بهترین فیلم های اکشن ایرانی | از عقاب ها تا دوئل
در این مقاله به بررسی آثار اکشن سینمای ایران پرداختهایم. از فیلمهایی که تولیدشان به پیش از انقلاب میرسد تا فیلمهای مهم پس از انقلاب.
به گزارش حرف تازه به نقل از زومجی ، اکشن را میتوان یکی از پرطرفدارترینهای سینما در نظر گرفت. ژانری که حیاتش به توسعه و پیشرفت تجهیزات سینمایی گره خورده و محال است در پرفروشترینهای باکسآفیس خبری از یکیشان نباشد. سینمایی که پای ثابت تولید کمپانیهای فیلمسازی است و مخاطبان زیادی را نیز در چنگ خود دارد.
اما اوضاع در ایران مقداری فرق میکند از آنجاییکه سینمای ما آنچنان که باید به متخصصین و تجهیزات سینمایی استانداری دسترسی ندارد، اکشنها در این سازوکار کمتر ساخته میشوند و مخاطبان رغبت چندانی به آنها ندارند. همین جشنوارهی فجر ۱۴۰۰ بود که اکشنی در آن بهنمایش درآمد، منتقدان تا توانستند به باد نقداش گرفتند. اثری که هم از لحاظ تکنیکی و هم از لحاظ محتوایی، فیلمی شلخته و درهم بود و دستاندکاران جشنواره تنها برای بها دادن به اکشن و تنوع ژانری حاضر به پذیرشاش شده بودند.
حال بگذریم که سینمای ایران (بهتر است بگوییم فیلمساز) چه موانعی بر سر راه خود تا رسیدن به فیلمی اکشن و استاندارد دارد اما در این میان کارگردانانی بودهاند و هستند که تمام تلاششان را برای رسیدن به این آرزوی همیشگی انجام دادهاند. از بهترین فیلم های اکشن ایرانی میتوان به فیلم تاراج، عقاب ها، قیصر و چهار راه حوادث اشاره کرد.
سینمای ایران از لحاظ گونهی اکشن، سینمای جریانمندی نیست و نمیتوان به آن بهعنوان یک ژانر مستقل و شخصیتمند نگاه کرد. اکشن در سینمای پیش از انقلاب بهعنوان بخشی از فیلم کار میکرد و در بعد از انقلاب نیز خودش را عمدتا در آثار دفاع مقدسی نشان میداد. حال در این میان اکشنهایی نیز با تلفیق گونهی جنایی و معمایی ساخته میشدند اما در حد جریانسازی نبودند. با این وجود اکشن سینمای ایران در خود آثار قابلدفاعی دارد که ما به بررسی برخی از آنها پرداختهایم.
فیلمهای اکشن این لیست براساس نظر هیئت تحریریهی زومجی انتخاب و رتبهبندی شدهاند.
بهترین فیلم های اکشن ایرانی
۲۰- فیلم تیغ و ابریشم
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- بازیگران: جمشید هاشمپوذ
- سال تولید: ۱۳۶۴
خلاصه داستان: قدرتهای خارجی تصمیم دارند تا محمولهای از مواد مخدر را وارد ایران کنند. آنها بواسطهی این کار تصمیم دارند تا کشور را فلج کنند. پلیس دو تن از پخشکنندکان مواد مخدر را دستگیر میکند و سعی دارد بوسیلهی آنها به سرکردگان اصلی برسد.
تیغ و ابریشم دنیایش به مسئلهای اجتماعی تعلق دارد و قاچاق و مواد مخدر را دستمایهی داستان خود قرار میدهد. فیلم، ریشهی مسئلهی اعتیاد را به آن سوی مرزها میکشاند، ایدهای که با توجه به شرایط جامعه، برای آن سالهای سینما و مخاطب میتوانست بسیار جذاب باشد. کیمیایی بنای اصلی داستاناش را روی دو مصرفکننده و پخشکنندهی مواد مخدر قرار میدهد و داستاناش را از این طریق با باند قاچاقچیها همراه میکند. قصه با یکسری نریشن شروع میشود و به تماشاگر میفهماند که قرار است در دنیای چه روایتی جای بگیرد.
تیغ و ابریشم در پلانهای ابتدایی پرقدرت ظاهر میشود، تصویری استعاری از ماهیانی که میمیرند و طرح مسئلهی دسیسهچینی دنیا علیه ایران اما بعد از اتمام همهی اینها رویهی فیلم عوض میشود، هم اضطراب و تعلیق فروکش میکند و هم اینکه از آن ریتم پرکشش دیگر خبری نیست. پیرنگ نیز شلخته و به دور از انسجامی تاثیرگذار است و نمیتواند توجه مخاطب را تا انتها همراه خود داشته باشد. تیغ و ابریشم بواسطهی فضای شعاری و سیاسیاش اثری متفاوت در کارنامهی کیمیایی است و با دیگر آثار او متفاوت است.
۱۹- فیلم منطقه ممنوعه
- کارگردان: رضا جعفری
- بازیگران: فرامرز قریبیان
- سال انتشار: ۱۳۷۳
خلاصه داستان: رسول یک افسر اطلاعاتی است که برای ماموریتی به عراق فرستاده میشود. او برای بدست آوردن یکسری اخبار محرمانه به اردوگاه اسیران ایرانی میرود تا بتواند از ناصر فرماندهی گروه اطلاعاتی ایرانی اطلاعات بگیرد.
