حاشیه های انتخابات هیات رییسه شورای شهر رشت در گفت و گو با ۶ فعال سیاسی و رسانه ای گیلان
حرف تازه – انتخابات هیات رییسه دومین سال شورای شهر رشت پر از حاشیه بود. از شایعاتی مبنی بر توافقات پشت پرده هفت عضو شورا تا رای ممتنع و نامه انتقادی و شرکت در جلسه اصولگرایان توسط یک عضو اصلاح طلب شورا. حاشیه ها آنقدر آزاردهنده بود که رضا رسولی ، عضو نزدیک به اصلاح طلبان شورا بعد از رای به امیرحسین علوی و انتخاب خودش به عنوان نایب رییسی شورا در اینستاگرام خود متنی نوشت که به نظر می رسید انتقاد تندی نسبت به دو عضو پابه سن گذشته اصلاح طلب بود و البته در دفاع از عضو جوان اصلاح طلب که به خاطر ساز جدایی اش از فراکسیون اصلاح طلب شورامورد انتقادات وسیعی قرار گرفت.
اما این یک طرف ماجرا است. اصلاح طلبان، حتی آنانیکه نسبت به عملکرد دو عضو پابه سن گذشته اصلاح طلب انتقاد دارند ، رای ممتنع و نامه انتقادی بهراد ذاکری را هم نمی پسندند و او را متهم به ظهور الهه راستگوی دیگری می کنند که از لیست اصلاح طلبان به شورا راه پیدا کرد اما خلاف آن ها رای داد. عده ای مانند فرهام زاهد هم که واقع بین تر هستند به کسانی که بهراد ذاکری را تخریب می کنند ، هشدار داده اند که با راستگو سازی عملکرد بهراد ذاکری در واقع یکی از موثرتین جوانان اصلاح طلب را از دایره اصلاح طلبی خارج می کنید و ضربه ای دیگر بر پیکر پیر و نحیف اصلاحات می زنید. خلاصه آنکه باز حاشیه در شورای شهر رشت بر متن غلبه کرده است. از این رو پنج سوال را با فعالان سیاسی ، رسانه ای و مدنی گیلان در میان گذاشتیم که در ادامه پاسخشان را می خوانید. اسحاق راستی، قائم مقام شورای اصلاح طلبان گیلان، عبدالرضا ابراهیمی، دبیر حزب اتحاد ملت گیلان ، مزدک پنجه ای، روزنامه نگار ، شاهد وزیری، روزنامه نگار ، پویا قلیپور ، رییس منطقه گیلان حزب عدالت و آزادی و فرزام خباز، روزنامه نگار.
۱_ تحلیل شما از انتخاب هیات رییسه و تاثیرش بر انتخاب شهردار آینده چیست؟
اسحاق راستی: انتخاب هیات رئیسه شورای اسلامی شهر رشت که با لابی هاو جلسات گسترده از سوی افراد عضو شورا و غیر شورا انجام گرفت؛متاسفانه این بار نیز طبق خبرهای رسیده در روزهای پایانی با فشاری که از سوی برخی افراد
و سازمانها صورت پذیرفت به نتیجه ای منجر شد که دودش به چشم مردم رشت می رود.زیرا کسانی که امتحانشان را قبلا پس داده بودند؛تقریبا آنان و همفکرانشان دوباره در هیات رئیسه برگزیده شدندکه به جهت ضعف آنان و عدم برخوداری نظرات کارشناسی شان انتظار چندانی از آنان نمی توان داشت. وقتی که هیات رئیسه اش چنین وضعیت وترکیبی داشته باشد؛ طبیعی است که افرادی که خودرا واجدشرایط شهردارشدن می بینند؛اصلا وارد این صحنه ها نمی شوندچون باید خود را از ابتدا وارد درگیری های مختلفی نمایند .موردی که در خبرهای پشت پرده استعفای شهردار سابق شهر رشت شنیده می شود که وی به جهت چنین فشارها و درخواست های برخی از اعضای شورا ناچار به استعفا شده است حکایت از همین نکته دارد. اما بهرحال به عنوان یک شهروند رشتی امیدوارم که اعضای شورا با انتخاب یک شهردار کاربلد و متخصص به داد شهر رشت که با مشکلات فراوانی مواجه هست؛برسد.
عبدالرضا ابراهیمی: جریانی که انتخابات هیئت رییسه را برد قطعا دست بالا را در انتخابات شهردار خواهد داشت.امیدوارم در انتخاب شهردار به صورتی عمل شود که هیچ یک از اعضا احساس بازنده شدن نداشته باشند.
