یاد آر زشمع مرده یاد آر؛

برای شهدایی که در یک گور خفته اند، شمعی بیفروزیم

حرف تازه: خیابان پرستار رشت، سالها پیش در چنین روزی(جمعه ۱۲بهمن۱۲۹۰)، شاهد اعدام ۴ تن از مشروطه خواهان بدست روسیه تزاری بود. این ۴ تن که جلوی تجاوزات روسیه را  به رشت گرفته بودند، در یک دادگاه فرمایشی  اعدام  و همان روز برای خواباندن اعتشاشات پای چوبه دارشان گودالی کنده  و رویش را با شفته آهک […]

حرف تازه: خیابان پرستار رشت، سالها پیش در چنین روزی(جمعه ۱۲بهمن۱۲۹۰)، شاهد اعدام ۴ تن از مشروطه خواهان بدست روسیه تزاری بود. این ۴ تن که جلوی تجاوزات روسیه را  به رشت گرفته بودند، در یک دادگاه فرمایشی  اعدام  و همان روز برای خواباندن اعتشاشات پای چوبه دارشان گودالی کنده  و رویش را با شفته آهک پر کردند.

پالیز پارسا در گیلان مصور نوشت: با اینکه سالها  گذشت تا بنای یادبودی در خور شان این شهدا ساخته شود، ولی کمتر کسی از از هویت این ۴ نفر باخبراست و برای بزرگداشتشان شمعی روشن می کند.

در میانه یادمان ۴قوسه شهدای مشروطه رشت سنگ بنای یادبودی به صورت عمودی نصب شده و نام ۴تن به چشم می خورد؛ «صالح خان مژدهی»، «کاظم خان کمیسر»، «یوسف خان جوبنه ای» و «عبدالعزیز شریعتمدار کرگانرودی».

غارت منابع گیلان و نابودی ابریشم؛ جرقه های که آتش به خرمن روسها زد

اما اوضاع گیلان مقارن با جرقه های مشروطه خواهی چگونه بود و چه عواملی موجب شد گیلان  در جنبش مشروطه پیشگام باشد.

یک مورخ در این زمینه می گوید: از آغاز شکل گیری سلطنت قاجار تا  پیدایش انقلاب مشروطه،  وقوع آتش سوزی های متعدد از یک سو و شیوع طاعون، سرمایه های مادی و انسانی زیادی را از بین برد.

دکتر فریدون شایسته می افزاید: استبداد حکومتی از یک سو و غارت جنگلهای شمال و منابع دریای کاسپین از سوی روسها، مردم گیلان را به ستوه آورده و البته رمقی برای مردم باقی نگذاشته بود.

وی با شاره به خاطرات منتشر شده «عباس میرزا ملک آرا»، برادر ناتنی ناصرالدین شاه، اوضاع غارت منابع گیلان را توسط عوامل خارجی تشریح نموده و می افزاید:  غیر از غارت درختان بلند و سودمند و انحصار ماهیگیری -که در دست روسها بود- تولید ابریشم  به عنوان صنعت سودآور گیلان نیز رو به افول گذاشت. بر اساس این خاطرات، معلوم می شود  روسها یک دهه قبلتر، تخم ابریشم رشت را به تمامی خریداری  و تخم های معویب  به تولید کنندگان می دهند و به طور کلی ابریشم رشت فاسد می گردد. حاصل سود برنج و توتون را هم تجار روس می بردند. همه این عوامل موجب شد آتش زیر خاکسترِ نارضایتی ها  شعله ور گردد.

این مورخ همچنین وضعیت ستم حاکمان گیلانی را -که از سوی دولت مرکزی منصوب می شدند-  نیز تشریح کرده و ابراز می کند: در چنین شرایطی کمیته ها و انجمن های سری برای مقابله با استعمار داخلی و خارجی در رشت و انزلی شکل گرفت و  با قتل «آقابالاخان» اعتراضات دهقانی هم در دیگر شهرها از جمله لنگرود و لاهیجان  اوج  گرفت.

حمله روسها به قصد تصرف گیلان و مقاومت های محلی

شایسته یادآور می شود: آنچه از کتابهای مشروطه گیلان برمی آید،  بعد از استبداد صغیر و مشخصا حضور شوستر آمریکایی، روس ها- که منافع خود را در خطر می دیدند- در سال ۱۲۹۰خورشیدی در خیابانهای رشت به جان مردم افتادند. مشروطه خواهان رشت و آزادیخواهان تالش نیز به زعامت «ملا عبدالعزیز شریعتمدار کرگانرودی»، مسلحانه به رشت آمده و همپای انجمن ایالتی شدند.