فیلم منطقه ممنوعه یک اکشن جنگی است که نسبت به دیگر آثار این زیرژانر رئالتر عمل میکند. فیلم میکوشد تا تصویری واقعی از جنگ نشان دهد. ایدهی فیلم بسیار جالب و چالشبرانگیز است که به دلایل مختلفی به هدر میرود. رسول بهعنوان یک جاسوس وارد اردوگاه میشود و قصه بنایش را روی این کارکتر قرار میدهد. از آنجائیکه منطقه ممنوعه اثری شخصیتمحور است و قصد بهتصویر کشیدن سینمایی قهرمانانه را دارد، از حیث پرداخت قهرمان کم میآورد و ما آنچنان که باید به رسول نزدیک نمیشویم و نمیشناسیمش.
فیلمساز حتی از بکارگیری نماهای کلوز برای این کارکتر صرفنظر کرده و دوربین بجای نزدیکی با او، فرار را ترجیح میدهد. منطقه ممنوعه یک کپی از فیلمهای جاسوسی و جنگی آمریکائی است که ایرانیزه شده و جهانی تازه را برایش شکل گرفته است. بزرگترین ایراد فیلم، فیلمنامهی شتابزدهی آن است، یک پیرنگ که به ریزهکاریها توجه ندارد و راه ساده و تختی را برای روایت انتخاب میکند. نکتهی حائز اهمیت فیلم ماهیت اکشن آن است. در منطقه ممنوعه اکشن تمام در خدمت درام است و تنها برای استخواندار کردن قصه اتفاق میافتد و قصد خودنمایی ندارد.
۱۸- فیلم یاس های وحشی
- کارگردان: محسن محسنینسب
- بازیگران: جعفر دهقان
- سال انتشار: ۱۳۷۶
خلاصه داستان: علی و رحیم برای مسابقات کاراته بههمراه صدرا دوست شیمیاییشان به لندن میروند. بعد از آنکه علی از رویارویی با نمایندهی اسرائیل سرباز میزند، رضا نمایندهی انگلیس در فینال با رزمیکار اسرائیلی روبهرو میشود و به مشکلات زیادی برمیخورد.
یاسهای وحشی یک اکشن رزمی است که با محوریت مسابقه و قهرمانی پیش میرود. فیلم با نمایش جبهههای جنگ آغاز میشود، زمانی که قهرمانان قصه در کنار یکدیگر در حال مبارزه با ارتش عراق هستند. سپس فیلم به ده سال بعد میرود، هنگامیکه که قهرمانهای قصه یکبار دیگر در لندن همدیگر را ملاقات میکنند. یاسهای وحشی مبارزه را از میدانهای جنگ ایران و عراق به تشکهای مسابقات رزمی میکشاند و اینگونه جهانبینی خودش را شکل میدهد. این فیلم همانند بیشتر آثار اکشن ایرانی نسبت به ارائهی درامی قدرتمند کم میآورد و ترجیح میدهد که بجای پرداخت شخصیتها، جهان فیلم و زیرمتن دنیای نژادپرستانهی اروپاییها بهسمت درونمایهنگری پیش برود و پیرنگاش را با شعار همراه کند.
یاسهای وحشی بیشترین تمرکزش روی سکانسهای مبارزات است که از این بابت نیز خوب عمل میکند. فیلم در این راستا هم تعلیق میآفریند و هم تماشاگر دوستدار اکشن را با خود همراه میکند. نوع فیلمبرداری، نورپردازیها و شیوهی دکوپاژ در این فیلم علیالخصوص سکانسهای اکشن جذابیت خوبی را برای فیلم بوجود آوردهاند و فضای مناسبی را برای روایت اثر ترتیب میدهند.
۱۷- فیلم نا بخشوده
- کارگردان: ایرج قادری
- بازیگران: بیژن امکانیان
- سال انتشار: ۱۳۷۵
خلاصه داستان: یک زندانی بعد از ۱۰ سال از زندان آزاد میشود. او تصمیم دارد که از افسر پروندهی خود سرهنگ عاطفی انتقام بگیرد، بنابراین بوسیلهی یکی از اعضای باند خود مقداری کوکائین در کیف دختر عاطفی جاسازی میکند.
نابخشوده یک اکشن پلیسی است که در بستر پیرنگ انتقام پیش میرود. فیلم طرح اولیهی جذابی دارد، یک ایدهی خوب که از کهنالگوهای دنیای وسترن میآید و آدمهایش نیز جهان روانشناسانهی عمیقی دارند. یک مادر که در گذشته اشتباه کرده و پدری که برای راحتی خانوادهاش دست به فداکاری زده است. این فیلم در هستهی مرکزی خود به ایدهی رستگاری و خانواده وفادار است اما نمیتواند به آن پایبند بماند و ایدهی خودش را بسط دهد. سرهنگ عاطفی بعد از مدتها با دخترش در شرایطی سخت ملاقات میکند، یک ملاقات دراماتیک که اگر بسط پیدا میکرد میتوانست در کنار کشمکشهای بیرونی فیلم، کشمکشهای درونی جذابی را نیز خلق کند.
در این شرایط درام تبدیل به نقطه ضعف اساسی فیلم میشود، قصهای که قهرمان و ضدقهرماناش در تقابل یکدیگر قرار نمیگیرند و آنچه که باقی میماند، تنها یکسری دیالوگ و تهدیدهای نهچندان پرقدرت است. نابخشوده خیلی روان و راحت روایت کلاسیک خودش را پیش میبرد و نمیتواند از المانهای فیلمهای فارسی نیز چشم بپوشد.
