به گزارش حرف تازه به نقل از رویداد ۲۴، روز گذشته خبر مدیرکل رفاه و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش درباره نوع پرداخت هزینه درمانی فرهنگیان بسیار حاشیهساز شد. به گفته گودرز کریمیفر «فرهنگیان شاغل که افراد تحت تکفل دارند، هزینه درمانی به خصوص خود را دارند به این صورت که تحت پوشش بیمه تکمیلی درمانی آنها هستند اعم از هزینههای کرونایی، هزینههای کلینیکی، پاراکلینیکی، بستری، جراحی، معاینه پزشکان، هزینه بیماران خاص، هزینههای پیوند طبیعی اعضا و هزینههای نازایی و ناباروری (فقط زوجین نازا) و هزینههای اروتز و پروتز بدون سقف و به صورت نامحدود پرداخت میشود.»
بنا به اعلام آموزش و پرورش «فرهنگیان میتوانند با ارائه کد ملی از همه تعهدات درمانی رایگانی که در مراکز درمانی طرف قرارداد برای فرهنگیان در نظر گرفته شده است استفاده کنند.» ضمن اینکه «۵ هزار و ۵۰۰ بیمارستان و مرکز درمانی طرف قرارداد در سراسر کشور مشغول ارائه خدمات درمانی به فرهنگیان شاغل بیمه شده به همراه افراد تحت تکفل آنهاست.»
این خبر اما با واکنش شدید فرهنگیان مواجه شد و آنها معتقد بود چنین چیزی در واقعیت صحت ندارد و از جملههای اظهاراتی است که فقط قرار است عاملی باشد برای کاهش اعتراضات آنها به شیوه طرح رتبه بندی معلمان.
ظاهرا بزرگترین مشکل فرهنگیان این است که بیمه آنها مورد قبول مراکز کمی است. اگرچه طبق اعلام آموزش و پرورش ۵ هزار و ۵۰۰ بیمارستان طرف قرارداد آنها هستند اما نظرات معلمان نشان میدهد در عالم واقع چنین آماری صحیح نیست. یکی از معلمان به رویداد۲۴ میگوید: یکی از مشکلات ما با این بیمه آن است که هزینههای درمان را معمولا پرداخت نمیکنند و مهمتر اینکه هزینه دندانپزشکی اصلا در آن لحاظ نشده است. همین الان شما یک بررسی کنید و وضعیت سلامت دهان و دندان معلمان را بررسی کنید و متوجه میشوید بسیاری از همکاران بنده دندانهای پوسیده و خراب دارند اما توانایی ترمیم آن را ندارند. البته باید بگویم که متاسفانه این مسئله فقط مختص معلمان نیست و وضعیت به گونهای است که عمده اقشار جامعه چنین شرایطی دارند.
مراکز طرف قرارداد بیمه فرهنگیان کافی نیست
او توضیح میدهد: ماهانه مقداری از حقوق ما به عنوان هزینه بیمه تکمیلی کسر میشود. البته همه اعضای خانواده اجباری هستند، فرضا یک خانواده ۵ نفره فرهنگی در ماه باید مبلغ قابل توجهی حق بیمه تکمیلی بپردازند که تمام اینها از حقوق کسر میشود؛ این در حالی است که تعداد مراکز طرف قرارداد کافی نیست. مثلا جز درمانگاههای فرهنگیان آنهم برای ویزیت پزشک که عمده مواقع پزشک عمومی است، مراکز طرف قرارداد کمی وجود دارد بنابراین میتوانم به جرات بگویم که بیمه فرهنگیان ضعیفترین بیمه موجود است و برای ما جای تعجب است که چگونه آموزش و پرورش اعلام کرده هزینههای درمانی فرهنگیان رایگان شده است. تصور بنده این است که در میانه اعتراضات معلمان به وضعیت حقوق و دستمزدشان، این مسائل را مطرح میکنند تا کمی از فشار روی خودشان بکاهند؛ این در حالی است که بیان چنین جملات عاری از حقیقتی فشار عصبی ما را بیشتر میکند.
این معلم میگوید: برخی از همکارانم را میشناسم که به خاطر همی مشکلات بیمه تکمیلی و عدم پوشش آن، انصراف دادهاند، که خب اینهم طبیعی است که طرف با خود میگوید وقتی طرف قرارداد کم باشد یا آزمایشگاهها آن را قبول نداشته باشند، چرا باید ماهانه پول بیهوده هزینه کنم.
۲ میلیون هزینه عینک شد، بیمه ۵۰ هزار تومان داد!
یکی دیگر از معلمان به رویداد۲۴ گفته به خاطر تدریس در فضای مجازی در یکی دو سال گذشته، چشمم مشکل پیدا کرده و ناچار شدم عینکم را عوض کنم که فقط ۲ میلیون هزینه عینک شد اما بیمه فقط ۵۰ هزار تومان هزینه آن را تقبل کرد بنابراین این حرفها که میگویند هزینه درمان رایگان است، از بیخ و بن صحت ندارد.
