بهترین فیلم های وسترن تاریخ سینما
وسترن یکی از کمکهای منحصر به فرد هالیوود به فرهنگ سینمایی جهان است. این ژانر در کنار اینکه تاریخ آمریکا را منعکس میکند، به شکلگیری دیدگاه این کشور نسبت به خود و اینکه دیگران چگونه آن را میبینند، نیز کمک کرده است. با این حال، تاریخچه فیلم های کابویی و وسترن آنقدر فراگیر است که برخی از برجستهترین فیلمهای سینمایی وسترن واقعاً در اروپا ساخته شدهاند، بهویژه در ایتالیا با وسترن های اسپاگتی که در دهه ۱۹۶۰ آغاز شد. بنابراین، تاریخچه این ژانر حاوی یک معجون پیچیده است، با رشتهها و جنبههای مختلف، و با نمادها و فیلمهای جذاب بیشتر از آنچه در یک مقاله میتوان به آن اشاره کرد.
به گزارش حرف تازه به نقل از ویجیاتو ، این ژانر فقط نمایش بیابان، اسب و کلاه گاوچرانها نیست. ژانر وسترن در امتداد یک جامعه و در هر مرزی اتفاق میافتد، جایی که قانون و نظم اغلب ضعیف است و داستانها با کهنالگوهای سنتی روایت میشوند. برای مثال: خشونت، سرنوشت، سازش اخلاقی، انتقام جویی، نژادپرستی و تبعیض جنسی اغلب در ژانر وسترن مورد بررسی قرار میگیرند. اما فراتر از آن، وسترن یک زیرژانر بسیار روان است. تنها در این دو دهه اخیر، ما وسترن های کلاسیکی داشتیم که به عنوان فیلمهای اکشن، هیجان انگیز، عاشقانه، کمدی و حتی فیلمهای ترسناک نیز معرفی شدهاند.
با این اوصاف، ما قصد داریم ۳۰ مورد از بهترین فیلم های وسترن تاریخ سینما را معرفی کنیم؛ این فهرست تلاش میکند تا بهترین فیلمهای این ژانر را خلاصه کند. مواردی که اهمیت ویژهای دارند زیرا استانداردهای خاصی را تعیین میکنند، یا آنهایی که از نظر هنری تاثیرگذارترین نمونههای این ژانر هستند. مطمئناً، اگر در فیلم های کابویی و وسترن تازهکار هستید، این فهرست نقطه شروعی عالی برای سفر شما در این ژانر پیچیده، خشن، اخلاقی مبهم، اما همیشه جذاب است.
Unforgiven
-
کارگردان: کلینت ایستوود
-
ستارگان: کلینت ایستوود، مورگان فریمن
فیلم Unforgiven نوعی سنگ بنای بالغ در دوران سلطنت کلینت ایستوود به عنوان پادشاه قانون شکن است. خستهتر و جدیتر از آثار وسترن قبلی ایستوود، Unforgiven بسیاری از اسطورههای آمریکایی را که ژانر وسترن برای اولین بار تداوم بخشید، منعکس میکند. اینجا جایی است که شما میتوانید بررسی خود را از مفهوم ژانر «وسترن» پایان دهید یا تازه شروع کنید.
کلینت ایستوود کارگردانی، تهیه کنندگی و بازی در این وسترن بسیار تحسین شده را بر عهده داشت. ایستوود نقش ویلیام مانی، راهزن بازنشستهای را بازی میکند که آخرین کار را انجام میدهد به این امید که پول را برای مزرعه در حال شکست خود بگذارد. این اثر برنده اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین تدوین فیلم شد. ایستوود اسطورهها و افسانههای وسترن را تخریب میکند و از نو آن را واکاوی میکند؛ نتیجه یک شاهکار است که شایسته اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی است.
Seven Samurai
-
کارگردان: آکیرا کوروساوا
-
ستارگان: توشیرو میفونه، تاکاشی شیمیورا
یک حماسه سامورایی ژاپنی در این لیست چه میکند؟ خوب، هفت سامورایی کوروساوا به همان اندازه که یک اثر اکشن حماسی سامورایی مسلک است، اساسا در هسته مرکزی خود یک فیلم سینمایی وسترن است. فیلم دارای دهکدهای در معرض خطر، راهزنان، پیشاهنگان و خشونتهای فراوان در طبیعت است که همه از درون ژانر وسترن بیرون آمدهاند.
این فیلم همچنین بر The Magnificent Seven تأثیر گذاشت و ممکن است یکی از اولین فیلمهای شاخص پیرامون دستهای از جوانمردان و قهرمانان گروهی باشد. شاهکار آکیرا کوروساوا، هفت سامورایی، یک کلاسیک ماجراجویی حماسی با داستانی جذاب، شخصیتهای به یاد ماندنی و سکانسهای اکشن خیرهکننده است که آن را به یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای ساخته شده تبدیل کرده است.
The Good, the Bad and the Ugly
-
کارگردان: سرجیو لئونه
-
ستارگان: کلینت ایستوود، لی وان کلیف، ایلای والاک
این فیلم نقطه اوج سینمای وسترن اسپاگتی ایستوود و لئونه است. فیلم The Good, the Bad and the Ugly که در ایتالیا و اسپانیا فیلمبرداری شده و دارای برخی از بهترین بازیهای بازیگری است که در این ژانر خواهید دید، به همان اندازه زیبا، استادانه و حماسی است که هر وسترنی که تا به حال دیدهاید. این یک فیلم عالی وسترن است.معروفترین اسپاگتی وسترن یک خوراکی بصری شیک، پر زرق و برق است که موسیقی متن معروف انیو موریکونه در هسته اصلی آن قرار دارد.