۱۶- فیلم حمله به اچ۳
- کارگردان: شهریار بحرانی
- بازیگران: حسین یاری
- سال انتشار: ۱۳۷۳
خلاصه داستان: عراق بهخاطر ضعف در بخش نیروی هوایی خود، تجهیزات نظامیاش را به پایگاهی دورافتاده میبرد. فرماندهان نظامی نیروی هوایی ارتش ایران، عملیات پیچیدهای را برای دسترسی به این پایگاه جدید طراحی میکنند.
عملیات H3 یکی از مهمترین عملیاتهای نیروی هوایی ارتش در زمان جنگ ایران و عراق بود. این عملیات هماکنون بهعنوان یکی از پیچیدهترین و سختترین عملیاتهای هوایی در دنیا شناخته میشود. در این رویارویی، که در سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاد، خلبانهای ایرانی پایگاههای هوایی H- 3 در نزدیکی مرز عراق و اردن را بمباران کردند. در این پروژهی نظامی عراق شکست سختی خورد و ایران بدون هیچگونه تلفاتی موفق به وارد کردن ضربهی سختی به نیروی هوایی عراق شد. بعد از اتمام جنگ فرماندهی نیروی هوایی ارتش ایران درخواست کرد که به پاس زحمات این خلبانان فیلمی دربارهشان ساخته شود ، بههمین منظور شهریار بحرانی برای این کار اعلام آمادگی کرد و قرار بر این شد که او فیلمی نظامی با تکیه بر این عملیات مهم بسازد.
این فیلم همانند آثار جنگی و اکشن آن دههها پروسهای سخت را بهخاطر عدم وجود جلوههای ویژهی کامپیوتری طی میکند. فیلم حمله به اچ۳ بیشتر از آنکه روی درام سوار باشد تمرکز اصلیاش روی اکشن و عملیاتهای جنگی است. بههمین دلیل شخصیتپردازی چندانی در این فیلم به چشم نمیآید. اچ۳، اثری هیجانانگیز است که با نمایش عملیاتهای هوایی و تعلیقهای خاص خود مخاطب را سمت خودش میکشد.
۱۵- فیلم افعی
- کارگردان: محمدرضا اعلامی
- بازیگران: جمشید هاشمپور
- سال انتشار: ۱۳۷۱
خلاصه داستان: یک گروه که قصد خروج غیرقانونی از ایران را دارند، توسط یک گروه شبهنظامی بهنام افعی که علیه ایران میجنگند، گرفتار میشوند. آنها باید مدتی را در اردوگاه این نظامیان بمانند و به آنها در پیشبرد برنامههایشان کمک کنند.
افعی یک اکشن جنگی و رزمی است که در زمان ساخت خودش، موفقیتی بزرگ محسوب میشد، فیلم هم توانسته بود در گیشه موفق عمل کند و هم از لحاظ فنی و تکنیکی تصویری جذاب و قابل اعتنا از خود نشان دهد. این فیلم از لحاظ سبک بصری از آثار همدورهی خودش یک سروگردن بالاتر بود و از همهی اینها مهمتر اینکه جمشید هاشمپور ستارهی اکشن آن روزها را نیز با خود همراه داشت. افعی یادآور فیلمهای اکشن آمریکایی است، همانهایی که در دل جنگلها در حال تعلیم و آموزش تروریست و قاچاقچی هستند و یک قهرمان تنها بهشان حمله میکند و همهی نقشههایشان را بهم میریزد.
درواقع فیلم یک کپی تمام از سینمای رمبویی است که با توجه به امکانات آن روزها نسبتا خوب از آب درآمده است. افعی اما در مرحلهی بسط شخصیتها علیالخصوص قهرمان قصه کم میآورد و آن طور که باید کارکترها را در پیرنگ جا نمیاندازد. هرچه که در فیلم به چشم میآید، زدوخور و اکشن است، اثری که روی فرم سوار است و بیش از هر چیز به نوع فیلمبرداری، دکوپاژها و کارگردانی صحنههای اکشن اهمیت میدهد.
۲۴- فیلم جنگ نفتکشها
- کارگردان: مجید بزرگنیا
- بازیگران: عزتالله انتظامی
- سال انتشار: ۱۳۷۲
خلاصه داستان: کاپیتانی ایرانی از هلند به ایران فراخوانده میشود تا هدایت یک کشتی را در خلیج فارسی به عهده بگیرد. او در میان آتش و بمباران دریا تصمیم دارد که کشتیاش را برای تجارت نفت به اروپا و بازارهای جهانی برساند.
جنگ نفتکشها یک اکشن جنگی است که در دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی را برای مجید بزرگنیا بههمراه داشت. این فیلم که براساس رویدادهایی واقعی ساخته شده به درگیریهای ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس که در دوران جنگ ایران و عراق روی داده، میپردازد. مجید مظفری ستارهی آن روزهای سینما در نقش یک کاپیتان ظاهر میشود، کسی که مصمم به ادامهی مسیر کشتیاش در زیر آتشباران است. بیشتر سکانسهای فیلم در دریا و روی عرشهی کشتی اتفاق میافتد که از این بابت تبدیل به فیلمی خاص میشود.