همین الان بروید و ارقام پوشش بیمه را بخوانید؛ مثلا برای عینک ۷۰ هزار تومان در نظر گرفتهاند. شما بگویید عینک ۷۰ تومانی کجای ایران فروخته میشود که ما هم آن را بخریم. تازه این مبلغ در بیمه طلایی است و در بیمه تکمیلی معمولی هزینه عینک ۵۰ هزار تومان است! شرایط پرداخت هم اینگونه است که ابتدا پول میگیرند بعد فاکتور میدهند که معلوم نیست چقدر از آن پرداخت شود.
احتمالا منظور آنها این است که قرار است چنین طرحی انجام شود، که خب تجربه ما نشان داده تا چنین طرحهای عملی شود، عمر ما پایان یافته است. شما همین الان ببینید دولت و مجلس حاضر نیست طرح رتبه بندی معلمان را اجرا کند تا مقداری حقوق آنها افزایش یابد، حال فکر میکنید هزینه درمان معلمان را متقبل میشوند؟ حساب منطقی دو دو تا چهارتا هم بکنید متوجه میشوید چنین چیزی صحت ندارد.
اوج مدیریت وزارت آموزش و پرورش در بلوک چیدن وزیر بود
او ادامه میدهد: اتفاقا مشکل ما این است که مسئولان حساب و کتاب نمیدانند. سابقه مدیریت ندارند، از بدنه وزارتخانه نیستند و معلوم نیست با چه سازوکاری مدیر شدهاند و حالا میخواهند برای چند میلیون معلم و فرهنگی و دانش آموز تصمیم بگیرند. نمونه آن را در سیل جنوب کشور دیدیم. وزیر آموزش و پرورش رفته به یکی از روستاها و دیده سیل آمده است. خب توقع این است که شخصی در حد وزیر حرف تخصصی بزند و مثلا وزارت ارتباطات را به خط کند و از فلان نهاد کمک بگیرد و وسایل ارتباطی در اختیار دانش آموزان قرار بدهد تا فعلا کلاسها را مجازی برگزار کنند و از آن طرف با یکی دو نهاد مثل سپاه و ارتش و … هماهنگ کند که وسایل در اختیار آنها بگذارند تا آب حیاط مدرسه را خالی کنند. این ابتداییترین تصمیمی است که مثلا میشد گرفت، اما وزیر آموزش و پرورش یک کشور آمده و میگوید تنبلی نکنید و ۴۰ – ۵۰ متر بلوک بگذارید! این وهن مدیریت است. حتی شنونده چنین سختی باید شرمسار شود که سطح مدیریت در ایران به اینجا رسیده است که بالاترین سطح تصمیمگیر یک وزارتخانه اینقدر تهی از تجربه و دانش باشد. حالا با این سابقه شما توقع دارید من باور کنم که قرار است این گروه مشکلات امثال مرا حل کنند؟ همین طرح رتبه بندی الان سالهاست مانده و اجرا نمیشود و هر بار از سر و ته آن میزنند. این یعنی هنوز مهمترین مشکل معلمان را حل نکردهاند و حالا وعده جدید میدهند.
وزیر آموزش و پرورش نقش وزیر اطلاعات را بازی میکند!
این معلم دبیرستان تهران میگوید: صحبتهای یکی دو روز پیش وزیر را یکبار دیگر مرور کنید. معلمان در سختترین شرایط هستند و به وضعیتشان اعتراض دارند و به مسالمتآمیزترین روش که در قانون اساسی هم آمده، پیگیر وضعیت خودشان هستند، اما وزیر آموزش و پرورش جوری صحبت میکند که گویا مسئول یک نهاد امنیتی یا مثلا وزیر اطلاعات است و جوری حرف میزند که پروندهسازی بشود؛ مثلا میگوید که «یک سری افراد همکاران ما را تحریک میکنند که مثلا سر کلاس درس نروند، این موضوع با هیچ قاعدهای جور نیست.»
اگر وزیر اطلاعات چنین حرفی بزند، من میپذیرم و میگویم شغل او در جمهوری اسلامی این است که مراقب باشد عناصر نفوذی به اعتراضات وارد نشوند و کار را به بیراهه نبرند. این لازمه شغل وزیر اطلاعات است، اما وزیر آموزش و پرورش چرا باید چنین چیزی بگوید و چنین خطی بدهد؟ اگر چنین چیزی هم وجود دارد، بیان آن باید به نهادهای امنیتی سپرده شود، نه وزیری که قرار است حامی فرهنگیان باشد. معنی این جمله یعنی آزاد گذاشتن راه سرکوب و برخورد. یعنی به جای اینکه از معلمان حمایت کند، نگران است فشار روی خودش بیشتر شود و منجر به برکناریاش شود، به همین دلیل میخواهد مشکل را با پروندهسازی برای معلمان و ساکت کردن صدای آنها حل کند. من به عنوان یک معلم از چنین دیدگاهی میترسم چراکه از یکسو معیشت ما در خطر است و از سوی دیگر یک جور نگاه امنیتی وجود دارد.
ارسال دیدگاه