این اثر نوآورانه و بسیار تأثیرگذار، دارای چندین سکانس به یاد ماندنی، از جمله سکانس معتبر و متحرک جنگ داخلی است. این سینمایی وسترن حماسی اسپاگتی با بازی کلینت ایستوود، لی ون کلیف، و الی والاک به عنوان شخصیتهای خشنی که به دنبال طلا هستند، از آثار شاخص و ماندگار سینمای کلاسیک و ژانر وسترن است.
نکته جالب پیرامون تولید این اثر آن است که کارگردان ایتالیایی سرجیو لئونه انگلیسی صحبت نمیکرد و مجبور بود برای برقراری ارتباط با بازیگران انگلیسی زبان خود از مترجم استفاده کند. این فیلم بخشی از یک سه گانه است که با «به خاطر یک مشت دلار» در سال ۱۹۶۴ شروع و با «برای چند دلار بیشتر» در سال ۱۹۶۵ ادامه پیدا کرد.
Butch Cassidy and the Sundance Kid
-
کارگردان: جرج روی هیل
-
ستارگان: پل نیومن، رابرت ردفورد
یک فیلم دوستانه اسکار پسند که با شیمی شگفتانگیز بین پل نیومن و رابرت ردفورد ترکیب شده است. دیالوگهای درخشان ویلیام گلدمن و موسیقی متن معروف برت باچاراچ را وارد کنید و ما یک برش مقاومت ناپذیر از اواخر دهه شصت خواهیم داشت که با تجدیدنظرطلبی در ژانر وسترن به وجود آمده است.
دو قانون شکن به نام بوچ کسیدی با بازی پل نیومن و ساندنس کید با بازی رابرت ردفورد پس از یک سرقت ناموفق قطار به آمریکای جنوبی میگریزند، و این سفر شروع یک ماجراجویی بزرگ و جذاب است. «بوچ کسیدی و ساندنس کید» بیشترین جوایز را در چهل و دومین مراسم اسکار به دست آورد و چهار جایزه اسکار را به خود اختصاص داد. بنابراین این یکی از آثار وسترن بسیار موفق است.
The Searchers
-
کارگردان: جان فورد
-
ستارگان: جان وین
حماسه جستجوی یک بیگانه نژادپرست برای خواهرزاده ربوده شدهاش هنوز در قدرت تاریک، زیبایی و شکوه همه جانبهاش شگفت انگیز است. فیلم پیچیده، چندلایه و دردسرساز، با اجرای بینظیر وین در نقش ضدقهرمان متعصب، تماشای مکرر فیلم را آسان میکند. جان وین در این فیلم کابویی نقش یک کهنه سرباز ارتش کنفدراسیون را بازی میکند که در حال تعقیب سرخپوستان کومانچی است که خانواده او را قتل عام کردند، مزرعه آنها را سوزاندند و خواهرزاده جوانش را ربودند.
جان فورد برای تولید این فیلم اصرار داشت سرخپوستان آمریکایی را برای بازی در نقشهای کومانچی استخدام کند، اگرچه تقریباً همه بازیگران آن نقشها ناواهو (شاخهای دیگر از سرخپوستان) هستند و زبان، لباس و رقصها نیز بر پایه فرهنگ ناواهو است.
زندگی کردن با کومانچیها زنده بودن نیست.
ایتن ادواردز (با ایفای نقش جان وین)
Shane
-
کارگردان: جرج استیونز
-
ستارگان: آلن لاد، جین آرتور
اقتباسی دوستداشتنی از رمان فوقالعاده جک شفر، با آلن لاد در نقش تفنگچی که سعی میکند صدای شش تیرانداز خود را قطع کند. حماسه یک درگیری برای کسب زمینی غربی بین دامداران و شهرک نشینان قرار بود در ۴۸ روز با بودجه کمتر از ۲ میلیون دلار فیلمبرداری شود. اما در عوض تولید فیلم ۷۵ روز طول کشید، و پروسه فیلمبرداری طولانیتر شد و بیش از ۳ میلیون دلار هزینه برداشت که بخشی از آن به دلیل طولانی بودن مراحل تدوین است. با این حال، هم خود اثر و هم دیالوگ «شین. شین برگرد!» در تاریخ ژانر وسترن نمادین شد.
شین روایت کهن الگویی از ژانر وسترن است: سوار اسرارآمیز تنها در شهر مستقر میشود و از زندگی قبلی ناشناخته فرار میکند و بار دیگر برای نجات شهر از درگیری فراخوانده میشود. آثار مدرنی مانند لوگان قسمت ولورین جیمز منگولد و همچنین بسیاری از قسمتهای ماندالورین ادای احترام به این اثر کردهاند.
کاشکی بهم یه کم گلوله برای این تفنگ بدن.
جوئی (با ایفای نقش براندون دی وایلد)
A Fistful of Dollars
-
کارگردان: سرجیو لئونه
-
ستارگان: کلینت ایستوود، جان ماریا ولونته
این اولین فیلم از سه گانه لئونه «مرد بی نام» و فیلمی است که صعود ایستوود به سوپراستار ژانر وسترن را آغاز کرد. کلینت ایستوود اولین اجرای شاخص خود را با ایفای نقش «مرد بی نام» در این اثر داشت که درگیر مشاجره سه برادر و یک کلانتر می،شود. «یک مشت دلار» اولین فیلم وسترن اسپاگتی «سهگانه دلار» به کارگردانی سرجیو لئونه است.
