یادداشتی از سید محمد علوی؛

تصمیم های محفلی آفت توسعه گیلان

سیدمحمدعلوی* – دولت اعتدال، دولت میانه رو که شعار و حرکتش بر مبنای تعقل و تدبیر بوده و پس از انتخابات سال ۹۲ خود را وامدار یک جریان خاص ندید، بلکه این پیروزی را متعلق به ملت ایران و مشارکت حداکثری آنها در پای صندوق های رای دانست در سیاست کلان و بهره بردن از پتانسیل […]

سیدمحمدعلوی* – دولت اعتدال، دولت میانه رو که شعار و حرکتش بر مبنای تعقل و تدبیر بوده و پس از انتخابات سال ۹۲ خود را وامدار یک جریان خاص ندید، بلکه این پیروزی را متعلق به ملت ایران و مشارکت حداکثری آنها در پای صندوق های رای دانست در سیاست کلان و بهره بردن از پتانسیل مدیران در چهار سال گذشته فرا جناحی  عمل کرد ، حتی مورد نقد جریانات همسو هم قرار گرفت ولی هیچ گاه از این مشی پا پس نکشید. مردم گیلان در انتخابات ۹۶ ، با مشارکت نود درصدی و رای هفتاد درصدی به دولت دوم دکتر روحانی برای این استان جایگاهی درخشان در میان ۳۱ استان کشور رقم زدند. هیچ کس نباید ادعا کند که این رای و انتخاب منحصر به جریان یا طیف خواصی است. اگر منصفانه تحلیل کنیم شاید درصد زیاد این رای نشان داد که ملت چه جریان و تفکری  را نمی پسندید و نخواستند ، مردم ایران در طول سنوات گذشته بارها انحصار طلبی و افراط را پس زده اند ، حال این نقیصه بخواهد از هر جریانی و طیفی، چه اصلاح گرا یا اصولگرا ظهور کند. مردم دیار میرزا  با ریشه فرهنگی و تاریخی پر بار و کهن خود ، بی شک دارای شعور سیاسی بالایی اند ، چرا که نقش شان درتاریخ معاصر ایران از استقرار حکومت مشروطه مشروعه تا تشکیل اولین حکومت جمهوری در کشور، بی بدیل و غیرقابل  کتمان است.

بی تردید عملکرد چهار ساله مدیران ارشد استان به جهت پیگیری و تحقق وعده های دولت در فضای ثبات و آرامش که منتج به تکمیل پروژه های اقتصادی و عمرانی و توسعه ای شده ، در رای اعتماد عمومی به دولت و این انتخاب قاطع  بسیار تاثیر گذار بوده که توانسته شعله امید را در دل گیلانیان از بسیاری از استانهای کشور  روشن تر نگاه دارد. پس وظیفه خدمت در دولت دوازدهم با این پشتوانه رای در این استان بسیار سنگین تر است، لذا افرادی باید ادعای پوشیدن ردای مدیریت استان را داشته باشند که حداقل در قواره گیلان و مردمانش و حد مدیران فعلی باشند. امروز که کشور فرسنگ ها از باتلاق ۹۲ فاصله گرفته ، مردم دیگر آزمون و خطای انتصاب مدیران ضعیف یا باندی  را برنخواهند تابید. ممکن بود بعضی از نقایص در انتصابات یا نقصان در عملکرد چهار ساله اول دولت به دلیل مشکلات ناشی از سیاستهای اشتباه دولت قبل تا حدودی قابل اغماض و چشم پوشی بود. اما با انتخاب دوباره دولت که همراه با روی ریل افتادن ساختار کشور در کنار جایگاه و نقش ممتاز ایران در روابط بین الملل، با رفع تحریم ها و حرکت مجدد اقتصاد و ثبات و امنیت بازار همراه بود،  قطعاً مردم انتظار و توقع بیشتری خواهند داشت.