جنگ نفتکشها با توجه به امکانات کم آن روزهای سینمای ایران از لحاظ فنی اثری قابلقبول است، هم اینکه در لوکیشنی محدود، قصهای پرتکاپو و بدون ایجاد حس خستگی را به جریان میاندازد و هم اینکه نوع فیلمبرداریاش برای تماشاگر چشمنواز خواهد بود. اما فیلم شبیه بیشتر آثار این لیست، در بهتصویر کشیدن قهرماناش لَنگ میزند و از او شخصیتی تخت میسازد. کارکتری که آنچنان که باید با مخاطباش در ارتباط نیست و گیج و مبهوت در بستر قصه نقشاش را پیش میبرد.
۱۳- فیلم سرعت
- کارگردان: محمدحسین لطیفی
- بازیگران: حسین یاری
- سال انتشار: ۱۳۷۵
خلاصه داستان: حاج آقا افشار برای مسابقات اتومبیلرانی، امیر هادیان را راضی میکند تا بهعنوان رانندهی شرکت مسابقه دهد. در ابتدا هادیان بهخاطر دوستاش که در جبهه از دستاش داده قبول نمیکند اما در نهایت در مسابقات شرکت میکند و رقیب خود را شکست میدهد.
فیلم سرعت اکشنی ورزشی است و روایتاش در دل یک مسابقهی اتومبیلرانی شکل میگیرد. این نمایش که اثری متفاوت برای این لیست است، زدوخوردهایش در میدان مسابقهی ماشینسواری پیش میرود و نسبت به دیگر فیلمهای همدههاش متفاوت عمل میکند. چراکه نه خبری از جمشید هاشمپور است و نه بزنبزنهای متداول ایرانی. امیر هادیان رزمندهی جنگ است، هنگامی که او به مسابقات ماشینسواری میرود، دوستاش را در جبهه از دست میدهد و تصمیم میگیرد که دیگر وارد مسابقه نشود. حال چند سال از آن روزها گذشته و هادیان طبق خواستهی آقای افشار باید یکبار دیگر و با ماشین ایرانی برای کشورش بجنگد.
سرعت ضدقهرمانی بهنام بهزاد دارد او موهایش را رنگ کرده، با ماشین خارجی مسابقه میدهد و در تلاش است تا هادیان را بوسیلهی نقشههای غیرانسانیاش از میدان به در کند. هادیان و بهزاد در تقابل یکدیگر هرکدام تبدیل به نمادی میشوند، بهزاد کارکتری که از وطن و شرافت فاصله گرفته و هادیان قهرمانی که تا پای جاناش برای کشور خود میجنگد. فیلم سرعت همانند بیشتر آثار درون این لیست، در مرحلهی ارائهی درام کم میآورد و از لحاظ شخصیتپردازی و پرداخت کشمکشهای درونی امیر هادیان درجا میزند.
۱۲- فیلم نیش
- کارگردان: همایون اسعدیان
- بازیگران: جمشید هاشمپور
- سال تولید: ۱۳۷۳
خلاصه داستان: خانوادهی یک افسر نیروی انتظامی جلوی چشمانش کشته میشوند. او برای پیدا کردن قاتل همسر و فرزندش از یک قاچاقچی کمک میگیرد. آنها در حین پیدا کردن مقصران این حادثه میفهمند که این دو قتل یک پروژهی انتقامگیری بوده است.
نیش یک تریلر اکشن است که پیرنگاش با محوریت انتقام پیش میرود. این فیلم در پی موفقیت تاراج با الگوبرداری از آن به نمایش روایتی از یک دوستی میرسد و قهرماناش را در پی انتقامی شخصی، به یک سفر جادهای میکشاند. جمشید هاشمپور ستارهی اکشن آن روزهای سینما نیز همان همیشگی خودش را نشان میدهد و مخاطب عاشق بزنبزنهای ایرانی را با خود همراه میکند. فیلم پُر از سکانسهای درگیری، تیراندازی و زدوخورد است آنقدری که شخصیتهای قصه بتوانند خود را ارائه کنند و برای گیشه موفقیت بیافرینند.
فیلم نیش همانند بسیاری از آثار اکشن ایرانی از ضعف در درام رنج میبرد. کارکترها در حد ایدهای میآیند و میروند، قهرمانهای قصه نیز آنگونه که باید انگیزههایشان پرداخت نمیشود و چیزی از خود نشان نمیدهند. نیش عناصر فیلمهای فارسی را در خود جای میدهد و اکشن و فرم را مقدم بر درام میداند. نیش اگرچه در بخش محتوا کم میآورد اما از لحاظ نوع فیلمبرداری و کارگردانی سکانسهای اکشن بسیار عالی است. درواقع این فیلم برای آن روزهای سینما که فیلمسازان امکانات چندانی در اختیار نداشتند یک موفقیت بزرگ محسوب میشد. فیلمی با سکانسهای اکشن سنگین که یک کارگردان فیلم اولی خوب از پسشان برآمده است.
۱۱- فیلم تک تیرانداز
- کارگردان: علی غفاری
- بازیگران: کامبیز دیرباز
- سال انتشار: ۱۳۹۹
خلاصه داستان: رسول یک تکتیرانداز ماهر است که نیروهای عراقی به دنبالش هستند. او یک شب پسری را از دست عراقیها نجات میدهد و ماموریتاش را به خطر میاندزاد. بعد از مدتی نیروهای عراق برای به دام انداختن او حملهی ویژهای ترتیب میدهند.