مزدک پنجه ای: فکر نمیکنم تغییر در ماهیت هیات رییسه شورا آنچنان در انتخاب شهردار تاثیر بگذارد. چرا که رفتار اعضای شورا در گذشته نشانگر این بوده که در هر موقعیتی رفتار متفاوتی را از خود نشان میدهند.
شاهد وزیری: سوابق شورا نشان می دهد که اصولا تصمیم گیری ها در پارلمان شهری شفاف نیست و بیشتر تصمیمات در گعده های شبانه اخذ می شود. با نگاهی به تغییرات مدیریت شهرداری رشت در گذشته هم کاملا روشن می شود که بیشتر این تغییرات و انتخاب در آستانه انتخابات هیات رئیسه شورا و یا بعد از آن گرفته شده که این خود شاهدی بر این امر است که انتخابات هیات رئیسه و قول هایی که بین نمایندگان شورای شهر رشت رد و بدل می شود بیشترین تاثیر گذاری را در انتخاب شهردار داشته و در سنوات گذشته به جای معیار قراردادن اصول فنی و مدیریتی برای انتخاب شهردار از معامله پایاپای هیات رئیسه شورا تا انتخاب شهردار استفاده شده است.
پویا قلیپور: انتخاب هیات رییسه که با فشارها و لابی های گروه ها و جریانات غیرشفاف در این دوره اتفاق افتاد نشان از این دارد که چیزی به نام مستقل در این شورا نداریم و آنچه از ابتدا بسیاری از کنشگران فکر می کردند از بیخ و بن اشتباه بوده و تقریبا اصولگرایان اکثریت مطلق را در این شورا در اختیار دارند.مهم ترین ایراد و اشکال در این انتخاب روند غیر شفاف و پر از لابی فرایند انتخاب هیات رئیسه بود که به نظرم مهم ترین آفت فرایند کار شورایی است و موجب دلسرد شدن مردم و جامعه و ایجاد این تصور می شود که در مدیریت شهر سهمی ندارند و وقتی مردم از روند کار شورای شهر ناامید شوند قطعا مشارکتی در روندهای اجرایی شهر نخواهند داشت و عدم مشارکت مردم مهمترین ضرر را به حوزه ی مدیریت شهری وارد خواهد کرد. درباره تاثیر این انتخاب بر انتخاب شهردار هم به نظرم همین روند لابی گری هاست که تعیین کننده ی شهردار رشت خواهد بود و معتقدم شهرداری که با فشارهای بیرونی و خارج از شورا مشخص شود نه می تواند و احتمالا نه می خواهد کاری برای رشت بکند.نتیجه این فشارها و لابی ها انتخاب شهرداری خواهد بود کم رمق و ناکارآمد و برخاسته از سیستمی فشل که تنها به گذران امور روزمره خواهد پرداخت و انتظار هیچ تغییر بزرگی از او نمی توان داشت.
فرزام خباز: باید پذیرفت که انتخابات هیات رییسه شورای شهر رشت فرایند دموکراتیکی را طی نکرد و اگر چانه زنی به افراد داخل شورا ختم می شد، نتیجه به گونه ی دیگری رقم می خورد. این انتخاب نشان داد که اراده ای وجود دارد تا چهار عضو اصلاح طلب شورا نادیده گرفته شوند. انتخاب شهردار هم تحت تاثیر همین اراده است و گزینه های تصدی شهرداری نیز در فرایند مطلوب انتخاب نخواهند شد. اگر این تحلیل را که چهار عضو اصلاح طلب تاثیر گذاریشان در شورا کم شده را به رسمیت بشناسیم مدیریت شهری با چالش های بسیاری مواجهه خواهد شد و عملا خرد جمعی و کار شورایی به محاق خواهد رفت. تولید چنین سیستمی اعتماد عمومی را بیش از پیش مخدوش خواهد کرد.
