جناب عارف؛ گر حکم کنند که مست گیرند، در شهر هر آنچه هست گیرند
حرف تازه – اکبر نوری در یادداشتی نوشت: عارف در دیدار روز دوشنبه ۱۹ شهریور با دبیرکل و برخی اعضای حزب همبستگی دانش آموختگان ایران (هدا): «دولتی را روی کار آوردیم که مجبوریم صورتمان را با سیلی سرخ نگه داریم»
تا دیروز جناب عارف و بخشی از مدعیان اصلاح طلبی باد در غبغب انداخته، از قدرت شان در مقام پیروز کردن روحانی بر اصولگرایان رجزها می خواندند امروز اما چه شده که سعی در تنزه طلبی سیاسی و بیرون کشیدن گلیم خویش از رفاقت با موتلف انتخاباتی دارند؟!
راست گفته اند که پیروزی هزار پدر دارد و شکست اما یتیم است!
جناب عارف چنان ژست عاقل اندر سفیه به خود گرفته اند که انگار نه انگار تجربه تلخ عبور از خاتمی توسط بخشی از اصلاح طلبان در همان زمان نشست بر سریر قدرت کلید خورد و خاتمی رئیس جمهور را در زمان ریاستش هو کردند! یادمان نرفته که پروژه اصلاح طلبان و کلیت راهبردها و برنامه های دوم خرداد و سیاست های خاتمی در سال ۸۸ کن فیکون گشت!
ایشان چنان برای شریک اعتدالی شان ابرو نازک می کنند که گویی انتقادات شدید در باب رویه و مشی انحصارطلبانه و قیم مآبانه بخشی از اصلاح طلبان در بطن تشکیلات خود را هرگز نشنیده اند! چنانکه محسن میردامادی همین اخیر بود که گفت: «در مجموعه اصلاح طلبان، خودمان نظارت استصوابی درست کرده ایم»
جناب عارف چنان به شماتت شریک و رفیق خود نشسته اند که گویی وضعیت تعلیقی و خانه نشینی مطلق اصلاح طلبان را در فردای ۸۸ و نقش کاتالیزور دولت روحانی در حیات بخشی دوباره به این گروه محتضر را به فراموشی سپرده اند؟! یعنی حافظه تاریخی ایرانیان تا این حد ضعیف تصور می شود؟! ایشان خود گفتند: «در انتخابات ۹۲ و ۹۴ دنبال نتیجه نبودیم بلکه دنبال بازگشت جریان اصلاحات در حاکمیت بودیم و میخواستیم این شکافی که بین ما و حاکمیت بود را برطرف کنیم». حال مسأله این است بازگشت به حاکمیت انجام نشده؟ شکاف برطرف نشده؟
چگونه می شود که در زمان فتح صندوق ها و تقسیم غنائم خود را قهرمان بلامنازع انتخابات و رفیق قافله معرفی می کنیم و امروز اما که صدای اعتراضات مردم نسبت به عملکرد اصلاح طلبان و اعتدالیون بلند گشته و از آنان دلزده شده اند به فرافکنی روی آورده و عافیت اندیشانه مسئولیت تمامی نارسایی ها و کژی ها را به گردن شریک و همپیمان اعتدالی می اندازیم!
جناب عارف باید لااقل این نکته بدیهی را دریافته باشند که مردم با غریزه و تجربه زیسته شان امور را بخوبی لمس و رصد می نمایند و نمی توان با اینگونه فرافکنی های رندانه و زیرکانه آنان را فریب داد؛ نشان به این نشان که در تحرکات یکساله اخیر طی اعتراضات خیابانی از قضا نوک پیکان شعارهایشان را به سمت اصولگرا و اصلاح طلب نشانه گرفته اند!
جناب عارف! اصلاح طلبان با علم به همه قضایا و تحلیل های سیاسی و با شناخت از روحانی و شعارهایش پشت او در آمدید، چگونه می توانید اکنون حساب خود را از دولت وی جدا نمایید؟!
مگر اصلاح طلبان مدعی ایده، موضع، راهبرد و تاکتیک نیستند؟! مگر نظریه پرداز ندارند؟! مگر نرمالیزاسیون و از اینگونه تحلیل ها پشت بند حمایت اصلاح طلبان از اعتدالیون و روحانی نبوده است؟! مگر بدون چشمداشت و فی سبیل الله در کنار روحانی قرار گرفته اید که اینگونه غیر مسئولانه افکار عمومی را به بازی می گیرید؟! مگر شراکت در قدرت در میان نبوده است، حالا کم یا بیش، در این جایگاه یا آن جایگاه، خلاصه مسئولیت پذیرفته و قدرت و سهم که برده اید! بگذریم از این که انتظارتان حلول کامل در کالبد دولت اعتدال بوده! حالا و اینک شریک قدرت بودن و رفیق قافله نبودن چه معنایی می دهد!!!
عامیانه بگوییم این ننه من غریبم بازی های آبکی را ملت باید کجای دلش بگذارد! مگر می شود تشریک مساعی، همکاری، همفکری و ائتلاف صورت گرفته میان دو جریان را انکار کرد؟! اگر ائتلافی صورت گرفته، باید سود و زیان آن نیز مشترکا به حساب هر دو طیف واریز گردد! اگر قرار بر ملامت و سرزنش باشد می باید هر دو گروه ملامت شوند که از قضای روزگار همین واکنش نیز توسط مردم بروز داده شده است. انفعال و سکوت های عجیب و غریب جنابعالی در بزنگاه های مجلس صدای همفکران اصلاح طلب را هم درآورده تا آنجا که از شما ناامید و عبور کرده اند.
جناب عارف! گر حکم کنند که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند!
واقعیت اینست که دولت روحانی در انجام ماموریت و تحقق وعده ها با مشکلات بسیار مواجه شده است اما در هنگامه شکست، فرافکنی و پیمان شکنی از اخلاق سیاسی و انصاف و مروت به دور است.
جناب عارف! لطفا مسئولیت پذیر باشید و راه طی شده را تا به انتها با موتلف تان مشترکا به اتمام برسانید!
ارسال دیدگاه