تکتیرانداز یک اکشن دفاعمقدسی است که در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر توانست جایزهی بهترین جلوههای ویژه و بهترین فیلم از نگاه ملی و تماشاگران را ببرد و برای دو رشتهی بهترین صداگذاری و صدابرداری نامزد سیمرغ شود. این فیلم که براساس زندگی شهید عبدالرسول زرین تک تیرانداز ایرانی ساخته شده به تلاشها و مجاهدتهای این شخصیت در جنگ ایران و عراق میپردازد.
فیلم با پلانهایی جذاب و با استفاده از المانهای ژانر نوآر شروع میشود، ترکیب تاریکی و باران فضایی تاثیرگذار را خلق میکند تا جائی که تماشاگر خود را با اثری متفاوت در سینمای دفاع مقدس میبیند. اما همهچیز در همان سکانسهای ابتدایی تمام میشود و فیلم راه بقیهی آثار همگروهاش را پیش میگیرد. تک تیرانداز از لحاظ سبک بصری فیلمی قابل است، فیلمبرداریها، نوع دکوپاژ و میزانسنها تصویری جذاب را به مخاطب ارائه میدهد اما در مرحلهی پیرنگ و قصه کم میآورد. این فیلم اثری شخصیتمحور از یک قهرمان جنگ است اما فیلمساز نه قهرمانی خلق میکند و نه میتواند تصویر درستی از این شخصیت درخور توجه را نشان دهد.
۱۰- فیلم نگار
- کارگردان: رامبد جوان
- بازیگران: نگار جواهریان
- سال انتشار: ۱۳۹۵
خلاصه داستان: پدر نگار بهظاهر خودکشی میکند. نگار برای پی بردن به حقیقت مرگ پدرش سرنخهایی را بدست میآورد. او متوجه یکسری مدارک مرتبط با قتل پدرش میشود و تصمیم میگیرد که از مقصرهای این اتفاق، انتقام بگیرد.
نگار یک فیلم جنایی اکشن است که با تکیه بر حل معمای یک قتل پیش میرود. فیلم از پیرنگ انتقام استفاده میکند و با بهرهگیری از عناصر گونههای سینمایی متفاوت به یک مخلوط ژانری میرسد. این فیلم نسبت به دیگر آثار درون این لیست، مقداری متفاوتتر و مدرنتر عمل میکند. نگار برخلاف بیشتر آثار اکشن ایرانی توجهاش را روی درام قرار میدهد و از اکشن برای جذابیت قالب جنایی خود استفاده میکند. درواقع اگر ما بخش اکشن را از نگار حذف کنیم باز هم فیلم حرفهایی برای گفتن دارد اما این بدان معنا نیست که اثر، قصهای عالی و بدون ایراد را تحویلمان میدهد.
شخصیتپردازی عنصری است که در پیرنگ خوب عمل نکرده و ما عملا نمیتوانیم با شخصیت نگار، تنها قهرمان زن اکشن این لیست ارتباط برقرار کنیم و مسیر رشداش را ببینیم. از طرفی دیگر نیز ساختار درهم ریختهی فیلم، مخاطب را سردرگم میکند و آن سکانسهایی که روح پدر نگار به کمک قهرمان قصه میآید با بخش رئال روایت مچ نمیشود و تاثیر دراماتیکاش را از دست میدهد. با اینحال این فیلم نکتهی مثبتی در سینمای اکشن است، فیلمی که در حد بضاعتاش قصد دارد تا به درام توجه کند و از گونههای دیگر سینمایی نیز بهره ببرد.
۹- فیلم روز صفر
- کارگردان: سعید ملکان
- بازیگران: امیر جدیدی
- سال انتشار: ۱۳۹۸
خلاصه داستان: یک مامور امنیتی بهنام رضا، ماموریت مییابد تا عبدالمالک ریگی رئیس گروه جندالله را به دام بیاندازد. او بهسمت ایران و پاکستان میآید و با استفاده از منابع اطلاعاتی خود لحظهبهلحظه به ریگی نزدیک میشود تا جلوی عملیات روز صفر او را بگیرد.
روز صفر یک تریلر جاسوسی اکشن است که به سبک و تقلید فیلمهای آمریکایی جاسوسی و جنایی ساخته شده است. این فیلم که براساس رویدادی واقعی ساخته شده به داستان دستگیری عبدالمالک ریگی میپردازد. هنگام تماشای این فیلم باید یک نکته را در نظر داشته باشیم، اینکه حساب فرم و سبک بصری این روایت کاملا از روند فیلمنامه و پیرنگ جداست. روز صفر از لحاظ فیلمبرداری، نورپردازی، و اکشنها مسیری بسیار خوب را طی میکند و آنچه که از خود بهنمایش درمیآورد، نتیجهاش چیزی است که آن را با دیگر فیلمهای سینمای ایران متمایز میکند.
درواقع بیشترین بار فیلم روی فرم سوار است تا اینکه قصهاش چیز درخوری از خود داشته باشد. روز صفر همانند بسیاری از آثاری که براساس داستانی واقعی ساخته شدهاند، گرفتار عدموجود تعلیقی دراماتیک میشود و تماشاگر با توجه به آگاهی از پایان این عملیات آنچنان که باید درگیر اضطراب نمیشود. از طرفی دیگر هم شخصیتپردازیها بهنوبهی خود لنگ میزنند. کارکتر رضا که با تقلید از جاسوسهای هالیوودی ساخته شده برای مخاطب غیرآشناست و امیر جدیدی هم نمیتواند در قالب این نقش فرو رود و تنها با کاریزمایش است که مخاطب را سمت خود نگه دارد.
