جمعیت زنان؛ ۵۰ درصد در کشور ۵ درصد در مجلس
زن شاهکار خلقت است (برنارد شاو) زنان سازندگان فردای هر جامعه اند، سازندگانی که قدرت وتوانایی این را دارند که در دوسنگر تربیت فرزندان صالح وتحصیلات عالی خوش بدرخشند و با تلاش بی وفقه خود فرزندانی سالم و متعهد تحویل جامعه دهند، اما همین زنان که سازنده نسل به نسل انسانهای زبده،کارشناس و کارآمد درجهانند […]
زن شاهکار خلقت است (برنارد شاو)
زنان سازندگان فردای هر جامعه اند، سازندگانی که قدرت وتوانایی این را دارند که در دوسنگر تربیت فرزندان صالح وتحصیلات عالی خوش بدرخشند و با تلاش بی وفقه خود فرزندانی سالم و متعهد تحویل جامعه دهند، اما همین زنان که سازنده نسل به نسل انسانهای زبده،کارشناس و کارآمد درجهانند چه سهمی از جامعه دارند ؟ و یا سهم آنها از این تلاش چیست؟و چرا آنها در اکثر کشورها مورد بی مهری قرار می گیرند ؟ آنچنان که گویاست نقش یک زن در فرایند تربیت ، سازندگی ،و حضوردر عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، هنری، ورزشی، اجتماعی و فرهنگی اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست و در بعضی از مواقع جایگاه زنان در ارکان اجتماعی از مردان نیز بالاتر است (نمونه آن انوشه انصاری اولین زن فضانورد ایرانی).
سوال این است که پس سهم زنان در مجالس قانون گذاری یا ارکان اجرایی چقدر است؟ و چرا از دانش ، بینش وتخصص آنان آنچنان که باید استفاده نمی شود ؟ اگرچه در بعضی کشورها برای فرار از چرایی موضوع فوق کم وبیش در مجالس قانون گذاری اقلیت صوری حضورپیدا می کنند اما این حضور تنها پاسخگوی درصد بسیارکمی از مطالبات آنان است.
براساس آمارهای داده شده از میان ۱۸۵ کشور دنیا تنها چند کشورند که مجالس قانون گذاری آنها اگر نگویم بیشترین، ولی نیمی از آنها را زنان تشکیل می دهند.کشورهایی که نه توسعه یافته اند و نه آنچنان شناخته شده؛ اما فرهنگ عمومی چنین جوامعی این آمادگی را دارد که در ارکان مشورتی آنها را بکار گرفته و از نظرات، اندیشه، ایده و تخصص آنان استفاده نمایند. هندوراس ،رواندا،افریقای جنوبی ، کیوبا و سویدن، پنج کشوری که بیشترین سهم حضور زنان را در مجلس قانون گذاری تخصیص داده اند، از کشورهای دور دست و ناشناخته از جهت جغرافیایی که بگذریم همسایه ما افغانستان را در نظر بگیریم که به زن ستیزی معروف بوده، اما در مجلس قانون گذاری این کشور از میان ۲۴۹ نماینده ۶۵ نفر آن زن هستند یعنی سهم ۱۸ درصدی. عربستان، که رانندگی برای زنان در این کشور ممنوع است اما در مجلس مشورتی این کشور ۳۰ زن حضوردارد. در مجلس قانون گذاری اردن ۱۸ زن حضور دارد. ترکیه ، در انتخابات اخیراین کشور ۹۸ زن به پارلمان راه یافتند که۴۱ نفرآنها از حزب مسلمان عدالت و توسعه بودند. اگر چه تعداد زنان به نسبت گذشته در ترکیه رای نیاوردند اما مسئله زنان و حضور آنان در این کشوربه گونه ای نهادینه شده که به راحتی می توانند در هر انتخاباتی ورود کرده وازحقوق شهروندی خود دفاع کنند. در امریکا ،سهم زنان در پارلمان به ۲/۱۵در صد می رسد،اما در بین دولت مردان این کشور زنان همیشه حضور موثری دارند.
دراروپا نیز سهم زنان در مجالس قانونگذاری کمتر از بقیه کشورها نیست. میانگین حضور زنان در پارلمان های اروپا بالای ۳۰ درصد است که در بعضی از کشورها بخصوص شمال اروپا حضور آنان در پارلمان درحال تبدیل شدن به یک قانون است. این روند در بعضی کشورهای اروپا بالای ۳۰ درصد است. فنلاند ۴۵% هلند ۳/۳۹ دانمارک ۳۸% سوئد ۴۵%. آمارها در جهان نشان می دهد که نصف جمعیت زنان از رسیدن به ارکان قدرت محروم هستند چنانکه در بعضی کشورهای آسیایی و اقیانوسیه (بخصوص خاورمیانه) نیز با محدودیت شگفت انگیزی در عرصه رسیدن به قدرت روبرو هستند. درحالی که زنان می توانند در ثبات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و علمی و ورزشی این گونه کشورها تاثیرگذار بوده و در روند حرکت به سوی توسعه نقش به سزایی ایفا نمایند.
این آمارها درکشور ما به نسبت همسایه ها و حتی کشورهای در حال توسعه به مراتب پایین تر است. بر اساس داده های آماری در کل ادوار مجلس شورای اسلامی زنان به طور میانگین ۵ در صد موفق شدند به مجلس راه پیدا کنند ویا در ۳۵ سال گذشته در کابینه دولت مردان کشور تنها یک بار وزیر زن داشتیم که آن وزیر نیز پس از انتقاد از دولت مهرورز به دلیل عدم تخصیص ارز برای واردات دارو عزل گردید. این امر برای کشوری که نیمی از جمعیت آن را زنان تشکیل می دهند و نسل های جوانش در بعد از انقلاب دارای تحصیلات عالی دانشگاهی هستند غیر معقول وغیر منطقی به نظر می رسد .
اکنون بانزدیک شدن به انتخابات اسفند سال ۹۴ جا دارد تا احزاب ، جناح ها وگروه های سیاسی، اجتماعی و حتی محیط زیستی دست به دست هم داده و با حضور موثر خود، زنان فرهیخته، متخصص و مدافع حقوق شهروندی را انتخاب، تا در فرایند تصمیم گیری ها بتوانند نقش اجتماعی خود را به منصه ظهور برسانند.
دولت مردان ما نباید ازحضور زنان خبره، با هوش و متخصص در هرم قدرت غافل شوند. غفلت از بکارگیری نیمی از جمعیت کشور در حوزه ها ی مختلف سبب فرسوده شدن آنان در محیط های اجتماعی و خانوادگی شده و اثرروانی معکوس ببار می آورد .
امیدواریم درانتخابات پیش رو سهم زنان از میانگین ۵ درصد ادوار مجلس به ۳۰ در صد افزایش یابد. ضروری است همه گروه ها اعم از اصلاح طلب تا اصولگرا و حتی اعتدال گرایان در لیست خود زنان فرهیخته و تحصیل کرده را ملحوظ نموده و نگذارند حق طبیعی آنها در ارکان اجرایی کشور با تعصب مردسالاری عده ای تضییع گردد .
رضا بژکول – کارشناس ارشد علوم سیاسی
ارسال دیدگاه