تاکید بر ایجاد خانه مشروطه در گیلان
حرف تازه – مراسم «پاسداشت مجاهدان گیلانی در شکست استبداد صغیر و احیای مشروطه» در حالی برگزار شد که مورخان تاکید کردند؛ اگر تلاش مجاهدان گیلانی در فتح تهران در زمان محاصره تبریز به دست روسیه نبود؛ مشروطه اعاده نمی شد و مجلس دوم برپا نمی گشت. با اینکه متولیان برنامه و مورخان گیلانی در این […]
حرف تازه – مراسم «پاسداشت مجاهدان گیلانی در شکست استبداد صغیر و احیای مشروطه» در حالی برگزار شد که مورخان تاکید کردند؛ اگر تلاش مجاهدان گیلانی در فتح تهران در زمان محاصره تبریز به دست روسیه نبود؛ مشروطه اعاده نمی شد و مجلس دوم برپا نمی گشت.
با اینکه متولیان برنامه و مورخان گیلانی در این نشست بر ضرورت ایجاد خانه مشروطه در رشت تأکید کردند، اما به جز محمد حسن علیپور، منتخب پنجیمن دوره شورای شهر رشت، جای بقیه مسئولان در این مراسم خالی بود.
مهری شیرمحمدی در گیلان مصور نوشت : در آستانه فرارسیدن یکصد و هشتمین سالروز فتح تهران(۲۲ تیرماه) توسط مجاهدان مشروطه خواه گیلانی، که به احیای مشروطه و پایان دادن به استبداد محمدعلی شاه قاجار منجر شد، مراسم «پاسداشت مجاهدان گیلانی در شکست استبداد صغیر و احیای مشروطه» عصر چهارشنبه ۲۱ تیرماه برگزار شد.
این مراسم که توسط مجمع اسلامی فرهنگیان گیلان و همکاری سایت فرهنگی گیلان مصور در سالن اجتماعات پژوهشکده آموزش و پرورش برگزار شد، مورخان پیرامون نقش مجاهدان گیلانی در انقلاب مشروطه سخن گفتند و بر ضرورت ایجاد خانه مشروطه در رشت تاکید کردند.
مجاهدان گیلانی مشروطه ایرانی را احیا کرد
نویسنده کتاب «تاریخ تحولات اجتماعی- اقتصادی گیلان» در این نشست، نقش تاریخی مشروطه گیلانی در بازگرداندن مشروطه ایرانی، را بی بدیل توصیف کرد و افزود: تاریخ نویسان معاصر ایرانی و حتی ما گیلانیان، نتوانستیم آنگونه که شایسته است، از نفش فعالانه خود در فتح تهران وپایان استبداد محمد علی شاه قاجار دفاع نمایم.
ناصر عظیمی، تاکید کرد: مجاهدان مشروطه خواه گیلانی نه تنها گمنام مانده اند، بلکه تلاش آنها زیر سایه مبارزات قهرمانانه مجاهدین مشروطه تبریز، مانده است.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: وقتی گیلانیان قزوین را فتح کردند، تبریز در محاصره روسها بود و بختیاریها نیز با اینکه اصفهان را در تصرف خود داشتند، در فتح تهران مردد و متفرق بودند و پایمردی گیلانیها در فتح قزوین و حرکت به سمت تهران باعث شد بختیاریها نیز به سمت تهران اردو بکشند.
وی بخشی از نوشته های فریدون آدمیت را قرائت کرد و افزود: بر اساس این نوشتار، « می دانیم که در آستانه فتح تهران تبریز موضعی دفاعی بخود گرفته بود، چه رسد به اینکه در فکر گرفتن پایتخت باشد یا عزل محمد شاه را بخواهد. این کار را انقلابیون گیلان از عهده برآمدند. حتی چنانکه خواهیم دید انجمن ایالتی تبریز بر آن شد که ملیون را از حرکت به سوی تهران بازدارد.
عظیمی تلاش مجاهدان گیلانی نظیر میرزا حسین خان کسمایی در فتح تهران را هم یادآور شد و ادامه داد: متاسفانه مورخان نیز در آثار خود نقش گیلانیها در فتح تهران و بازگرداندن مشروطه را متذکر نشده اند در صورتی که ستارخان و باقرخان ۸ماه و نیم پس از فتح تهران یعنی در ۴فروردین ۱۲۸۹ وارد تهران شدند.
