تفقد و تعاریفی که در تخت بیمارستان و تریبون ها ختم می شود
حرف تازه : واقعا وقتی حتی به فیلم مجوزدار وی نیز حق پخش نمی دهند چگونه می توانیم از احترام به هنرو هنرمند در این مملکت صحبت کنیم. آن از استاد شجریان که برای شنیدن آواز صدایش باید به آن سوی مرزها برود و این هم یک کارگردان جوان که برای فیلمی زحمت می کشد و پخش […]
حرف تازه : واقعا وقتی حتی به فیلم مجوزدار وی نیز حق پخش نمی دهند چگونه می توانیم از احترام به هنرو هنرمند در این مملکت صحبت کنیم. آن از استاد شجریان که برای شنیدن آواز صدایش باید به آن سوی مرزها برود و این هم یک کارگردان جوان که برای فیلمی زحمت می کشد و پخش نمی شود. در این صورت ادای احترام در بیمارستان و عیادت با گل و شیرینی و کمپوت چه ارزشی دارد؟
دیروز در خبرها آمده بود که احمد عبداللهیان بلوچی سازنده فیلم مستند«درباره آمنه» به دلیل تصادف و شکستگی دست در بیمارستان پورسینای رشت بستری و باید مورد جراحی قرار بگیرد. در این روزهای ابتدای ماه آوریل آن چنان خبرهای ضدونقیضی می شنویم که معمولا دوست داریم چنین خبرهایی دروغ اول آوریل باشد و چنین اخبار واقعی مورد تحلیل جدی رسانه های آنلاین سواحل دریای «خزر» قرار بگیرد! و کمی شاد شویم، ولی متاسفانه خبر واقعی بود و احتمالا از امروز بازار عیادت ها و دیدارهای مسئولین سیاسی و فرهنگی از این هنرمند جوان داغ خواهد بود. بدون آن که کسی توجهی کند که کسی پیگیری چندانی برای پخش فیلم «درباره آمنه» از سوی شرکت پخش نکرده بود و فغان کارگردان به آسمان بلند بود.
سوژه اسیدپاشی از آن دست موضوعاتی بود که می توانست در آن سوی مرزها هم برای یک کارگردان متوسط هم نان و نوایی را برساند اما عبداللهیان بلوچی بر حضور خود به عنوان یک فیلمساز مستقل ساکن ایران تاکید کرد و توانست در همین جا تحسین بسیاری را از بابت یک فیلم انتقادی دریافت کند تا نشان دهد که یک کارگردان جشنواره ای در آن سوی مرزها نمی خواهد باشد. اما واقعا وقتی حتی به فیلم مجوزدار وی نیز حق پخش نمی دهند چگونه می توانیم از احترام به هنرو هنرمند در این مملکت صحبت کنیم. آن از استاد شجریان که برای شنیدن آواز صدایش باید به آن سوی مرزها رفت و این هم یک کارگردان جوان که برای فیلمی زحمت می کشد و پخش نمی شود. در این صورت ادای احترام در بیمارستان و عیادت با گل و شیرینی و کمپوت چه ارزشی دارد؟
عبداللهیان مدتی پیش اظهار داشته بود با شرایطی که به وجود آمده دیگر رغبتی به کار سنگین تولیدی ندارد و ابراز داشته بود که در هنگام رونمایی از فیلم هرکدام از مسئولین این فیلم را به نام خود منتسب می کردند(اینجا و اینجا را ببینید) اما حال هیچکدام مسئولیت پخش آن را قبول نمی کنند. یادمان نرفته که مدیرعامل وقت موسسه رسانه های تصویری که از قضا گیلانی هم هست از پخش فیلم با تیراژ خوب و تبلیغات مناسب در کمترین زمان خبر داد، ولی همه آن وعده ها و تبلیغات به کجا ختم شد؟ به تخت بیمارستان؟
خوب است برای نمایش هم و دلجویی هم شده روند پخش فیلم «درباره آمنه» تسریع شود و هرکسی که برای عیادت می رود لبخندی را برای این هنرمند به ارمغان بیاورد . وگرنه گل و شیرینی را که همه ما توانایی خرید آن را داریم! البته کاش هیچ وقت دلجویی و تفقد ما به تخت بیمارستان ختم نمی شد.
گیل خبر ، سامان بدر
ارسال دیدگاه