۲_ اصلاح طلبان چه در زمان حضور شکریه و چه زمان بهراد ذاکری همواره بازنده بودند. آیا تنها به تعداد کمشان برمی گردد یا اینکه قاعده بازی را بلد نیستند؟
اسحاق راستی: به جهت در اقلیت بودن لیست امید در شورای شهر رشت که آنهم به دلائلی برمی گردد که در اینجا به آن نمی پردازم؛ اعضای اصلاح طلب شورای شهر رشت تعدادشان به حد لازم جهت تصمیم گیری های اثرگذار نیست و از طرفی به جزء اینان دو نفری هم وجود داشته اند که با این که در لیست امید نبودند؛اما گرایششان اصلاح طلبی بوده است ولی متاسفانه این دوستان نیز رأیشان متغییر بوده است وحتی بیشتر در صف اصولگرایان قرار می گرفتند وبه همین جهت اصلاح طلبان همیشه در اقلیت بوده اند
عبدالرضا ابراهیمی: درزمان اقای شکریه حداقل درصد بازندگی کمتر بود اگر چه اقای شکریه از لیست ما نبود ولی رسم مروت را به جا اورد.در قبل انتخابات هیات رییسه تحت فشار نتیجه انتخابات شورا و ریاست جمهوری بود و فشار روی مستقلین بیشتر بود ولی توجه کنید چون چهار رای فیکس بود درنتیجه رسیدن به شش راحتتر بود وما دیدیم که اقای نصرتی دراصل کاندید یک یا حداقل دو نفره بود که به راحتی به شش رسید.
مزدک پنجه ای: من قائل به بحث بازنده و برنده نیستم و فکر میکنم شورا جایگاه سیاسی نیست هر چند افرادی بر مسند آن بنشینند که منش حزبی یا سیاسی داشته باشند. قاعده، احترام گذاشتن به اصل دموکراسی است. در این فرآیند عدهای در اقلیت و عدهای در گروه اکثریت قرار میگیرند و گاه نیز دو طرف برای یک هدف مشترک مثل انتخاب شهردار سابق دکتر نصرتی در یک صف میایستند.
شاهد وزیری: تصمیم گیریهای شخصی در بسته شدن لیست امید شورای شهر و قوت گرفتن منافع شخصی افراد بر منافع عمومی جریان اصلاح طلبی، منجر به شکست لیست امید رشت در شورا برخلاف بسیاری از شهرهای کشور شد و باعث شد تا کمتر از یک سوم کرسی های شورا را نصیب این لیست کند که آن هم بر اساس توانمندی های شخصی این افراد و پتانسیلی بود که در اختیار تمامی لیست نیم بند امید قرار نگرفت . در عین حال در برابر لیست های موازی و جعلی که یک گعده سیاسی نوپا و چند شخص متنفذ سیاسی در رشت منتشر کردند حتی یک موضع گیری واحد از طرف کاندیداهای لیست و پیشکسوتان اصلاح طلب صورت نگرفت که این خود ضربه ای بر پیکر نیمه جان لیست امید رشت بود. معتقدم اصلاح طلبان در شورا به دلیل سنوات زیادی که در امور سیاسی و اجتماعی حضور دارند به دلیل فرد گرا بودن نتوانستند حتی بعد از ورود به شورا اقدام به اجماعی حداقلی با دو یا سه نفر پیروزی انجام بدهند که در لیست جا نگرفتند و از این حیث گلایه های بسیاری داشتند و این نشاندهنده این امر است که بر خلاف ادعاها روشهای بازی قدیمی و نخ نماشده عزیزان در این عرصه جوابی نداد و نیاز به نگاهی جدیدتر است.
پویا قلیپور: به نظرم برنده بودن را می توان به دومعنا در نظر گرفت،اول اینکه بتوان جایگاه هایی مثل ریاست شورا و یا شهرداری و یا ریاست کمیسیونی را از آن خود کرد و مدل دوم اینکه بتوانند گام های موثری در راه بهتر شدن مدیریت شهر و پیگیری مطالبات مردم در شهر و مبارزه با فساد و رانت در شهرداری و پاکسازی ساختار شهرداری از فساد و اصلاح رویه های نادرست مدیریت شهری و … بردارند. به نظرم بازنده بودن در حالت و مدل اول به قلت عدد اصلاح طلبان در شورا باز می گردد ،اما دلیل بازنده بودن اصلاح طلبان در مدل دوم به خود آن ها برمی گردد و ارتباطی با عددشان ندارد.معتقدم درون جبهه اصلاح طلبان امروز عزمی سیستماتیک و مشخص و قاعده مند برای بهبود اوضاع مدیریت شهری و رفع فساد و رانت وجود ندارد و اگر هم اتفاقات و تک رخدادهایی هست کاملا شخصی و غیر جریانی است.علت آن هم علاوه بر منفعت طلبی برخی اصلاح طلبان ، به عدم پشتیبانی جریانی شورای هماهنگی و شورای اصلاح طلبان باز می گردد که اگر با همین روند ادامه یابد بدترین دوران این جریان را رقم خواهد زد.