شهدای انزلی زیر آسفالت خیابان

وی مجاهدت های مشروطه خواهان و تبعید و اعدام آنها را توضیح داده و ادامه می دهد: البته بجز اعدام ملاعزیز و ۳تن از افسران انتظامی رشت در حوادث سال۱۲۹۰ ، مشروطه خواهان انزلی را هم در یک دادگاه فرمایشی در غازیان اعدام و آنها نیز در یک گور بدون آداب مذهبی دفن می کنند. هرچند بعد از خروج روسها، آزادیخواهان اجساد شهدای انزلی را در مسجد قامیه دفن می نمایند، ولی حیاط مسجد بعدها خیابان ناصرخسرو شد.

آنچه از کتاب مشروطه گیلان برمی آید، ۴تن از مشروطه خواهانی که در صحرای ناصریه رشت اعدام شدند؛ ابتدا به زندان قازامات روسیه تبعید می شوند ولی پس از بازگشت  به ایران، فرمانده روسیه در رشت آنها را وادار نمود که اعتراف نامه ای بنویسند که مسبب کشتار حوادث ایشان بوده اند.

براساس نوشته های «ابراهیم فخرایی»، با نپذیرفتن این اعتراف نامه، دادگاهی فرمایشی تشکیل و با شهادت افرادی که در میان مردم خوشنام نبوده و با کنسول روس مراوده داشتند، حکم اعدام صادر می شود.

یک مورخ دیگر در مورد هویت اعدام شدگان می گوید: ۳نفر از این شهدا، از افسران نظامی و ژاندرمری بودند و یک تن نیز از رواحانیون مشروطه خواه بود.

یوسف خان جوبنه؛ سرتیپ شهربانی که مانع حمله به مشروطه خواهان شد

دکتر هومن یوسفدهی می افزاید: «یوسف خان جوبنه ای» معروف به یوسف خان سرتیپ، اصالتا از اهالی روستای جوبنه در نزدیکی رشت بود و مدارج ترقی را تا اخذ درجه سرتیپی در تشکیلات نظمیه (شهربانی) طی کرد . پس از بازگشت مشروطه به سال ۱۳۲۷ قمری، ابتدا معاون و سپس کفیل نظمیه رشت شد.

وی به حوادث سالهای مذکور اشاره نموده و توضیح می دهد: یوسف خان، افسری  وطن خواه بود و در برابر خواست نکراسف، کنسول روسیه در رشت، که دایم به بهانه های واهی خواستار حبس و تادیب مشروطه خواهان و مجاهدین می شد، مقاومت می کرد. به همین خاطر پس از آغاز حملات  روسها جهت استیلای کامل بر  گیلان، سربازان روس در روز ۲۸ذی حجه ۱۳۲۹ ق، به خانه او و میرزا  کریم خان رشتی و میرزا حسین خان کسمایی و چند تن دیگر ریخته و اموال آنها را غارت کردند. خود یوسف خان سرتیپ (رئیس نظمیه) ، که به همراه میرزا سلیم خان ایزدی(رئیس راه)  و فتح الله خان کلانتر از بیم افتادن به دست روس ها، به سمت تهران گریخته بودند، در بین راه در رودبار توسط قزاق ها دستگیر و به رشت برگردانده  می شوند.

وی  چگونگی تبعید مشروطه خواهان گیلان را به زندان «قازامات» توضیح داده و یادآور می شود: بعد از مدتی، زندانیان با وساطت دولت و پیگیری کنسول ایران در تفلیس آزاد و به رشت بازگردانده می شوند.  اما دوباره به دستور نکراسف، دستگیر می شوند .

یوسفدهی یادآور می شود: میرزا یوسف خان جوبنه ای حاضر نشد کتبا یا شفاها اعتراف کند که ایرانیان آغازگر درگیری های اخیر و مسئول حمله به روس ها بوده اند، به همین دلیل حکم اعدام کفیل نظمیه رشت صادر شد.

 صالح خان مژدهی؛ فرمانده تشکیلات امنیه رشت

نویسنده «رجال مشروطه گیلان» از رسد چی باشی، ژاندرمری گیلان هم یاد نموده و ادامه می دهد:«صالح خان مژدهی» برادر ناتنی حاجی احمد معین الممالک مژدهی (از تجار و مالکان گیلان)، در تشکیلات امنیه درجه «رسد باشی» داشت؛ یعنی فرمانده  یک رسد( شامل سه فوج یا ۳۶ سرباز) بود. وی هم همانند یوسف خان به اتهام آغازگری حمله به روسها و عدم نوشتن اعتراف نامه، پای چوبه دار رفت.

یوسفدهی یادآور می شود: بعد از آزادی نامبردگان از زندان قازامات، مشروطه خواهان  ابتدا در خانه های اقوام پنهان می شوند اما خیانت برخی ، موجب شد محل اختفا آشکار گردد. از جمله، صالح خان، در خانه برادر زاده اش مخفی شده بود.  محمد آقای کسمایی معروف به «کنسولی»- که مترجم کنسولگری روس بود- از محل اختفای او مطلع  و با توجه  به آشنایی قبلی نزد او رفت و با تامین حفظ جان او را به خانه خود برد و در واقع بدست روسها سپرد. و شرم آورتر آنکه همین «کنسولی» در روز حادثه، ترجمه دستور اعدام را برای حاضران قرایت کرد.