No Country for Old Men
-
کارگردان: برادران کوئن
-
ستارگان: جاش برولین، تامی لی جونز، خاویر باردم
شاهکار جوئل و اتان کوئن بدون شک یکی از بهترین فیلم های وسترن قرن حاضر بوده است. داستان این فیلم در سال ۱۹۸۰ اتفاق میافتد و زندگی یک کهنه سرباز ارتش (جاش برولین) را بررسی میکند که به ثروت میرسد، یک قاتل (خاویر باردم) که به دنبال او میرود و یک کلانتر پلیس (تامی لی جونز) که این موضوع را بررسی میکند.
این فیلم در پی آن است که چندین موضوع را از طریق تحولات خود مورد بحث قرار دهد، مانند افزایش خشونت در غرب، نقش شانس / سرنوشت در زندگی / تصمیم گیری یک مرد و … سوال بزرگتر این است که آیا زندگی معنا یا ارزشی دارد. همچنین فیلم جایی برای پیرمردها نیست یکی از بزرگترین آنتاگونیستهای ژانر وسترن را نیز ایجاد میکند.
تقریباً تک تک فیلمهای برادران کوئن چیز جدیدی را به سینما میآورند، اما تماشاگران واقعاً برای فیلم No Country for Old Men در سال ۲۰۰۷ آماده نبودند. کوئنها بدون زحمت یکی از نیهیلیستی ترین تفسیرهای نویسنده مشهور «کورمک مک کارتی» درباره آمریکا را زنده میکنند.
هسته اصلی فیلم سینمایی وسترن No Country for Old Men داستانی در مورد حرص و طمع، سرنوشت و نوع افرادی است که توسط جهان به سایهها رانده شدهاند. ولی بازیهای متفکرانه جاش برولین و تامی لی جونز نیز در این میان دیدنی است، اما این کار خلاقانه خاویر باردم در نقش آنتون چیگور قاتل است که به اصلیترین عنصر فیلم تبدیل میشود.
Once Upon a Time in the West
-
کارگردان: سرجیو لئونه
-
ستارگان: هنری فوندا، چارلز برانسون
هنگامی که مخاطبان به شوک هنری فوندا به عنوان یک قاتل خونسرد غلبه کردند، شاهد یک وسترن پر از تصاویر شگفتانگیز بودند که هرگز از نظر مقیاس، وسعت و جاهطلبی مشابهاش نبوده است. لئونه در این حماسه خیرهکننده درباره ظهور راهآهن و مدرنسازی غرب، تقریباً به کل تاریخ وسترنها اشاره کرد.
موسیقی فوقالعاده خاطره انگیز انیو موریکونه نیز کماکان در اوج گوشها را نوازش میکند. در این وسترن اسپاگتی، یک غریبه با سازدهنی با یک ناامید متحد میشود تا یک بیوه را نجات دهد. «روزی روزگاری در غرب» در حالی که در ابتدا نقدهای متفاوتی دریافت میکرد، اما از آن زمان تاکنون تحسینهای زیادی دریافت کرده، از جمله اینکه مجله تایم آن را به عنوان یکی از ۱۰۰ فیلم برتر تمام دوران معرفی کرده است.
The Revenant
-
کاگردان: آلخاندرو گونزالس ایناریتو
-
ستارگان: لئوناردو دیکاپریو، تام هادری
وسترن حماسی آلخاندرو گونزالس ایناریتو بیشتر به خاطر دریافت اولین جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد توسط لئوناردو دی کاپریو شناخته میشود. این فیلم نسخهای تخیلی از افسانه هیو گلس است. دی کاپریو نقش گلس را بازی میکند که پس از اینکه در برخورد با یک خرس گریزلی به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میگیرد، توسط همراهان خود رها میشود. کار دوربین، زمین خصمانه، رویاهای نمادین هیو گلس و اکشن، فیلم را به کمال میرسانند.
قراموش نکنید که لئوناردو دی کاپریو یکی از بزرگترین بازیگران این نسل است و دهها بازی به یاد ماندنی را ارائه کرده است. با این حال، دی کاپریو سرانجام جایزه اسکار خود را برای بازی در نقش تلهگذار متروک، هیو گلس، در فیلم سینمایی وسترن بیرحمانه الخاندرو گونزالس ایناریتو، یعنی The Revenant، برد.
این فیلم قصیدهای از سختی مردانگی و همچنین قدرت روح انسان است. به راحتی میتوان The Revenant را به نبرد طاقت فرسا بین دی کاپریو و یک خرس تقلیل داد، اما فیلم چیزی فراتر از یک اثر صرفا تکنیکی است. الخاندرو گونزالس ایناریتو برای کارگردانی خود، که شامل اکشنهای غیرقابل باور، مناظر فوق العاده و بازیهای عالی توسط دی کاپریو و تام هاردی است، به عنوان مسئول اجرایی تمام اتفاقات، برنده جایزه اسکار شد.