اصطلاحی است در ورزش که مربی خوب  به ترکیب تیم برنده دست نمی زند ، مگر در شرایط خاص که مصدومیتی ، معذوریتی داشته باشد. در دنیای مدیریت و برنامه ریزی هم همین است. اتفاقی که متاسفانه در استان گیلان متضادش در حال شکل گیری است. در روزهای اخیر از گوشه کنار زمزمه هایی به گوش می رسد که لیدرهای جریانات سیاسی که جمع محدود و مشخص و شناخته شده ای دارند ، ظاهراً پیروزی تدبیر و امید را منحصر به خود دانسته و رایزنی هایی را برای تصدی صندلی ها در دولت دوازدهم آغاز کرده اند، لابیگری ها به شدت در حال انجام است. از خروجی جلسات محفلی شان نام افرادی چه به عمد یا سهواً به بیرون درز پیدا می کند، که شاید به جهت بررسی بازخورد اسامی در جامعه و واکنش مدیران  باشد یا با هدف یارگیری! ولی آنچه در کل برداشت آن است که فضا و اتمسفر مناسب نیست و گزینه ها به جای ارائه برنامه ، شرط و شروط محفل را دنبال می کنند ، به اصطلاح استقلال شان در همین نشست های اولیه مورد داد و ستد قرار کرده اند. شنیده ها حاکیست که جلسات بیشتر در چهارچوب تقسیم وظایف اعضاء در جهت به صندلی نشاندن افراد مورد نظر به پیش می رود.

به عنوان یک برادر کوچکتر از این محفل نشینان استدعا دارم ، به این نکته عنایت کنند که استاندار بالاترین مقام اجرایی استان است که وظیفه سنگین مطالبه گری کشوری و هماهنگی همه دستگاه های اجرایی استان را در تمام سطوح عهده دار می باشد و اگر به احتمال یک درصد در صورت ارتقای استاندار بومی گیلان نیاز به تعرفه نفر جایگزینی برای ایشان باشد ، این فرد قطعاً باید از نظر توانایی بالاتر یا حداقل هم تراز مدیران امروز باشد نباید با مطرح کردن افراد کوچک که شاید توانایی مدیریت یک اداره را ندارند اما چون مرید و رفیق هستند، این جایگاه لطمه ببیند. این حرکت ، اولاً در این مقطع که نه کابینه جدید شکل گرفته و نه تغییراتی در سطح ملی مشخص است ، صحیح و اخلاقی نیست ، ثانیاً در ادامه خدمت و اقتدار مدیر مستقر خلل ایجاد کرده و فضا را به سمت حاشیه ها خواهد برد، مهمتر آنکه تعرفه افراد آن هم در جمع های پنج و شش نفره آن هم مخفیانه به هیچ وجه شایسته و در شان استانی چون گیلان نیست! اگر این نشستها برای آشنایی با افراد و بررسی برنامه ها باشد مایه مباهات است اما نباید در خروجی جلسات تنها رضایتمندی تعدادی محدود به توسعه و آینده استان ترجیح داده شود! اتفاقی نامیمونی که شاید در مقطعی از دولت دهم برای گیلان رقم خورد و … البته بازخورد منفی اینگونه تصمیمات محفلی در بلند مدت توسط جامعه بی پاسخ نخواهد ماند در انتخابات آتی خود را نمایان می کند.باید از گذشته ها درس بگیریم. پر واضح است که اگر روند اینگونه به پیش رود قطعاً در سال ۱۴۰۰ شاهد مشارکت حداکثری و وحدت  گروه های سیاسی بمانند ۱۳۹۶ نخواهیم بود.

استاندار تنها یک بعد سیاسی ندارد ، که معیار و شاخص ارزیابی و انتخاب  تنها هم طیف بودن باشد ، درست یا غلط  تعرفه مدیر ارشد استان خود شروع دومینوی تغییرات بعدی است و اگر این خشت کج بنا شود تا ثریا دیوار مدیریت استان کج خواهد رفت و زیانش به توسعه استان بر می گردد. در تعرفه افراد (آن هم به وقتش) شرط اصلی و اولویت با کسانی باشد که قدرت ایجاد هم افزایی و وحدت در میان تمامی گروه های سیاسی(محور اعتدال) را داشته باشد و سند توسعه استان را بدانند و برنامه محور بوده تا بتواند با تعامل نمایندگان پیشرفت استان را رقم بزنند ، استقلال فکری داشته و تحت تاثیر محفل های انحصار و منیت ها نباشند. سابقه اجرایی، رزومه فردی، ارتباطات در سطوح ملی، توانایی جسمانی، تخصص، عملگرا بودن در ارزیابی ها ملاک قرار گیرد. این دیار با آن سبقه تاریخی هیچ زمان بیشه بدون شیر نبوده و قحط الرجال نیست و همواره دارای بزرگ مردان و شایسته بانوانی متخصص و دلسوز و تحلیلگر که قلبشان برای  توسعه استان بتپد در تخصص های متنوع با توانمندی های بسیار بوده است ، که در بسیاری تحولات کشور اثر گذار و پیشرو هستند .باید از وجود و توانایی تمامی این عزیزان در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها بصورت شفاف و در جلسات باز بهره لازم را برد. به امید روزهای روشن و پر امید.

*عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان شاخه گیلان

تدبیرشرق