فرزام خباز: باز هم باید برگردیم به فرایند غیر دموکراتیک، این فرایند نامطلوب است که منجر به شکست می شود. آقای شکریه در لیست اصلاح طلبان نبودند و طبیعتا تعهدی نیز به این جریان نداشتند اما در عمل می بینیم که در زمان حضورشان بیشترین همراهی را با سه عضو لیست امید داشتند. شما وقتی هیچ ابزاری ندارید مجبور می شوید به تعداد نفراتتان تکیه کنید و بازی را روی آنها پیش ببرید و این کار جریان رقیب در شورا را به مراتب سخت تر می کند. در ساز و کار فعلی اصلاح طلبان هر جور بازی می کردند ، در نهایت ۸ بر ۳ بازنده می شدند.
۳- رای ممتنع بهراد ذاکری آیا عمل درستی بود یا نه؟
اسحاق راستی: آقای ذاکری در لیست امید بوده اند. حتی دوستان جوان اصلاح طلب ما در مورد قرار گرفتن ایشان در لیست اصلاح طلبان با اعضای شورای اصلاح طلبان گیلان لابی های زیادی نمودند تا ایشان بتوانند در لیست اصلاح طلبان قرار گیرند؛ که سرانجام این چنین نیز شد و وی ابتدا جزو اعضای علی البدل و بعد هم با استعفای یک عضو شورای شهر وارد شورا شدند؛ از ایشان انتظار می رفت که در انتخاب هیات رئیسه با دوستان اصلاح طلب لیست امید هماهنگی می شدند. هماهنگی هم معنایش این نیست که موردی به ایشان تحمیل می شد. بلکه این ۴نفر دوستان حداقل کنار هم می نشستند و با جمع بندی با هم به نظر واحدی می رسیدند و بعد به آن نظر واحد عمل می کردند. در دفاع از دوست ما آقای ذاکری دیدم؛برخی دوستان با تحلیل های غلط از وی دفاع می نمایند. مثلا یکی از دوستان نوشته بود پس استقلال فکری ایشان چه می شود؟ در حالی که حضور در لیست واحدی،اقتضائات خاص کار تیمی و حزبی ویا جناحی را می طلبد.
عبدالرضا ابراهیمی: رای ممتنع ایشان
به مثابه رای منفی بود. توجه کنید که اقای ذاکری در بقیه چینش ها با هفت عضو دیگه کاملا هماهنگ بود و عملکرد اقای ذاکری مثل عملکرد خانم راستگو بود که از لیست اصلاح طلبان رفت ولی به قالیباف رای داد.اینجا هم اقای داکری ازلیست ما رفته ولی همراهی نکرد.من اعضایی که درلیست یاران انقلاب بودند وبه جریان خودشان وفاداربودند را ستایش می کنم ..درکار سیاسی وفاداری اولین اصل است.عملکرد اقای ذاکری به اصل وفاداری اسیب زد وما را دراینده دچار مشکل می کند. یعنی هواداران به لیست های ما شک خواهند کرد.
مزدک پنجه ای: اگر قرار باشد به جایگاه شورا نگاه سیاسی داشته باشیم قطعا از نظر حزبی رفتار دکتر ذاکری مورد پسند نیست اما به باور من، تلقین یک تفکر و سلیقه به همه در هیچ سطحی پسندیده نیست. در واقع مغایر اصل دموکراسی است. بنابراین من تصمیم صحیح او را حتی اگر مغایر اهداف حزب باشد، فی نفسه بد نمی بینم و به او و عقیدهاش احترام می گذارم.
شاهد وزیری: در مورد رای ممتنع دکتر ذاکری نمی توانم قضاوت درستی داشته باشم.از یک سو مشق های ایشان طی یک سالی که برای ورود به شورا ایجاد شد و عدم حمایت و حتی تلاش برای حمایت از آقای شکریه توسط چند عضو لیست امید خود بخود فضای اعتماد را در بین برندگان لیست امید شورا کم کرد و از جانب دیگر عدم باور ایشان به گزینه کاندیداتوری ریاست شورا از جانب اصلاح طلبان نیز عامل تاثیر گذاری در رای ممتنع ایشان بود. ذاکری خواسته یا ناخواسته به لیست امید تعلق دارد و منطقی است که باید بیشترین هماهنگی را با طیف خودش داشته باشد.بنظرم شاید اگر گزینه این لیست شخص دیگری چون فرهام زاهد بود،ایشان به گزینه جریان خودش رای می داد.