Rio Bravo
-
کارگردان: هاوارد هاکس
-
ستارگان: جان وین، دین مارتین، ریکی نلسون
وسترن بدون شک کاملترین ژانر سینمایی است؛ ژانری که مادرِ همهی گونههای دیگر هنر هفتم نیز به حساب میآید. پس دیدن یک وسترن خوب و کلاسیک چون ریو براوو بدون شک یک پیشنهاد ویژه برای فیلم دوستان محسوب میشود. ریو براوو احتمالاً بهترین فیلم یکی از استادان کار با ژانرهای گوناگون سینمایی یعنی هاوارد هاکس، و البته یکی از بهترین نقشهای بازیگری که بدون او هیچ وسترنی وجود نداشت، یعنی جان وین است.
این نقل قول معروف است که شخص هاوارد هاکس فیلم ریو براوو را در جواب به فیلم ماجرای نیمروز زینهمان ساخته است. ریو براوو سالیان سال است که در اکثر نظرسنجیها از منتقدین به عنوان بهترین وسترن و یکی از درخشانترین آثار تاریخ سینما انتخاب میشود. فیلمی سرپا، خوش آب و رنگ و سرگرمکننده که تمام عناصر یک وسترن شاهکار را در تار و پود خود داراست. این فیلم اولین قسمت از سهگانه وسترن هاوارد هاکس است که بعدها با اِلدورادو و ریولوبو تکمیل شد.
The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford
-
کارگردان: اندرو دومینیک
-
ستارگان: برد پیت، کیسی افلک
یکی از خیره کنندهترین فیلمهای قرن بیست و یکم، فیلم اندرو دومینیک است که تقریباً به اندازه عنوانش دقیق و کامل است. ترور جسی جیمز توسط رابرت فورد ترسو، اثر اندرو دومینیک یک مطالعه شخصیتی پر تنش و یک کلاس استادانه در خلق تنش است که در طول مدت زمان سه ساعته آن افزایش مییابد.
برد پیت و کیسی افلک برخی از بهترین بازیهای دوران حرفهای خود را به عنوان شخصیتهای اصلی ارائه میکنند، که هر دو در سیاهچالههای ناامیدی خود فرو میروند. این فیلم یک حماسه وسترن متفکرانه، مجلل و هوشمند است که هر فریم از آن با حسن نیت مدیر تصویربرداری نمادین راجر دیکینز (Blade Runner 2049) داستان خودش را به زیبایی روایت میکند. این فیلم نامزد جوایز متعددی شد و از سوی بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۰۷ شناخته شد.
High Noon
-
کارگردان: فرد زینمان
-
ستارگان: گری کوپر، توماس میچل
شاید این اثر معادل آمریکایی هفت سامورایی کوروساوا برای هالیوود باشد؛ اما چرا؟ چون High Noon گری کوپر را در حال دفاع از دهکدهای تنها نشان میدهد. کوپر در این زمان، نمونه اولیه مرد شاخص سینمای آمریکا است. بنابراین شخصیت او قهرمان آمریکایی اولیه است و اسطورهای که ژانر وسترن بیشتر بر آن بنا شده است.
ویل کین با بازی گری کوپر زمانی که قانون شکنان او را تهدید به قتل میکنند با یک دوراهی مواجه میشود. همسرش با بازی گریس کلی، به جای دفاع از خود، از او میخواهد که شهر را ترک کند، و این ماجرایی است که در تاریخ ژانر وسترن به یادگار مانده است. جالب است بدانید تعدادی از روسای جمهور ایالات متحده، «High Noon» را به عنوان یکی از فیلمهای مورد علاقه خود فهرست کردهاند.
The Magnificent Seven
-
کارگردان: جان استرجس
-
ستارگان: استیو مککوئین، جیمز کوبرن
یک خط داستانی عالی، بازیگران فوقالعاده، موسیقی فراموشنشدنی و مجموعهای از صحنههای به یاد ماندنی از جمله صحنه افتتاحیه یول برینر و استیو مککوئین و دوئل چاقو/تفنگ جیمز کوبرن. چه چیز دیگری میتوانید از یک فیلم سینمایی کابویی بخواهید؟ این حماسه وسترن داستان هفت تفنگچی را روایت میکند که برای محافظت از دهکده دهقانی مکزیکی در برابر راهزنان وحشی و غارتگر استخدام شدهاند. از بازیگران اصلی این فیلم میتوان به یول برینر، الی والاک، استیو مک کوئین، چارلز برانسون، رابرت وان و جیمز کوبرن اشاره کرد. این فیلم بر اساس «هفت سامورایی» ساخته فیلمساز ژاپنی آکیرا کوروساوا ساخته شده است.
Django Unchained
-
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
-
ستارگان: جیمی فاکس، لئوناردو دیکاپریو
جنگوی زنجیرگسسته یک وسترن از کوئنتین تارانتینو است که نمادهای وسترن اسپاگتی را از نو زنده نمیکند، اما به زیبایی هر چه تمام از آن استفاده میکند. کوئنتین تارانتینو از زمان اولین فیلمش، Reservoir Dogs، یک فیلمساز تاثیرگذار بوده است، اما تماشای کارگردانی که ذهن خودش را برای خلق کارهای بزرگتر تحت فشار قرار می دهد، تاثیرگذار است.
تارانتینو به خود یاد داده است که چگونه در ژانر اکشن استاد شود و وسترن اسپاگتی او یعنی Django Unchained، نامهای عاشقانه برای آن فیلم های کابویی و وسترن اسپاگتی و اکشن کلاسیک است. این فیلم کوئنتین تارانتینو یک تصویر جسورانه از سینما است که با استفاده از وسترن اسپاگتی، عدالت و ستم نژادی را نیز مورد کاوش قرار داده است.