۸- فیلم دوئل
- کارگردان: احمدرضا درویش
- بازیگران: سعید راد، پژمان بازغی
- سال انتشار: ۱۳۸۲
خلاصه داستان: در بحبوحهی جنگ ایران و عراق، گاوصندوقی که همه به دنبالش هستند، در اروندرود غرق میشود. در همان موقع زینال نیز توسط عراقیها به اسارت میرود. بعد از ۲۰ سال وقتی که او به کشور بازمیگردد، حقایقی دربارهی آدمها و این گاوصندوق آشکار میشود.
دوئل یکی از آن فیلمهای پرخرج سینمای ایران است که موفق به دریافت ۸ سیمرغ بلورین از بیستودومین دوره جشنواره فیلم فجر شد. این فیلم به لحاظ سبک بصری، نمایشی پرملات از آب درآمد، فیلمی با جلوههای ویژهی گرافیکی و میدانی پرقدرت که تا آن زمان نظیرش در سینمای ایران پیدا نمیشد. دوئل همچنین اولین فیلم ایرانی بود که از صدای دالبی استفاده کرد، اتفاقی که کیفیت فیلم را بیشازپیش بالا برد. یکی دیگر از عناصر قابل توجه در دوئل فیلمبرداری خوب آن است، یک اِلِمان جذاب که پابهپای دیگر عناصر سبکی میآید و کاری میکند تا مخاطب خود را در فضا و جهان فیلم احساس کند.
دوئل یک اثر خاص در سینمای دفاعمقدس است که تقابل و رویایی قهرمان و ضدقهرمان، محیط، لوکیشن، ایدهی شرافت و غیره ما را بهیاد کهنالگوهای سینمای وسترن میاندازد. دوئل اما در بحث بیشبرد عناصر روایی کم میآورد و یک پیرنگ چندپاره را تحویلمان میدهد. فیلم با فلشبکهای مداوم قدری ساختار را بهم ریخته و نمیتواند تبدیل به اثری یکپارچه برای تماشا شود.
۷- فیلم کانی مانگا
- کارگردان: سیفا… داد
- بازیگران: فرامرز قریبیان
- سال انتشار: ۱۳۶۶
خلاصه داستان: هواپیمایی عراقی در منطقهی کانیمانگای کردستان سقوط میکند و خلباناش زنده میماند. گروهی از افسران ارتشی ایرانی ماموریت مییابند تا این خلبان عراقی را اسیر کنند. بعد از این اتفاق نیروهای عراقی به منطقه اعزام میشوند و یک درگیری هوایی با خلبانهای ایرانی به راه میاندازند.
کانی مانگا یکی از قابل توجهترین و جذابترین فیلمهای سینمایی دفاعمقدس است. این فیلم که درگیر پروسهای طولانی برای ساخت شده بود در ابتدا به کارگردانان دیگری پیشنهاد میشود که نهایتا پروژه به سیفالله داد رسید. این فیلم همانند آثار اکشن آن دهه که همگی با چالش کمبود امکانات مدرن سینمایی دستوپنجه نرم میکردند، گرفتار سختیهای فراوانی میشود. همهی آنچه که در قاب دوربین اتفاق میافتد بدون استفاده از ماکتها و جلوههای ویژهی بصری کامپیوتری گرفته شده و هیچ چیز غیرواقعی در فیلم وجود ندارد.
کانی مانگا بواسطهی جذابیتهای بصریاش مخاطب را سرذوق میآورد و وسوسهاش میکند که تا انتها پای فیلم بنشیند. فیلم البته از لحاظ پیرنگ و فیلمنامه نیز اثری درخور است، چراکه بواسطهی حساسیت در کیفیت فرم چندین بار بازنویسی شده و پلانها تغییر کردهاند. این فیلم که در باکسآفیس موفقیت بسیار خوبی را تجربه کرد و جز پرفروشترینهای دههی خودش نیز بود، عنوان یکی از رکورددارترین تعداد روزهای تاریخ اکران را هم دارد. کانی مانگا در ششمین دوره جوایز جشنواره فیلم فجر جایزهی بهترین کارگردانی، بهترین تدوین و بهترین جلوههای ویژه را بدست آورد.
۶- فیلم دلهره
- کارگردان: ساموئل خاچیکیان
- بازیگران: رضا بیک
- سال انتشار: ۱۳۴۱
خلاصه داستان: بهروز ادارهی کارخانهی عموی همسرش روشنک را که بهخاطر حادثهای کشته شده بهعهده دارد. از طرفی دیگر هم روشنک توسط مردی تهدید شده است. پلیس که بهدنبال حل ماجرای مرگ عموی روشنک است متوجه یک دسیسهچینی میشود.
دلهره، یکی از بهترین و موفقترین فیلمهای کارنامهی خاچیکیان است. او سینمای خود را در این اثر به اوج میرساند و با تجربهای که در این سالها کسب کرده، نمایشی جذاب را تحویلمان میدهد. فیلم از عناصر سینمای نوآر و جنایی بهره میگیرد و با نگاهی به فیلمهای غربی آن روزهای سینمای اروپا پیش میرود. دلهره از فیلمنامه و قصهای قوی برخوردار است و نسبت به دیگر فیلمهای روزگار خودش یک سروگردن بالاتر است. اکشن در این فیلم در جایگاه پایینتری نسبت به فیلمهای همعصراش قرار دارد و تماشاگر خودش را با یک اثر جنایی همراه میبیند.