این مدرس دانشگاه، یادآور شد: مبارزات مشروطه خواهان گیلانی از ۲تیر ۱۲۸۷ یعنی از آغاز به توپ بستن مجلس و شروع استبداد صغیر تا سقوط استبداد در ۲۲ تیرماه ۱۲۸۸ خورشیدی قابل بررسی است. با تشکیل کمیته ستار در اوایل پاییز ۱۲۸۷ و کودتای انقلابیون در ۱۹بهمن ۱۲۸۷ خورشیدی در رشت، سر فصل جدیدی در تاریخ گیلان و ایران آغاز شد که تاکنون اهمیت تاریخی آن به درستی بیان نشده است.
عظیمی، برخی از سختی های مجاهدان گیلانی در فتح تهران و قزوین را یادآور شد و تاکید کرد: نباید از نظر دور داشت که مجاهدان گیلانی سوراه و پیاده نظام چه مشقتی برای فتح تهران متحمل شدند.
وی همچنین گفت: اردوی مجاهدان گیلانی، توانست در شبی که برای محمد علی شاه جشن گرفته بودند، به قزوین حمله و این شهر را به تصرف خود درآورند. همین پیروزی موجب عقب نشینی محمد علی شاه شد و وعده داد که حاضر است فرمان مشروطه را بپذیرد اما با وجود فشارهای روسیه و انگلیس مبنی بر تصرف رشت و انزلی و تهران، باز گیلانیها مصمم شدند بساط استبداد محمد علی شاهی را برچینند.
عظیمی، به استناد نامه های تقی زاده تصریح کرد: با وجود فتح تهران، مخالفت هایی برای فتح تهران از انجمن تبریز شنیده می شد.
این پژوهشگر یاد همه شهدای گیلانی را در فتح تهران گرامی داشت و ابراز کرد: با وجود نقش مهم گیلانی ها در فتح تهران و احیای مشروطه ، هنوز نمی دانیم چه کسانی در این راه کشته شدند.پنج ماه پیاده روی و طی کردن ۳۵۰ کیلومتر تا تهران و جنگیدن در روستای بادامک در حوالی کرج، همت گیلانی ها را برای احیای مشروطه نشان می دهد.
انجمن های گیلان، دیگر انجمن های کشور را تغذیه فکری می کردند
نویسنده کتاب انجمن های گیلان در عصر مشروطه نیز در این نشست، به نقش انجمن های گیلان در تحولات فکری جامعه پرداخت و بیان کرد: انجمن ها در آن زمان با فعالیت خود به مردم آموزش دادند و مطالبه گری از حکومت را آموختند.
هومن یوسفدهی انقلاب مشروطه را مهمرتین انقلاب جهان توصیف کرد و افزود: این انقلاب، حاصل مبارزات روشنفکران و آزادگانی است که از بذل جان و مال خویش دریغ نکردند و ایران را برای همیشه به زیور قانون و نهادهای مدنی آراستند.
این مورخ، تشکیل انجمن های ملی، سیاسی و صنفی را دست آورد مشروطه خواهان دانست و ابراز کرد: شکل گیری این انجمن ها موجب رشد و آگاهی مردم و توجه به مقولاتی نظیر رفاه، امنیت و حقوق مدنی شد و جنبه ای منسجم در برابر استبداد و وطن فروشان پدید آورد.
یوسفدهی به گسترش انجمن ها و کاربردهای آن در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی هم توضیحاتی ارایه داد و یادآور شد: واژه انجمن جایگزین حزب، سندیکا و کمیسیون شد و برخی نهادهای ملی و مدنی هم از این واژه استفاده کردند. نظیر: انجمن های ولایتی، بلدیه انجمن معارف و حفظ و صحه. ضمن اینکه در دسته های محلات شهر و دیگر طبقات اجتماعی و مذهبیون نیز انجمن هایی مثل صفا و وفا پدید آمد.
وی فعالیت های انجمن های دوره مشروطه را توضیح داد و یادآور شد: انسجام این انجمن ها منجر به شکست استبداد شد.
این مورخ، جدید بودن فعالیت سیاسی در بین مردم و تعدد و کارکرد انجمن ها را هم توضیح داد و ابراز کرد: استفاده از اهرم فشار نظامی در برخی از این انجمن ها، تعامل انجمن های شهرها و ولایات با یکدیگر، ایجاد تغییر در مناسبات سیاسی اجتماعی و طبقاتی و… برخی از خصوصیت های این انجمن ها بود.