جیمی فاکس نقش شخصیت اصلی فیلم را بازی میکند، بردهای که تبدیل به یک شکارچی جایزه بگیر میشود و زیر نظر کریستوف والتز کاریزماتیک شاگردی میکند. وقتی مهارتهای او تکمیل میشود، آماده است تا همسرش را با بازی کری واشنگتن از چنگال شرور و صاحب سادیستیاش، با بازی لئوناردو دی کاپریو، نجات دهد.
نحوه مُردنت رو دوست دارم، پسر.
جنگو (با ایفای نقش جیمی فاکس)
The Wild Bunch
-
کارگردان: سم پکینپا
-
ستارگان: ویلیام هولدن، ارنست بورگناین
شاهکار وسترن پکینپا در زمان اکران خود باعث بدنامی به دلیل سطح خشونتش شد و حتی اکنون نیز میزان خون و خونریزی در نمایش همچنان شوکه کننده است. واضح است که پکینپا به مضامین تکرارشونده خود در مورد مرگ غرب وحشی وفادار است و مردانی که با زمانهای که با مرگ قریب الوقوع خود روبرو است، سازگار نیستند.
ویلیام هولدن و ارنست بورگناین در این فیلم کابویی ماندگار نقش اعضای گروهی را بازی میکنند که به مکزیک میروند تا آخرین سرقت را انجام دهند، در حالی که غرب آمریکای سنتی در اوایل قرن بیستم در حال مرگ است. نکته جالب پیرامون این اثر آن است که برای تولید این فیلم بیش از ۹۰۰۰۰ گلوله استفاده شده و برادران وارنر در مطالب تبلیغاتی فیلم گفتند که این مهمات بیشتر از مهمات استفاده شده در انقلاب مکزیک است.
همه ما رویای این رو داریم که دوباره یه بچه بشیم، حتی بدترینِ ما. شاید بدترین بیشتر از هر کس دیگه.
دان خوزه (با ایفای نقش چانو اوروئتا)
The Hateful Eight
-
کارگردان: کوئنتین تارانتینو
-
ستارگان: ساموئل الجکسون، کرت راسل
هشت نفرت انگیز کوئنتین تارانتینو یک وسترن معمایی و رمان گونه است. داستان فیلم در دوران پسا-جنگ داخلی آمریکا میگذرد. زمانی که جنگ و جدلهای نژادی کماکان وجود داشتند و فیلم نیز داستان هشت فرد را تعریف میکند که در طی اتفاقاتی مجبور میشوند برای مدتی در یک مهمانسرا در کنار هم بمانند که این مسئله باعث به وجود آمدن اتفاقات بسیار جالبی بین آنها میشود. این فیلم جوایز متعددی از جمله جایزه اسکار را برای موسیقی متن دریافت کرد.
این فیلم سینمایی وسترن دارای ستارههایی از بازیگران ثابت تارانتینو مانند ساموئل ال جکسون، تیم راث، بروس درن و کرت راسل است. و تارانتینو از منابعی که در اختیار دارد برای خلق بهترین اثر استفاده میکند، از جمله این منابع استفاده عالی از موسیقی ارائه شده توسط یکی از بزرگترین آهنگسازان فیلم تا کنون، یعنی انیو موریکونه فقید است. برخلاف آثار معمول تارانتینو، خشونت در نیمه اولیه فیلم متوقف میشود، البته در مقابل این تنش است که افزایش مییابد. هشت نفرت انگیز نوع بسیار متفاوتی از فیلمهای تارانتینو است. با این حال، در نیمه دوم خود از ایجاد شگفتی یکی پس از دیگری، دریغ نمیکند.
Dances with Wolves
-
کارگردان: کوین کاستنر
-
ستارگان: کوین کاستنر، مری مکدانل
اکنون، چیزی وجود دارد که ما در اینجا از آن غافل شدهایم، و آن این است که چگونه ژانر وسترن (مهم نیست که چقدر خط داستان قوی است و شاید به استثنای Hostiles فیلم دیگری نیست) به طور کلی قبایل بومی آمریکا یا غرب وحشی را به تصویر میکشد: آنها در اکثر آثار ژانر وسترن یا قربانیان جانبی هستند یا دشمنان درجه یک. اما فیلم Dances with Wolves زاویهای دیگر را نشانه رفته است. مطمئن نیستیم که «رقص با گرگها» مشکلی را «حل» کند (هنوز بوی رستگاری سفیدپوستان وجود دارد)، اما مطمئناً در پرداختن به جنبهای از روایت که اغلب نمیتوانیم آن را ببینیم، گامهایی بلند برداشته است.
داستان این وسترن به این شرح اسن که یک ستوان ارتش اتحادیه در مسیر غرب در مرز آمریکا مستقر شده است. هنگامی که او به پست خود میرسد، شروع به ایجاد روابط با مردم بومی محلی میکند، و این شروع یک ماجرای پُر حادثه است. کوین کاستنر در این اثر نقش آفرینی و کارگردانی کرد که در ادامه برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شد.