نورپردازیها و نوع فیلمبرداری و دکوپاژ ذهن ما را بهسمت آثار اکسپرسیونیستی میبرد و دلهرهی خاص فیلمهای خاچیکیان را بهخوبی نشان میدهد. این فیلم با اینکه عناصر سینمای فیلمفارسی را همراه خود دارد اما بازیها اصلا به این سمت کشیده نشده و شبیه اثری غربی به چشم میآیند. خاچیکیان در این فیلم نشان داد که اگر در روزگار ما میزیست، میتوانست دنیایی عجیب در سینما را برایمان رقم بزند، چراکه او هم به عناصر سبک روایی اشراف داشت و هم عناصر سبک بصری، اهمیت دکوپاژ و تدوین را درک کرده بود.
۵- فیلم تاراج
- کارگردان: ایرج قادری
- بازیگران: جمشید هاشمپور
- سال انتشار: ۱۳۶۴
خلاصه داستان: زینال بندری یک قاچاقچی حرفهای است که بعد از گلولههای پلیس جان سالم به در میبرد و بعد از مدتی هم از زندان آزاد میشود. او با پلیس معامله میکند و قرار بر این میشود که در گیر انداختن قاچاقچیها به پلیس کمک کند.
تاراج یک اکشن پلیسی و سومین ساختهی ایرج قادری پس از انقلاب است. این فیلم جز فیلمهای پرفروش همان سال بود و تا مدتها روی پردهی نمایش باقی ماند. فیلم نگاهی اجتماعی و سیاسی به معضل اعتیاد دارد و جمشید هاشمپور ستارهی پُرزرقوبرق آن روزهای سینما در نقش زینال بندری یک قاچاقچی حرفهای فیلم ظاهر میشود. تاراج روایتی از رستگاری ضدقهرمان فیلم است، کارکتری که اعتیاد پسرش او را متحول میکند و مسیر رشد و تکاملاش را میسر میسازد. درواقع قهرمان این قصه، یک ضدقهرمان است، آدمی شرور که دست به کارهایی نابخشودنی میزند.
فیلم از این حیث نسبت به دنیای قهرمانپرورانهی آثار اکشن آن روزها متفاوت عمل میکند و یک آنتاگونیست را حول روایت خودش قرار میدهد و از او یک رسول رستگاری میسازد. ایرج قادری اما در این فیلم نمیتواند عناصر فیلمفارسی را کنار بزند و فراموششان کند. از طرفی دیگر نیز هرآنچه که فیلمساز ایدهپردازی کرده همهشان در سطح میماند و به پرداخت خوبی نمیرسد. نگاه قادری به مسئلهی مواد مخدر، نگاهی ساده و فارغ از عمقی دراماتیک است با اینحال این فیلم برای مخاطب آن روزهای سینمای اکشن جذاب بوده و هنوز نیز جذابیت خود را دارد.
۴- فیلم عقاب ها
- کارگردان: ساموئل خاچیکیان
- بازیگران: جمشید هاشمپور
- سال انتشار: ۱۳۶۳
خلاصه داستان: یک خلبان ایرانی حین انجام ماموریت خود در کردستان عراق سقوط میکند و زنده میماند. تکاوری که از قبل به آن منطقه فرستاده شده است او را میبیند و از دست نیروهای عراقی نجاتاش میدهد.
عقابها، یکی از بهترین فیلمهای سینمای دفاعمقدس است که جز اولین فیلمهای این زیرژانر بهحساب میآید. این فیلم بعد از گذشت سالها هنوز هم قصهای سرحال و جذاب دارد و میتواند مخاطب امروزی را با خود همراه کند. عقابها در زمان اکران رکورد عجیبی از خود بهجای گذاشت، بهطوریکه همچنان یکی از پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران شناخته میشود. این فیلم که براساس داستان واقعی نجات یک خلبان و با اقتباس از کتاب سقوط در چهلمین پرواز ساخته شده، قصهای است که خود را با تعلیق همراه میکند و از تم قهرمان بهره میبرد.
عناصر روایت در این اثر بر المانهای سبکی سوار هستند و بیشتر این درام است که خودنمایی میکند و تماشاگر را در چنگ خود نگه میدارد. موسیقی فیلم نیز بهعنوان فرمی کمککننده در دل قصه جای میگیرد تا با استفاده از ضرباهنگها، تاثیرگذاری محتوا را چند برابر کند. عقابها با همهی این تفاسیر و با توجه به محدودیتهایی که در آن سالها بر سر راه سینما وجود داشته، دارای ایراداتی از جمله باگ در نوع بازیها و ضعف در دکوپاژ و میزانسنبندی است که البته به چشم تماشاگری که محو دیگر بخشهای جذاب فیلم شده نمیآیند.
۳- فیلم ترن
- کارگردان: امیر قویدل
- بازیگران: خسرو شکیبایی، فرامرز قریبیان
- سال تولید: ۱۳۶۶
خلاصه داستان: در بحبوحهی انقلاب و در زمان اعتصابات، گروهی تصمیم دارند که مسیر محمولهی سوختی ارتش را تغییر دهند و بهجای دیگری ببرند. در بین راه ماموران حکومت قطار را متوقف میکنند اما لوکوموتیوران تصمیم میگیرد که به هر قیمتی شده محموله را بهدست مردم برساند.