یوسفدهی ادامه داد: این انجمن ها پس از فرمان مشروطه توسط مظفر الدین شاه به اوج خود رسید و به فتح تهران منجر شد از این پس با توجه به فضای سیاسی کشور و تشکیل مجلس، ادامه حیات اینهمه انجمن امکان پذیر نبود. بنابراین؛ برخی متفرق شدند و برخی وظیفه خود را تمام شده دانستند و از فعالیت سیاسی کناره گیری کردند و برخی نیز درگیر جنگ اجتناب پذیر بودند.
وی به نقش دو حزب فعال دموکرات و اعتدال اشاره نمود و تاکید کرد: با ثبات حکومت مشروطه، و رشد فعالیت این دو حزب، جایی برای فعالیت های انجمن ها نماند.
یوسفدهی انجمن های گیلان را هم برشمرد و افزود:۱۲ انجمن در گیلان موثر بودند. انجمن های بلوکات که روستاهای تابعه را زیر نظر داشتند. حتی در شهرهای کوچکتر نظیر کسما، اسالم و لنگرود نیز شاهد شکل گیری انجمن هستیم.
هومن یوسفدهی با بیان اینکه چهار انجمن در انقلاب مشروطه تاثیر بسیاری داشتند، ابراز کرد: فرقه اجتماعیون عامیون یا همان مجاهدان گیلانی که مشروطه را احیا کردند با پشتوانه فکری عمیقی که داشتند برای نهادینه کردن واقعی مشروطه، نقش بسیار تاثیرگذاری ایفا کردند.
این مورخ تصریح کرد: شعبه ای از انجمن سری انقلاب مشروطه تهران در گیلان به همراه انجمن عباسی یا ابوالفضلی با انجمن عباسقلی قزوینی انجمن هایی بودند که توانستند با فعالیت های سیاسی و حزبی، مشروطه را در افکار زنده نگاه دارند و با اقدامات خود، آن را در کشور احیا کنند.
این پژوهشگر تاکید کرد: آنچه از مطالعه تاریخ به دست می اید، نشان می دهد مشروطه خواهان گیلانی با مبنای فکری مترقی به دنبال پایان دادن به استبداد بودند و با فتح تهران توانستند نقش مهمی در احیای مشروطه ایفا کنند.
یوسفدهی پیش زمینه تغییرات فکری مشروطه خواهان را واکاوی کرد و توضیح داد: بیش از نیم میلیون ایرانی در قفقاز و باکو کارگری می کردند و آشنایی آنها با فرقه اجتماع عامیون بر روند تحولات فکری تاثیر گذاشت.
وی میرزا حسین خان کسمایی را یکی از چهره های سیاسی، فرهنگی گیلان توصیف کرد و افزود: وی تحت تاثیر اجتماع عامیون کمیته ستار را تشکیل داد.
یوسفدهی یادآور شد:۴۰ سال قبل از مشروطه یک حزبی در روسیه تشیکل شد به نام؛ حزب سوسیال دموکرات که پایه فکری آن تاثیر دادن رای و اراده مردم در کشور و کنترل دولت بر اقتصاد به نفع مردم بود.
این مورخ وضعیت کارگران ایرانی در قفقاز و روند تغییرات فکری آنها را تشریح کرد و افزود: حزب مذکور فعالیت خود را در قفقاز صنعتی آن روز توسعه داد، کارگران مسلمان از عضویت در نهادهای مسلمان اکراه داشتند بنابراین، روسای این احزاب، در قفقاز حزبی به نام سازمان مسلمانان قفقاز به مرکزیت باکو تشکیل دادند. اساسنامه ای تدوین شد که ترجمه اساسنامه حزب سوسیال دموکرات روسیه بود که ابتدا به زبان آذری و بعد به زبان فارسی ترجمه شد.
یوسفدهی یادآور شد: طبق اسناد، نیم میلیون ایرانی در قفقاز کارهای سطح پایین می کردند. در ایران تحت فشار حاکمان بوده و خانواده را رها کرده و در قفقاز کارهای سطح پایین می کردند. همین پتانسیل موجب شد اولین حزب ایرانی در قفقاز تشکیل گردد.
وی تغییرات بوجود آمده در اساسنامه حزب اجتماع عامیون را هم توضیح داد و گفت: یک تغییراتی متناسب با جمعیت در اساسنامه بوجود آمد برای کاهش حساسیت ها جنبه های جدایی دین از دولت به آذری ترجمه نشد و در ترجمه فارسی نیز باز تغییراتی ایجاد گردید. از جمله الغای نظام اراب رعیتی که در ایران مالکان نیز صاحب حق شدند.
