بگیریم. در شرایط سال ۹۲ و ۹۴ جریانی در کشور حاکم بود که از طرف هر دو جناح تندرو تلقی میشدند. هم بخشی از اصولگرایان و هم اصلاحطلبان آن را رادیکال میدانستند. بنابراین نفیاو به طور سلبی انگیزهای برای ورود همگام این دو طیف به عرصه انتخابات وجود داشت تا حاکمیت از دست آنها خارج شود. اگرچه در حال حاضر رقابتهایی در مجلس وجود دارد ولی کل مجلس معتدل تلقی میشود و آن احساس خطر که میتواند انگیزهای برای فعالیتهای انتخاباتی باشد، دیگر وجود ندارد. در انتخابات سال ۹۸ قطعا اگر اصلاحاتی در قانون انتخابات به وجود بیاید و شورای نگهبان موظف به احراز عدم صلاحیتها باشد و محدود به همان منابع چهارگانه که در قانون آمده، واقعا بشود، شرایط تغییر خواهد کرد. اگر غیر از این باشد، حقوق شهروندی عده زیادی پایمال میشود و نوعی مهندسی در انتخابات با تایید صلاحیتها صورت خواهد گرفت. اگر قانون انتخابات اصلاح شود و فضا برای حضور کاندیداهای اصلاحطلب باز شود، دلیلی ندارد اصلاحطلبان به یک ائتلاف قبل از انتخابات و قبل از مجلس دست بزنند. میتوانند دو طیف کاندیداهای خودشان را داشته باشند و بعد از اینکه وارد مجلس شدند، در مقولات و پروژههای مختلف میتوانند با یکدیگر همکاری و ائتلاف کنند. ائتلافی بین جریان اعتدال و اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان صورت بگیرد تا بتوانند نظر مشترکشان را جلو ببرند.
شما معتقدید که مدل ائتلاف پس از انتخابات کارآمدتر و بهتر است؟
بله. البته باید شرایط بررسی شود و مطابق آن تصمیم گرفت. ما پیشاپیش نمیتوانیم برای آینده تصمیم بگیریم. میتوانیم جهتگیری داشته باشیم و راهبردمان را اعلام کنیم. اینکه اصلاحطلبان به هیچوجه از هویت خود عدول نخواهند کرد، یک استراتژی اصلی است که پیش از انتخابات نیز باید بر آن تاکید کرد. اینکه اصلاحطلبان برای ریاستجمهوری کاندیداهای متعدد واجد شرایط دارند، باید تاکید شود. اینها را از الان میتوان گفت.
اخیرا محمدرضا عارف گفته است که اصلاحطلبان در سال ۹۸ با جریانی ائتلاف نمیکنند. این حرف از جایگاه ریاست شورای عالی بود؟ آیا جریانی در دل شورای عالی سیاستگذاری است که خواهان پایان ائتلاف با معتدلین است؟ آیا شورای سیاستگذاری دچار دو دستگی شده است؟
شورای عالی ماموریتهای مقطعی تا به الان داشته است. در حال حاضر شورای عالی سیاستگذاری انتخابات ۹۸ وجود خارجی ندارد تا کسی به نمایندگی از این شورا صحبتی کند. قطعا آقای عارف نظر شخصی خود را گفته است و مبتنی بر واقعیتهایی بوده که پیشتر تشریح کردم. انتخابات لیست امید سال ۹۴ در شرایطی عرضه شد که اصلاحطلبان کاندیداهای شاخصی در دست شان نمانده بود. در این صورت بر مبنای واقعیتها دست به ائتلاف زدیم. اگر همچنین شرایطی نباشد اساسا لزومی ندارد که ائتلاف صورت بگیرد. این حرف به معنای نفی کل ائتلاف نیست یا به معنای جبههبندی در مقابل یکدیگر نیست بلکه یعنی این نوع ائتلاف ضرورتی نخواهد داشت و میتواند در شکلهای دیگری اتفاق بیفتد. ائتلاف پس از انتخابات و در داخل مجلس شورای اسلامی عقلانی و امکانپذیر است. جریانها در مقاطعی با هم ائتلاف کردند و در کنار هم بودند و اهداف مشترکی را پیگیری کردند و میتواند در آینده هم دنبال شود. اگر اصلاحطلبان بتوانند یک لیست سراسری قوی ببندند.
نیازی ندارند که بخواهند لیست مشترک بندند. مگر اینکه تهدید مشترکی احساس شود و برای دفع و رفع آن اصلاحطلبان و اعتدالگرایان با یکدیگر همکاری کنند و جبهه مشترکی را به وجود آورند. این جبهه نیروهای خارج از اصلاحطلبی را میتواند شامل شود. استراتژیای که تا الان بر آن تاکید شده این است که کار جبهههای اصلاحطلبان با شدت و حدت ادامه پیدا کند و تلاش شود تا اصلاحطلبان با حفظ هویت و کاندیداهای خود وارد عرصه انتخابات شوند.
آیا تهدید مشترکی که در چند انتخابات اخیر باعث ائتلاف شد هنوز هم احساس میشود؟
بله. این تهدید مشترک که هم باعث به وجود آمدن جبهه متحد اصلاحطلبی و هم ائتلاف با نیروهای معتدل شد، همچنان وجود دارد. تهدید این است که کشور به دست تندروهایی بیفتد که توان اداره کشور را ندارند و گرچه مدعی هستند اما در عمل ثابت شده است. در نوع مدیریتی که داشتند دیدیم که چه کاستیهایی وجود دارد. این تهدید وجود دارد که کشور دوباره دچار نوعی بحران مدیریت و هرج و مرج و فساد مالی شوند؛ لذا خطراتی را متوجه کشور میکند. در چند انتخابات اخیر این تهدید احساس میشد که چنین ائتلافی را رقم زد. با این تفاسیر باید متوجه بود که خطر بازگشت تندروها به عرصه مدیریتی هنوز کشور را تهدید میکند و بر همین اساس مساله اصلی، دور نگه داشتن آنان از قدرت است نه وزنکشی سیاسی.
ارسال دیدگاه