The Man Who Shot Liberty Valance
-
کارگردان: جان فورد
-
ستارگان: جیمز استوارت، جان وین
فیلمی عالی، سرشار از اندیشه و احساس، ساخته شده در ریتمهایی که از مرثیه تا خودانگیختگی متفاوت است. این وسترن ماقبل آخر فورد بود، این فیلم جان فورد تاریک و بدبینانه است و سه افسانه وسترن آمریکایی به نامهای جان وین، لی ماروین و جیمز استوارت را گرد هم میآورد. چیزهای زیادی برای گفتن در مورد آن وجود دارد. ساده ترین آن این است که هم رمانتیکترین فیلم وسترن و هم بزرگترین فیلم سیاسی آمریکایی است.
هنگامی که سناتور آمریکایی رانسه استودارد برای شرکت در مراسم تشییع جنازه به غرب بازمیگردد، مجبور میشود گذشته خود را بازگو کند، از جمله حقیقت در مورد قتل یک قانون شکن بدنام. این فیلم سیاه و سفید را جان فورد کارگردانی کرده و جیمز استوارت، جان وین و ورا مایلز در آن ایفای نقش کردهاند.
Stagecoach
-
کارگردان: جان فورد
-
ستارگان: جان وین
وسترن شاخصی که برای تعریف این ژانر آمد و جان وین را تبدیل به یک ستاره کرد. ترکیبی از مطالعه شخصیت با سکانسهای اکشن هیجانانگیز توسط بدلکار مشهور یاکیما کانوت، با استفاده خیرهکننده از Monument Valley در مرز آریزونا-یوتا، قابلتشخیصترین مکان در فیلم های وسترن، این اثر را ماندگار کرده است.
داستان مسافران کالسکهای که با حمله بومیها یا سرخپوستان تهدید میشوند، اولین نقش اصلی در فیلمهای جان فورد از جانب جان وین است که پیش از آن به عنوان یک بدلکار و بازیگر در دیگر تولیدات کمهزینه کار کرده بود. وین پس از این فیلم بارها کلاه کابوی خود را به سر گذاشت، کلاهی که او تا سال ۱۹۵۹ در چندین فیلم وسترن به سر گذاشت، تا زمانی که شروع به فروپاشی کرد.
True Grit
-
کارگردان: برادران کوئن
-
ستارگان: جف بریجز، مت دیمون، هیلی استاینفلد
برادران کوئن و بازسازی یک فیلم کلاسیک هالیوودی در ژانر وسترن؛ هیلی استاینفلد در نقش دختر جوانی است که پدرش توسط یک قانون شکن نفرت انگیز به قتل میرسد و حالا او با نیت اجرای عدالت، مردی را اجیر میکند تا آن قاتل را بکشد. آن مرد کسی نیست جز مارشال کاگبرن که جف بریجز نقش آن را با خشونت و مردانگی قابل انعطافی بازی کرد.
این فیلم وسترن از ساختار قصه گویی آشنا استفاده میکند تا انتظارات ما را در مورد ژانر و تاریخی که ادعا میکند بیان کند. بنابراین، نسخه برادران کوئن از این فیلم یک اثر خونین، ملایم و خطرناک است که مملو از قهرمانان و شرورانی است که ما را ناامید میکنند، اما هرگز از شگفت زده کردنمان دست بر نمیدارند.
The Good, The Bad, And The Weird
-
کارگردان: کیم جی وون
-
ستارگان: سونگ کانگ-هو، لی بیونگ هون
فیلم کرهای «خوب، بد، و عجیب» ادای احترامی دیوانه کننده به آنچه که یک وسترن را عالی جلوه میدهد، است. وسترن های مدرن میتوانند نسبت به فیلمهای شکلدهندهای که به تثبیت این ژانر کمک کردهاند، یک مزیت واقعی داشته باشند، صرفاً به این دلیل که دههها تأثیرات سینمایی را در خود دارند.
بنابراین، مرز باریکی بین پاپ کورنی و پرشور وجود دارد، اما فیلمساز کرهای خوب، بد و عجیب، یعنی کیم جی وون، ترکیبی عالی از هرج و مرج را شکل داده است که هم آشناست و هم کاملاً بدیع است. این وسترن ادای احترامی به آثار کلاسیک سرجیو لئونه است، زیرا سه تفنگدار مختلف برای یک جایزهای پرسود رقابت میکنند، اما آنچه در ادامه میآید چیزی فراتر از یک ماجرای قابل پیش بینی است.
مانند یک وسترن اسپاگتی که موشکی به پشت آن بسته شده، «خوب، بد، عجیب» کیم جی وون نیز یکی از شادترین و دیوانهکننده ترین فیلمهای اکشن قرن بیست و یکم است. این وسترن کرهای چیزهای زیادی از وسترن های اسپاگتی سرجیو لئونه گرفته و آنها را در دنیای یک اکشن-کمدی کرهای قرار میدهد. وسترن کیم جی وون مانند حماسه استاد ایتالیایی، خوب، بد و زشت، در مورد جستجوی گنجی مدفون است و سه شخصیت اصلی را در خود دارد.
Django
-
کارگردان: سرجیو کوربوچی
-
ستارگان: فرانکو نرو، جینو پیرینس
سرجیو کوربوچی وسترن های اسپاگتی متعددی ساخت، اما هیچ کدام به اندازه این معروف و خوشنام نبود. این وسترن اسپاگتی ساخته سرجیو کوربوچی که در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک اتفاق میافتد شامل یک سرباز سابق اتحادیه، یک فراری شکار شده، دستهای از برتریطلبان سفیدپوست و انقلابیون مکزیکی در رویارویی خشونتآمیز باهم است. این فیلم کابوی بر اساس «یوجیمبو» ساخته آکیرا کوروساوا، فیلمساز ژاپنی، و همچنین «یک مشت دلار» ساخته سرجیو لئونه، تولید شد و عنوان آن به جانگو راینهارت گیتاریست بزرگ اشاره دارد.