یوسفدهی افزود: این فرقه بعدا در کشور توسعه یافت و مهمترین مرکز آن در رشت بود و در کل کشور فعال و پشتوانه فکری خوبی داشتند. و مبنای فکری این انجمن ها در سراسر کشور در کانون رشت و انزلی بود.
یوسفدهی ابراز کرد: مشروطه خواهان، آگاهانه دست به مبارزه زدند و این را می توان از اساسنامه آنها فهمید که مبازره کوری نبود.
این مورخ، برخی از مفاد اساسنامه را قرائت کرد و افزود: تضمین از مجلس، حق رای همگانی صرفنظر از تمایزات قومی یا طبقاتی همراه با رای گیری مخفی، تحقق آموزش ابتدایی و متوسط اجباری و رایگان و امکان دسترسی تحصیل در سطوح عالی برای همه، تحقق آزادیهای دموکراتیک،ایجاد ارتش دایمی با ایجاد قانون نظام وظیفه، محدود شدن ساعت کار به ۸ساعت، پاسخگویی وزیران در برابر مجلس و عدم مجلس اعیان و اجرای قوانین برای اصلاحات ارضی و…برخی از این خواسته ها بود، خواسته هایی که هنوز هم تحقق برخی از آنها آرزوی ماست.
مشروطه به لحاظ فکری تاثیر عمیقی بر اجتماع گذاشت
یک استاد تاریخ نیز جایگاه علم تاریخ را در کشور ما ضعیف ارزیابی کرد و گفت: کشوری که تاریخ نخواند، ناگزیر به تکرار شکست است.
عباس پناهی ابراز کرد: هرچند در کتابهای تاریخی نوشته اند که مشروطه ناکام ماند، اما جریان مشروطه خواهی چنان تاثیری در بسترهای فکری جامعه گذاشت که کشور را به دو دوره تاریخی می توان تقسیم کرد.
وی افزود: دوره ای که حرکت ما حلزونی بود یعنی حرکت از یک نقطه به سمت نقطه دیگر بدون تفاوت مبنای فکری بود. به عنوان مثال تفاوت خاصی بین ساسانیان قبل اسلام و سامانیان و سلجوقیان بعد اسلام مشاهده نمی شود. اما مشروطه برای نخستین بار در ایران قانون را مطرح کرد و قدرت را از آسمان به زمین آورد و این تحول بسیار بزرگی در حوزه اجتماعی بود.
پناهی تصریح کرد: تا پیش از مشروطه اصلا مردم جایگاهی در اداره کشور ندارند. اما پس از مشروطه شاهدیم خواسته های مردم از بدنه فکری جامعه به سمت دولت مطرح می شود.
این مورخ ابراز کرد: با توجه به اینکه پروسه هایی که بعدها در روند کشور رخ داد، همه به مشروطه برمی گردد و مشروطه هرچند از نظر سیاسی ناکام ماند اما از نظر فکری، اجتماعی و اقتصادی تاثیر زیادی بر جامعه امروز گذاشت.
وی شهرهایی که خاستگاه مشروطه خواهی در ایران بودند را برشمرد و تاکید کرد: با وجود تلاش های مجاهدان اصفهان، تبریز، کرمان و … مشروطه رشت، جنبه فکری مشروطه خواهان را تغذیه می کرد. بجر تهران، بقیه مشروطه خواهان بیشتر جنبه نظامی داشتند. بنابراین می توان گفت در مشروطه همه راه ها به رشت ختم می شد، زیرا به دلیل نزدیکی به حرکت های اجتماع عامیون باکو، تعذیه فکری مشروطه خواهان از کانون ستارخان رشت بود.
پناهی بین مشروطه و جنبش جنگل مقایسه کرد و افزود: تفاوت مشروطه گیلان با جنبش جنگل بسیار زیاد است. مشروطه گیلان تاثیر گذار بود اما جنبش جنگل که تداوم مشروطه خواهی بود؛ بسیار تاثیر پذیر بود و شاید به همین دلیل هم جنبش جنگل شکست خورد.
وی به تاثیرات زبانی واژه های برآمده از دل مشروطه هم اشاره نمود و اذعان کرد: یکی از فاکتورهای توسعه فرهنگی در مقوله زبان است، ما شاهدیم وازه هایی که برامده از مشروطه هستند، تحت تاثیر مبانی مشروطه وارد حوزه زبان فارسی و گیلکی شدند.