امیر قویدل یکی از پرکارترین فیلمسازان سینمای بعد از انقلاب ایران است که آثاراش در میان مخاطبان سینما به محبوبیت رسیده بودند. او بعد از ساخت فیلم میرزا کوچکخان بهسراغ ترن رفت، فیلمی که هم اکنون بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای سالهای پس از انقلاب شناخته میشود. ترن اثری قابل توجه در کارنامهی کاری قویدل بهحساب میآید، فیلمی که به لحاظ عناصر سبکی، پروسهای سخت و طاقتفرسا را طی کرد و در شرایطی پیچیده به تولید رسید. از آنجائیکه در آن سالها استفاده از امکانات سینمایی مدرن در ایران چندان متداول نبود، این فیلم بدون استفاده از جلوههای ویژهی بصری ساخته شد.
هرچه در این فیلم میبینیم واقعی است، گروه تولید بخاطر کمبود تجهیزات مجبور به کار در دمای بسیار پایین میشود و خودش را با ساعت حرکت قطارها هماهنگ میکند. درواقع قویدل در این فیلم یک سینمای خالص به لحاظ فرمی را تحویلمان میدهد، اثری که سراسر تکنیک است. فرامرز قریبیان برای این فیلم لوح زرین بهترین بازیگر نقش مرد را از جشنواره فجر دریافت کرد. او همواره از ترن بهعنوان یکی از بهترین و سختترین فیلمهای کارنامهی کاریاش یاد میکند.
۲- فیلم قیصر
- کارگردان: مسعود کیمیایی
- بازیگران: بهروز وثوقی
- سال انتشار: ۱۳۴۸
خلاصه داستان: به فاطمه خواهر قیصر تعرض میشود و بعد از آن هم خودکشی میکند. به دنبال این اتفاق برادرش، فرمان نیز کشته میشود. قیصر برای گرفتن انتقام آنها، منصور و رحیم و کریم را گیر میاندازد و بهسزای اعمالشان میرساند.
قیصر برای سینمای ایران اتفاقی بزرگ بود و تبدیل به نقطه عطفی در کارنامهی سینمایی کیمیایی شد. فیلمی که در آن زمان به فرهنگ عمومی مردم نفوذ کرده بود و نقش یک اثر کالت را بازی میکرد. جهان فیلمسازی کیمیایی با این فیلم شکل میگیرد و رشد میکند. قیصر در ادامهی کارنامهی او و در میان فیلمهای دیگرش تکرار میشود، گویی کیمیایی همه جا بهدنبال قیصر است. او قهرمانی طغیانگر میسازد، شخصیتی که علیه خاطیها قیام کرده و بهدنبال انفعال قوانین مدنی، قوانین انسانی را جاری میکند.
کارکتری که دست به عمل میزند، یکهوتنها پیش میرود و در برابر آنهایی که سکوت کردهاند و یا مرتکب جنایت شدهاند، کوتاه نمیآید. کیمیایی در این فیلم به جامعهی سنتی مردم و جامعهی قضایی میتازد، انفعال آنها را سرمنشا هرجومرجها میداند و به جهان قصهاش با دیدی آخرالزمانی مینگرد. او قیصر را خلق میکند تا به یاری دنیایی ازهمگسیخته بیاید و نجاتاش دهد. قیصر فیلمی لایهمند است، اثری که درش میتوان همه چیز یافت، از عناصر فیلمفارسی گرفته تا ایدههای اجتماعی و سیاسی. این فیلم در آن زمان با سانسور مواجه شد و مدتی اجازهی انتشار پیدا نکرد.
۱- فیلم چهارراه حوادث
- کارگردان: ساموئل خاچیکیان
- بازیگران: ناصر ملکمطیعی
- سال انتشار: ۱۳۳۳
خلاصه داستان: فرید عاشق دختری از خانوادهای متمول میشود اما بهش نمیرسد. او که بهخاطر وضعیت زندگیاش سرخورده شده با یک گروه سرقت همکاری میکند و در تعقیبوگریز با پلیس با دختری آشنا میشود و به زندگی برمیگردد.
چهارراه حوادث پرطرفدارترین فیلم خاچیکیان در دههی ۳۰ است. مردم در روز افتتاحیهی آن صف کشیده و خیابانها را شلوغ کرده بودند. فیلم در گیشه به موفقیت خوبی رسید و از نظر منتقدان مسیر تازهای را در سینمای ایران باز کرد. خاچیکیان که با دو فیلم قبلی خود یعنی دختری از شیراز و بازگشت به شهرت رسید، توانست با این فیلم همه را به سینماها بکشاند و تا مدتها مشتاق نگه دارد. او با ساخت این فیلم روایتهای جنایی و پلیسی را در سینمای ایران باب کرد و عناصر تازهای را به آن افزود.
فیلمساز در این فیلم پایبند به یکسری از اِلِمانهای سینمای اکسپرسیونیستی است و از خود استعداد بسیاری را از لحاظ کارگردانی و فیلمنامهای نشان میدهد. چهارراه حوادث را میتوان یک نقطه عطف در سینمای ایران در نظر گرفت، زمانی که کمتر کارگردانی به بهرهگیری از ژانر توجه نشان میداد و سعی میکرد تا فرمولهای حاکم بر فیلمهای متداول را عوض کند. فیلم با اینحال عناصری از فیلمفارسی را همراه خود دارد و فرمول عاشقانهشان را با اندکی تغییر بکار میاندازد. درواقع ساخت چنین فیلمی با آن امکانات محدود سینمایی، تنها نشانی از قدرت خاچیکیان است.
ارسال دیدگاه