پویا قلیپور: معتقدم رای ممتنع در شرایطی که هیچیک از گزینه ها صلاحیت ریاست شورا را نداشتند بهترین گزینه ی ممکن بود اما کاش بهراد ذاکری در بقیه ی انتخاب ها هم رای ممتنع یا سفید می داد چون اگر استدلال عدم رای در انتخاب رئیس را نبودن تفاوت میان علوی و حاجی پور بدانیم در انتخابات های بعدی هم به طریق اولی هیچیک از افراد انتخاب شده تفاوتی با هم نداشتند.
فرزام خباز: همه ما می دانیم که چنین انتخاباتی حاصل ماه ها چانه زنی است و طی این فرایند دسته بندی افراد نیز از هفته های گذشته مشخص شده بود . آقای ذاکری در نهایت وقتی از نتیجه آگاه شدند برای کاستن فشار از جانب اصلاح طلبان این مدل رای را دادند.
۴- آیا اصولگرایان دست بالا را در تصمیمات شورای شهر دارند و حتی مستقلینی مانند رسولی و عبداللهی به تصمیمات آن ها تکمین می کنند و چرا؟
اسحاق راستی: بله متاسفانه چنین است و با پشتیبانی برخی از سازمان ها که قبلا بهش اشاره نمودم و با دستور واحدی که به آنان اعلام می شود؛آنان به دستورات عمل می کنند ودوستان به اصطلاح مستقل که بنا به دلائلی که بازهم در این گفتگو نمی گنجد ؛از دوستان اصولگرا پیروی و تمکین می کنند تا بالاخره بتوانند به آینده شان امیدوار باشند.
عبدالرضا ابراهیمی: در تعیین شهردار وترکیب شورا بله.اما در مورد مسایل اجرایی خیر سیال خواهد بود.در تعیین شهردار اگر امیدی ها به چهار رای خود برسند به نظرم اقای رسولی وعبداللهی در تعیین شهردار می توانند با آن ها به توافق برسند. توافقی که بیشتر نظر دونفر تامین خواهد شد البته.
مزدک پنجه ای: مهم تصمیماتی است که به نفع جامعه و شهر باشد. حالا مهم نیست چه کسی حرف می زند مهم این است حرفی که می زند درست است؟ اگر حرف صحیح باشد، باید سمت حقیقت رفت.این حقیقت از زبان اصول گرا بیرون بیاید یا اصلاح طلب. مهم چیزی است که به نفع مردم باشد.
شاهد وزیری: بنظر من نمی توانیم پارلمان شهری رشت را صرفا با خط کش سیاسی تقسیم بندی کنیم.معتقدم شورای شهر بیشتر از دغدغه سیاست باید دغدغه برطرف کردن مشکلات عدیده شهر و شهروندان را داشته باشد و با هر دیدگاه سیاسی اولویت تصمیم گیری ها را بر اساس منافع مردم و حقوق شهروندان بگذارد. خوب بالطبع وقتی اصلاح طلبان بعد از پیروزی در انتخابات نتوانستند با مستقلین داخل شورا به اجماع و همدلی برسند طبیعی است که مستقلین نیز تلاش می کنند تا دست بالا را داشته باشند و در تیم برنده شورا سهم داشته باشند.
پویا قلیپور: معتقدم در شورای فعلی فرد مستقل نداریم. چون حتی افراد نامبرده شده هم پیش از انتخابات تقاضای حضور در لیست امید را داشتند و اتفاقا قول هم داده بودند که در صورت عدم حضور در لیست انصراف دهند.پس نمی توان آن ها را مستقل نامید.اما معتقدم آنچه در این انتخاب رخ داد یک معامله پشت پرده و بده بستان بود که احتمالا رسولی قول نایب رئیسی و عبدالهی قول شهرداری را از دوستان اصولگرا گرفته است.معتقدم مدل فعلی این دوستانِ مثلا مستقل در خاطر و یاد مردم شهر خواهد ماند.اما خوب است که در خاطر دوستان اصلاح طلب بماند که چندان به قول و قرارهای این دوستان اعتماد نکنند.