شخصیت جنگو آنقدر محبوب بود که دنبالههای غیررسمی، بازسازیها و اسپینآفهای متعددی (از جمله Django Unchained تارانتینو) را ایجاد کرد. اما خود فیلم کوربوچی تنها یک دنباله رسمی داشت. جنگو دوباره ضربه میزند در سال ۱۹۸۷٫
۳:۱۰ to Yuma
-
کارگردان: جیمز منگولد
-
ستارگان: راسل کرو، کریستین بیل
سالها قبل از اینکه جیمز منگولد لوگان را به یک وسترن دیستوپیایی تبدیل کند، یک وسترن سنتی را امتحان کرد و ثابت کرد که این ژانر را به خوبی هر کس دیگری درک میکند. جیمز منگولد فیلمهای متنوعی را کارگردانی کرده، اما حساسیتهای ژانر وسترن در همه آثار او ریشه دوانده است، چه فیلم ابرقهرمانی روشمند او، لوگان، یا هر کاری که ممکن است با فیلم بعدی مجموعه ایندیانا جونز انجام دهد.
حالا فیلم ۳:۱۰ به یوما ترکیبی از یک وسترن مدرن با الگوهای سنتی است که کریستین بیل و راسل کرو را به عنوان نیروهای متضاد با هم جفت میکند که وقتی هر دو مورد حمله قرار میگیرند، مجبور به مشارکت غیرمحتمل و مغناطیسی باهم میشوند. این فیلم سینمایی امریکایی وسترن یک اکشن خالص است. «۳:۱۰ به یوما» که در نیومکزیکو میگذرد، بازسازی فیلمی به همین نام محصول ۱۹۵۷ است. کریستین بیل در این فیلم نقش یک دامدار را بازی میکند که وظیفه چالشبرانگیز آوردن یک قانون شکن با بازی راسل کرو را به زندان بر عهده دارد.
There Will Be Blood
-
کارگردان: پل توماس اندرسن
-
ستارگان: دنیل دی-لوئیس، پل دینو
این فیلم نوعی وسترن متفاوت است که گویای فرود طاقتفرسا به وسواس و منیت است. پل توماس اندرسن یک استاد سینمای مدرن است که بدون ترس داستانهایی را تعریف میکند که اغلب تحت سلطه منیتهای عظیم و توهمات گسترده هستند. یک نقطه عطف در حرفه اندرسون فیلم There Will Be Blood است؛ یک درام محکم درباره یک بارون نفتی که هرگز سیر نمیشود. غرب آمریکا بر روی خون، عرق و نفت بنا شد. پل توماس اندرسون این مواد شیمیایی را با هم ترکیب کرد و با There Will Be Blood از ان بیرون آمد، حماسهای تاریخی که مانند یک مشت به صورت انسان فرود میآید تا شاهد یکی از بهترین فیلم های تاریخی جهان باشیم.
دنیل دی-لوئیس نقش یک صاحب نفت حریص را بازی میکند که نقشه هایش برای بیرون راندن کل شهر از منابع طبیعی توسط یک واعظ محلی با بازی پل دانو به چالش کشیده میشود. اما این به اصطلاح مرد خدا قدیس نیست و شاید به اندازه ضدقهرمان فریبنده ما شرور باشد. داستان سرایی صبورانه و بصری اندرسون ماهیت وحشیانه این دوره زمانی را برجسته میکند، اما دنیل دی لوئیس واقعاً همه چیز را به سمت قهرمان ناقص و شیدایی فیلم، دانیل پلین ویو، هدایت میکند.
با از دست دادن سرهامون چیزی به دست نمیاریم!
پرسکات (با ایفای نقش پل اف. تامپکینز)
Logan
-
کارگردان: جیمز منگولد
-
ستارگان: هیو جکمن، دافنه کین
جیمز منگولد با هوش خود فیلم لوگان را به یک وسترن دیستوپیایی تبدیل میکند؛ این اثر با انتخاب لحنی تاریک و سیاه از زندگی شخصیتی خاص خود را منحصر به فرد کرد. لوگان ساخته جیمز منگولد با تجزیه شخصیت ولورین احساسات، حس اساطیری یک ابرقهرمان و قصه گویی درست پیرامون یک شخصیت کامیک را با هم بر انگیخت تا بتواند یک کلیت چشمگیر شکل دهد. جیمز منگولد برای ساخت این فیلم چندین ژانر را با هم ادغام کرده است؛ از فیلم جادهای گرفته تا اکشن پسا آخرالزمانی و ابرقهرمانی؛ اما بیشتر از همه این وسترن است که در این فیلم دیده میشود.
به نظر ریشه شخصیت این فیلم از دل کودکی داستانهای کورمک مک کارتی و حتی «نابخشوده» کلینت ایستوود بیرون آمده است. بدون شک لوگان یک فیلم کامیک بوکی غیرمعمول است که از برچسب خود فراتر میرود، لوگان درگیر پسا مدرنیسم و رفتار جدی با شخصیتهای پیچیده است. با این اوصاف معلوم است که لوگان مثل دیگر آبنباتهای رنگارنگ MCU نیست، بلکه یک وسترن با رگههای ابرقهرمانی است.