این مورخ به استناد یادداشت های آجودانی تصریح کرد: مشروطه ایرانی با مشروطه برآمده از تضاد سنت و مدرنیته فرانسه متفاوت است. در انقلاب فرانسه، جریان سکولاریسم به راه افتاد اما مشروطه ای که در ایران بوجود آمد، تحت تاثیر سنت بود زیرا سعی نکرد سنت را کنار بگذارد.
پناهی جریان فکری نوگرایی که از قفقاز به سمت رشت و به تبع آن در ایران رواج یافت را هم تشریح کرد و افزود: مشروطه گیلانی، مشروطه تندور و رادیکالیزم بود. اتفاقاتی که در ایران رخ داد با وقایع گیلان متفاوت است. بعد از اینکه قزوین توسط گیلانی ها فتح می شود، یکی از نمایندگان را بردار می کشند. و ما شاهدیم اساسا مجلس دوم بسیار رادیکال است و دموکراتهای تندور زمام مجلس دوم را بر دست گرفته اند.
وی علت رادیکال بودن مشروطه خواهان گیلانی را نیز در رفتارشناسی و تاثیر جغرافیا دانست و افزود: هرچند نقش سوسیال دموکرات و گرجی ها را می پذیرم اما رفتارشناسی گیلانیان برآمده زا جغرافیا را نمی توان نادیده گرفت. در گزارشها هم امده این رفتار آمده است.
پناهی با اشاره به سفرنامه اسکینکوف تصریح کرد: سفیر وقت روس در گیلان ، توصیف کرده که گیلانیها در برابر جریان های سرکوب گر به راحتی واکنش نشان نمی دهند مشروطه گیلان بسیار دیرتر با چند ماه فاصله به گیلان رسید. اما وقتی گیلانیها وارد این فرایند شدند، تا فتح تهران کوتاه نیامدند. با اینکه محمد علی شاه پس از فتح قزوین راضی شده بود مشروطه را احیا کند، اما گیلانیها خوستار برکناری وی شدند.
این مدرس دانشگاه همچنین گفت: وقتی قانون اساسی را نزد مظفرالدین شاه می برند، مشروطه خواهان برگشت می دهند تا جایگاه ملت در قدرت مشخص شود. تا آن زمان، ما جایگاه مردم را در تاریخ سیاسی ایران نمی بینیم. فقط در اساطیر چنین گزارشهایی قابل خواندن است. این نشان می دهد مشروطه حرکت وسیعی بود.
پناهی به کارکرد انجمن های برآمده از تفکر مشروطه خواهی هم اشاره نمود و ابراز کرد: در زمان مشروطه انجمن هایی شکل گرفت که کارکرد آن آموزش دادن به مردم بود که بدانند چه چیزی از حکومت می خواهند و دولتها چه وظایفی در برابر مردم دارند.
جنبش جنگل، پیامد مشروطه بود
فریدون شایسته نیز برخی رویدادهایی که به مشروطه خواهی تاثیر گذاشت را برشمرد و گفت: نقش دولت های استعماری، راه یابی مخالفان نوگرایی و آزادیهای سیاسی در مجلس در انحراف از مطالبات مشروطه خواهان را نباید نادیده گرفت.
این مدرس دانشگاه، ضمن قرائت اشعاری از شعرای آن دوران بیان کرد: اوضاع پس از مشروطه و ناکامی های ایجاد شده در اشعار سیاسی سید اشرف الدین قزوینی(صاحب جریده نسیم شمال)، عارف قزوینی، محمد تقی بهار، فرخی یزدی، سید حسن مشکان طبسی و… قابل بررسی است.
این مورخ، ایجاد جنبش جنگل به رهبری میرزا کوچک خان را از پیامدهای همین ناکامی عنوان کرد و ابراز کرد: به استناد نوشته های ادوراد براوان، مشروطه می خواست ایران یک حکومت مستقل ملی داشته باشد که بیگانگان این حق را به رسمیت نمی شناختند. همین نقش را میرزا و همراهانش در ایجاد جنبش جنگل دنبال کردند.
شایسته، به استناد نوشته های سپهدار تنکابنی، و بهار تصرح کرد: آرزوی ناکام مانده مشروطه خواهان در کسب استقلال سیاسی و اعاده قانون، توسط میرزا کوچک دنبال شد و از مستندات تاریخی برمی آید میرزا به دنبال اصلاحات ارضی و اجتماعی بود.
شایسته، تلاش مالکان و مخالفان آزادیهای سیاسی را در برچیدن جنبش جنگل را نیز توضیح داد.
ارسال دیدگاه