کاظم خان نوکام؛ نایب کلانتری کیاب

این مورخ از «کاظم خان نوکام»، فرزند علی اوستای مجاهد یاد می کند که در آن زمان نایب کلانتری محله کیاب بوده و در حالی که تنها ۳۰سال داشت، به خیانت «غلامعلی خان مدبر الممالک» – که در خانه اش پنهان شده بود- اسیر روسها گردید.

ملا عبد العزیز شریعتمدار کرگانرودی؛ فرمانده مشروطه خواهان تالش

یوسفدهی، «ملا عبد العزیز شریعتمدار کرگانرودی» را تنها فرد مسن از میان این ۴شهید یاد کرده و می افزاید: ملا عزیز از روحانیون ظلم ستیز و متولد لیسار کرگانرود بود. و پس از تحصیل علوم دینی و رسیدن به درجه اجتهاد، به زادگاهش بازگشت و عنوان شریعتمداری را با فرمان دولتی بدست آورد. ولی خیلی زود پناهگاه  مظلومان در برابر خوانین شد.

نویسنده «رجال مشروطه گیلان» از همکاری های ملا عزیز با انجمن سری انزلی و رهبری مشروطه خواهان تالش به زعامت وی یاد کرده و توضیح می دهد: در دو ران استبداد صغیر و پس از انقلاب محرم ۱۳۲۷ قمری، ملاعزیز به پاس خدمات صادقانه اش به دریافت یک طاق شال کشمیری از «سپهدار اعظم تنکابنی»، رهبر مشرو طه خواهان و فرمانده ی سپاه مشروطه نایل شد. و در اواخر همین سال به خواست سپهدار اعظم -که در این هنگام رئیس الوزرا و وزیر جنگ مشروطه بود- در راس دویست نفر از سواران تالش، به اردوی «عبدالحسین خان سردار محیی»- که عازم سرکوب شاهسون ها بود- ملحق گردید.

این مورخ از تلاشهای ملا عزیز و شجاع دیوان کرگانرودی انوش خان تالش و افراد تحت امرشان در حوادث ۱۳۲۹ قمری یاد کرده و ادامه می دهد: وقتی شایع شد «محمد علی شاه» مخلوع و نیروهای تحت امرش با حمایت قوای روس حاضر در منطقه از راه دریا و بندر انزلی قصد حمله به گیلان را دارند، مشروطه خواهان گیلان از جمله تفنگچیان تالش به دفاع تجهیز شدند. ملا عزیز با وجود کبر سن هر روز با لباس روحانیت و تفنگ و یراق در تظاهرات اهالی در مساجد  و میدان ها حاضر می شد. با آغاز تعرض تمام عیار روس ها به اهالی و داویر دولتی، قرارگاه مجاهدین تالشی در جنب نظمیه از نخستین جاهایی بود که مورد حمله قزاق های روس قرار گرفت  و در این ماجرا عده زیادی از اهالی شهر دستگیر  و تعدادی از اسرا از جمله ملا عزیز و ۳نفر یاد شده با غل و زنجیر به وسیله کشتی به باکو فرستاده شدند.

یوسفدهی یادآور می شود: ملا عزیز نیز مانند باقی مشروطه خواهان بعد از آزادی از زندان، به دلیل تعقیب های نکراسف، فرمانده روس در رشت، در خانه سید سقط فروشی -که با وی مراوده تجاری داشت- پنهان می شود. سید نزد آشنایش رضا شریعت زاده (مشاور کنسولگری روس و قایم مقام الملک بعدی) می رود تا مانع تعرض به ملا عزیز شوند، ولی طولی نکشید که قزاق های روس به خانه اش ریختند و شریعتمدار کرگانرودی را با ضرب و شتم به کنسولگری برده و زندانی کردند.

۱۲بهمن ۱۲۹۰اعدام مشروطه خواهان

یک ساعت مانده به ظهر روز جمعه، به سال ۱۲۹۰ خورشیدی، جمعیت زیادی در صحرای ناصریه، بیرون دروازه رشت یعنی جایی که اکنون بیمارستان پورسینا سربرآورده، جمع شده بودند تا نظاره گر اعدام مشروطه خواهان باشند. ۴نامبرده را با یک عراده توپ به ناصریه آوردند و در یک دادگاه فرمایشی نامبردگان را پای چوبه دار بردند و پس از اعدام هر ۴نفر را در گودالی دفن و رویشان شفته اهک ریختند.

هر چند بلافاصله بعد  از اعدام پای چوبه دار ایشان گودالی کندند و هر ۴نفر در یک گودال بدون آداب مذهبی دفن شدند؛ اما تاریخ هیچگاه نیکنامی را فراموش نمی کند حتی اگر یک شمع هم بر مزار  شهدایی -که در یک گور خفته اند- روشن نشود!