طبیعت من رو یه عجیبالخلقه کرد. بشریت من رو یه سلاح کرد. و خدا باعث شد که خیلی طول بکشه.
لوگان (با ایفای نقش هیو جکمن)
My Name Is Nobody
-
کارگردان: تونینو والری
-
ستارگان: هنری فوندا، ترنس هیل
به من میگویند هیچکس فیلمی وسترن به کارگردانی تونینو والری است که به برافتادن غارتگران غرب وحشی اشاره دارد. موضوع فیلم همدستی دو نفر برای نابودی یک گروه ۱۵۰ نفری دزد و چپاولگر است. ترنس هیل به عنوان یکی از بازیگران این فیلم نقش شخصیتی به نام «هیچکس» را ایفا میکند. جیک بیرگارد (هنری فوندا) مردی میانسال است که زمانی معروفترین هفتتیرکش غرب بوده است. حالا تصمیم دارد برای استراحت به اروپا برود اما یک هفتتیرکش جوان و بیکله، معروف به «هیچکس»، به دنبال جیک است تا قبل از بازنشسته شدن، او را در رویارویی با یک گروه خلافکار او را یاری کند.
عنوان (My Name Is Nobody) یکی از بهترین نمونههای وسترن ایتالیایی است که بخش عظیمی از آن در ایالات متحده فیلمبرداری شده، درصورتی که بسیاری از فیلم های وسترن اسپاگتی در ایتالیا ساخته شده بودند. درنتیجه این فیلم از این حیث بیشتر به فیلم های وسترن سنتی آمریکایی شباهت دارد.
For A Few Dollars More
-
کارگردان: سرجیو لئونه
-
ستارگان: کلینت ایستوود، لی وان کلیف
در دومین فیلم از «سهگانه دلار» ساخته سرجیو لئونه، کلینت ایستوود نقش مانکو را بازی میکند، یک آدمکش جایزهای که با یک قاتل جایزهگیر دیگر متحد میشود تا قانون شکنی قاتل به نام ال ایندیو را سرنگون کند. یک نکته جالب پیرامون این وسترن آن است که لوسیانو وینچنزونی، فیلمنامه نویس این کار ادعا میکند که فیلمنامه را در ۹ روز نوشته است.
The Treasure of the Sierra Madre
-
کارگردان: جان هیوستون
-
ستارگان: همفری بوگارت، تیم هولت، والتر هیوستون
دو آمریکایی بی پول – فرد دابز با بازی همفری بوگارت و باب کرتین با بازی تیم هولت – به سفری برای جستجوی طلا میروند و یک کاوشگر مسنتر به نام هاوارد نیز به آنها ملحق میشود. و این خلاصه وسترن کلاسیکی است که تا به امروز ارزشهای خود را حفظ کرده است. کارگردان جان هیوستون برای این اثر برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی شد و پدرش والتر هیوستون که نقش هاوارد را بازی میکرد برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. بوگارت برای ایفای نقش دابز نامزد نشد، و چرایی این ماجرا تا به امروز یک علامت سوال بزرگ است.
Rango
-
کارگردان: گور وربینسکی
-
ستارگان: جانی دپ، آیلا فیشر
این انیمیشن وسترن کمدی برداشتی مدرن از ژانر وسترن و همچنین بازگشتی به وسترن های کلاسیک، به ویژه وسترن اسپاگتی است. رنگو (جانی دپ) نامی است که توسط یک آفتاب پرست تنها انتخاب شده؛ او که پس از یک حادثه در یک شهر قدیمی با اِلِمانهای غربی پر از ساکنان انسان نما روبرو میشود، تصمیم میگیرد وانمود کند که یک قهرمان تفنگچی بزرگ است. او به اندازهای در این نقش خود موفق است که به عنوان کلانتر جدید منصوب میشود، تا اینکه راز بزرگتری را کشف کند که حول تنها منبع رزق و روزی در بیابان، یعنی آب میچرخد.
با طراحی شخصیت عجیب و غریب، اکشن شدیدِ غیرمنتظره و حس شوخ طبعی واقعاً خاص، رنگو به یک انیمیشن بسیار غیرمعمول بدل میشود. همچنین این اثر گردبادی از انیمیشنهای خلاقانه و شخصیتهای جذاب است که در تلههای وسترن پیچیده شدهاند. این فیلم به کارگردانی گور وربینکسی تلفیقی کامل از نگرانیهای امروزی (تخریب محیطزیست، بحران آب) با اصولی است که اغلب در فیلم های وسترن اسپاگتی به چشم میخورد. برای مثال مرگ «غرب» چیزی است که ابتدا در فیلم «به من میگویند هیچکس» ساخته تونینو والری (که تحت «راهنمایی ویژه» توسط سرجیو لئونه ساخته شده است) به آن اشاره میشود، و همین موضوع در رنگو نیز تکرار میشود.
پرسشهای متداول در مورد فیلم های وسترن
اولین فیلم وسترن کدام فیلم بود؟
اولین فیلم وسترن روایی شناسایی شده در واقع یک اثر کوتاه بریتانیایی با نام Kidnapping by Indians است که در سال ۱۸۹۹ ساخته شد.
ارسال دیدگاه