فرزام خباز: ظاهر امر اینچنین است:
چهارنفر اصلاح طلب، پنج نفر اصولگرا و دو نفر مستقل اما این دسته بندی برای پیش از انتخابات شورای پنجم بود. همانطور ترکیب هیات ریسه نشان داد اصولگرایان تحت هر شرایطی توانستند هشت نفر را همراه کنند. مستقلین حاضر در ساز و کار پارلمانی در ایران همواره زمان سنجی شده عمل می کنند، به گمانم آقای رسولی و آقای عبداللهی نزدیک به نحله فکری اصلاح طلبی هستند، آقای رسولی در فضای فرهنگی که تنفس می کند یا در حوزه سیاسی خود را یک اصلاح طلب نشان می دهد، یا آقای عبدالهی در شورای سوم در لیست اصلاح طلبان برای شورا قرار داشتند. کسانی که با بر چسب مستقل وارد عرصه می شوند. دایره هزینه شان بسیار محدود، اما دایره سودشان بسیار وسیع است بنابراین زمان سنجی شده تصمیم اتخاذ می کنند و طیف خاصی نمی تواند روی آنها حساب باز کند.
۵_ آیا نحوه تصمیم گیری در شورای شهر رشت را عادی و مطابق با منافع مردم و شهر می دانید؟
اسحاق راستی: بگذاریداین سئوالتان را فقط در چندجمله پاسخ دهم : آن چه در این روزها ما نمی بینیم منافع مردم و شهر می باشد.و آن چه می بینیم منافع فردی و بهره برداری بیشتر از امکانات جهت استفاده برای اعوان و انصار خوداست. متاسفانه این یک رویه هم شده است در همه حوزه ها. با این توضیح که اندک افرادی نیز وجود دارند که چنین نیستند و دلسوخته اند.
عبدالرضا ابراهیمی: در هرصورت تا زمانی که حزبی نشویم وضع همین است.لابی ها تعیین کننده خواهد بود.تا اینجا یعنی در دور اول با انتخاب اقای نصرتی به نظرم برای شهر خوب بود.امیدوارم ایندور هم چنین شود.
مزدک پنجه ای» شما بهتر است بپرسید ایا از عملکرد اعضای شورا در این دوره رضایت دارید؟ و من در پاسخ خواهم گفت قطعا خیر … چون عملا شورا در انتخاب شهردار دچار اشتباه شده است و رشت من هنوز در صورت زخمهای عمیقی دارد.
شاهد وزیری: این سوالی است که رشتوندان باید در موردش نظر بدهند.معتقدم تا ساختار تصمیم گیری در شورا و شهرداری شفاف نباشد نمی شود بطور قاطع در مورد رعایت کامل منافع شهروندان نظر داد. زمانی می توان این ادعا را کرد که شورا حداقل با شفاف سازی کلیه تصمیمات، قراردادها،کمیسیون ها و…برای شهروندان، گامی بردارد و اعتماد سازی کند.
پویا قلیپور: روش تصمیم گیری شورای شهر غیر شفاف و مبتنی بر فشارهای نهادهای بیرون از شورا و غیر مسئول و غیر پاسخگوست و تداوم این روند هر روز بر ناکارآمدی شورای شهر می افزاید و قطعا دوباره کسی مثل شهردار قبلی و حتی ضعیف تر از آن از چنین فرایند معیوب و غیرشفافی بیرون خواهد آمد که نه منافع شهر را تامین خواهد کرد و نه حتی منافع کسانی که امروز و تحت فشارهای بیرونی نهادهای امنیتی به انتخاب های نادرست تن می دهند. این رویه نه تنها مطابق با منافع مردم و شهر نیست بلکه کاملا مقابل و ضد منافع مردم است و دودش به چشم شهروندان و آینده ی این شهر خواهد رفت.شفافیت تنها راه گریز این شهر و مدیریت فساد خیز و رانت پرور آن است که اگر از گام اول رخ ندهد تا پایان نمی توان انتظار ایجاد آن را داشت.
فرزام خباز: تا هنگامی که شفافیت در شورای شهر ابزار تزویر است و سیسماتیک اعمال نشود و عده ای با لباس خدمت به فکر منافع جریانی و شخصی خود باشند، شهر در مسیر توسعه قرار نخواهد گرفت. زیرا همیشه جریانی است که میل دارد تمام امکانات و مدیران در اختیارش باشد. حتی چینش مدیرانش هم در راستای تولید فساد انجام می شود. تنزل شرافت اجتماعی نزد مدیران شهری منجر شده تا توسعه شهری به خواب عمیقی فرو رود.
ارسال دیدگاه