خداحافظ حرف تازه ؟!
حرف تازه : حدود یک سال پیش در چنین روزهایی بود که تصمیم به راه اندازی یک پایگاه خبری مستقل با تفکرات خاص گرفتم. در ابتدای راه چیزی جز شماتت و خنده از سوی برخی عزیزان نصیبمان نشد! البته همان روزها، بودند افراد انگشت شماری که به دور از بخل و کینه و حسد همراهی […]
حرف تازه : حدود یک سال پیش در چنین روزهایی بود که تصمیم به راه اندازی یک پایگاه خبری مستقل با تفکرات خاص گرفتم. در ابتدای راه چیزی جز شماتت و خنده از سوی برخی عزیزان نصیبمان نشد! البته همان روزها، بودند افراد انگشت شماری که به دور از بخل و کینه و حسد همراهی کلامی شان را در عمل هم اثبات کردند و شاید اگر همین افراد نبودند هرگز حرف تازه جایی در بین رسانه های گیلان پیدا نمی کرد.
امروز با گذشت یکسال در دوراهی بودن یا نبودن قرار گرفته ام. بودن حرف تازه، با دغدغه هایی که رفع نشده است، چیزی جز فاصله گرفتن از آرمانها و ایده آل هایی که در برنامه هایمان ترسیم کرده بودیم نیست. بیم آن دارم که روزی دست های پشت پرده، به اجباری برای تخریب چهره برخی از خادمان این نظام و مملکت از تریبون حرف تازه تبدیل شود. بیم آن دارم روزی برسد مجبور به بهره گیری از خبرنگارنماهایی شوم که تخصصشان در خبر در حوزه ورود به حریم خصوصی افراد و انتشار شایعات است. بیم آن دارم که حرف تازه رسانه بداخلاق گیلان شود. همه حرف ها، نگرانی های ما از فردای حرف تازه است. از فردایی که شاید دوره تدبیر و امید به پایان رسیده است… نکند در آن عصر، حرف تازه دیگر بنفش نباشد و رنگ دیگری در لوگوی آن دیده شود… هیچ کس به خودش نگیرد؛ مخاطب خاص حرف هایم حرف تازه است…
آری. بودن به هر قیمتی را نمی خواهیم و شاید برویم تا به آن روز و آن سرنوشت دچار نشویم. ما نه آنقدر بی اثریم که صرفا نویسنده حرافی های بی محتوای این و آن باشیم و کوچکترین تحلیلی از قلم هایمان متولد نشود و نه حاضریم اندک اثرگذاری خود را هزینه این و آن کنیم. هرچند انعکاس نقطه نظرات مسئولین را موثر می دانیم اما تایپیست هیچکس نیستیم و اگر صلاح بدانیم می نویسیم و اگر ندانیم نمی نویسیم. نامهربانی های زیادی دیدیم. از هم صنفی های خودمان گرفته تا مسئولینی که حتی گاهی بهای حمایت قلبی از آنها را هم در نگاه و افکار عمومی پرداخته بودیم… امروز، بودن به هر قیمتی را نمی خواهیم. شاید برویم تا به قلم خیانت نکرده باشیم و اطمینان داشته باشید اگر به این حرفه ادامه بدهیم همان روزی است که قطعا راهی برای حفظ حرمت قلم پیدا کرده ایم…
گاهی رفتن بهتر است تا ماندن به پای آنان که برای قلم قیمت می گذارند. هرکس در این وادی می ماند بداند که قلم سلاح اصحاب رسانه است و مدیرانی که در کار خود لغزشی دارند از حرف به حرف و نقطه های کلماتی که این قلم ها می نویسند واهمه دارند. به خود ببالید اصحاب رسانه؛ که اینچنین رعشه بر تن نا اهلان عرصه مدیریت می اندازید و با نوشتن حقایق دین خود به دنیا و آخرت را ادا می کنید. اما هوشیار باشید که در میان شما افرادی نفوذ نکنند که با پوسته و نقاب زیبا و دلسوزانه، هویتی زشت و پلشت و نیاتی خبیث را پنهان و اهدافشان را دنبال کنند… بدانید با تکرار بداخلاقی ها، بدنامی به نام همه جامعه رسانه نوشته می شود و شان و منزلت تمام خبرنگاران به مخاطره می افتد. چرا که سکوت در برابر بداخلاقی هایی که میبینیم به سادگی قابل بخشش نیست و مردم ما مردمان آگاهی هستند و به راحتی مرز بین سکوت از روی ناآگاهی و یا سکوت همراه با آگاهی را تشخیص می دهند.
شاید وقت خداحافظی حرف تازه باشد؛ شاید وقت رفتن است… همیشه سعی ما بر این بوده است بزرگترین تنبیهمان نبودن خودمان باشد نه تخریب چهره این و آن… اگر در این راه لغزشی داشتیم حلالیت می طلبیم. روزی برمی گردیم که بتوانیم میلیمتری از اعتقاداتمان تخطی نکنیم… به امید آن روز…
بهنیا ثابت رفتار
مدیر مسئول حرف تازه به نمایندگی از همه آنانکه در این یک سال در این پایگاه خبری همراهیمان کردند
البته امیدوارم این متن نیشگونی باشد بر قلم فروشانِ منفعت طلب
باشید و به راه درستی که انتخاب نمودید ثابت قدم باشید