بالاخره شهری که می خواهم در آن زندگی کنم را پیدا کردم

حرف تازه : اولین باری که از رشت به تهران برگشتم به اطرافیانم گفتم من بالاخره شهری که میخواهم در آن زندگی کنم را پیدا کردم.

الهام نامی یکی از هنرپیشه های جوان، باهوش و خوش آتیه سینمای کشور است که در رشته هنر با گرایش نمایشنامه نویسی ادامه تحصیل داد البته نه به خاطر اینکه نویسنده ی بزرگی شود بلکه فقط به این خاطر که بازیگری باشد که جهان متن را بیشتر و بهتر درک کند. وی عاشق سفر کردن به طبیعت است و بیش از شهر و تاریخ و معماری به طبیعت بکر علاقمند است.

کمی درباره خودتان بگویید.

الهام نامی هستم تئاتر خوانده ام گرایش ادبیات نمایشی در دانشگاه تهران، تئاتر را از اواخر دهه هفتاد شروع کرده ام اما در سینما کم سن و سالم و حدود دو سال است که کار سینمایی انجام می دهم که ماحصل این دوران پنج فیلم سینمایی است و چند فیلم کوتاه. اولین کار سینمایی که بازی کردم اثری تجربی بود به کارگردانی آقای محمدعلی سجادی به اسم سیاووشان که هنوز به اکران نرسیده و احتمال دارد در گروه هنر و تجربه اکران شود.

الهام نامی چه ویژگی هایی دارد؟

درونگرا و ظاهرا خونسرد هستم، اما به همان اندازه روح سرکشی دارم. به گفته اطرافیان بجوش ام و آستانه ی تحملم در قبال سختی ها و بد خلقی ها بالاست اما از بی نظمی و بی برنامگی متنفرم و چیزی بی نهایت بهم می ریزدم بد قولی است. از نظر کاری و حرفه ای بسیار کمال گرا و ایده آلیست هستم. فصل ها، رنگ ها، غذاها و حیوانات را دوست دارم. در ورزش و تفریح به اسب سواری و دوچرخه سواری علاقه دارم و هر از گاهی آرامشم را در این فضاها پیدا می کنم. در زندگی خصوصی افراد بویژه چهره ها سرک نمی کشم و از این روحیه ی افراد گریزانم.

ایده آل شما در دنیای نمایش، سینما و تلویزیون در کجا قرار دارد؟
ایده آل من در این حرفه؟! خیلی سوال کلی ای است. خب من عاشق کارم هستم و طبیعی است که برایش با تمام توان وقت، انرژی و هزینه بدهم، ولی واقعا دوس دارم لحظاتی از عمر خودم را جای اینکه یک بازیگر پرحاشیه و تو خالی باشم طوری کار کنم که حداقل بعدها خودم از خودم راضی باشم. به تعبیر دیگر ذات هنر در معنای ماندگاری برایم بیشتر از بعد تجاری و رسانه ای این عرصه الویت دارد.

دوست دارید در کنار کدام بازیگران قرار بگیرید؟
خیلی بازیگران هستند که دوست دارم تجربه بازی در مقابلشان را داشته باشم ولی در جغرافیای خودمان خوب ها خوبند و مشخص و من هم مثل هر بازیگری تجربه همکاری با آنها را مثل سایر همکارانم خواهانم به عنوان مثال آقای کیانیان و خانم معتمد آریا دو بازیگری هستند که خیلی دوس دارم در مقابلشان بازی کنم چون علاوه بر حرفه و فن، دیدگاه تربیتی ام که برایتان شرح دادم را مدیون همین اساتیدم. البته همیشه دوست داشتم در مقابل آلپاچینو بازی کنم! شاید رویایی باشد و شاید یک روز رویاهایمان محقق شوند، روزی که خود و سینمای خودمان را باور کنیم. دوست دارم تجربه کار با آقای انتظامی، آقای مشایخی، آقای نصیریان، آقای کشاورز، خانم تسلیمی، خانم آدینه و خیلی از جوانترها وهم نسلان خودم را که میدرخشند داشته باشم.

کدام یک از کارهایتان را بیشتر می پسندید؟
در سینما چون کإرهای زیادی نکرده ام به نظرم هنوز فرصت لازم و ایده آلی نداشته ام اما در تئاتر چرا. نقشهایی بوده که خیلی با آن زندگی کردم و بازخوردهای خوبی گرفتم، به عنوان مثال در نمایش ترانه های محلی کار آقای محمد رحمانیان که نقشی برای من نوشته شد و خیلی تجربه عجیب و رویایی از آن شب ها روی صحنه دارم و در خاطرم مانده است یا آثار دیگری که با گروه خودمان در داخل و خارج از کشور کار کرده ایم و میکنیم و چون با روحیات و تواناییهای هم آشناییم زندگی و کارمان درهم تنیده می شود تا بهترین نتیجه را بگیریم.

کدام هنرپیشه ها را می پسندید؟
به نظرم هنر بازیگری مثل دیگر شاخه های هنری همیشه در یک سطح عالی و همه چیز تمام نمی ماند.
بازیگران در فراز و فرودند و این طبیعت این حرفه است ولی خانم سوسن تسلیمی به عنوان یک بازیگر ایرانی الاصل که حالا هنرمندی جهانیست از نظر من تجربه های درخشانی داشته و مسیری که به صورت حرفه ای طی کرده ستودنیست، یا شهاب حسینی که خیلی بازیگر قابل ستایشی است و خیلی های دیگر که اکثرا در آثارشان کامل و حتی حسرت برانگیزند…

بازیگران غیر ایرانی هم هستند که مورد پسندم هستند لئوناردو دی کاپری و کیت وینسلت زوج سینمایی به خاطر مسیر درستی که در این حرفه سپری کردند برایم قابل تقدیرند.

کمی درباره کار جدیدتان «دختری با شال قرمز» توضیح دهید.

به نظرم این فیلم کمی ساختار پیچیده ای دارد به خاطر اینکه اصلا فضای رئالی ندارد و تا جایی که می دانم فیلمنامه بخشی از انتظارات عوامل از محصول نهایی را برآورده کرده بود و آن چیزی که من در حین فیلمبرداری دیدم هیچ پلان زیبایی از چشمان تیز بین آقای معصومی جا نیافتاد و باید منتظر بمانیم و ببینیم که در تدوین فیلم چه اتفاقی رخ خواهد داد.

چطور برای این فیلم انتخاب شدید؟
درمورد انتخابم در پروژه دختری با شال قرمز، من قبلا با آقای خسرو معصومی فیلمی را کار کرده بودم به اسم تابو که آقای نادر معصومی تصویربردار آن کار بودند و ایشان من را به این پروژه دعوت کردند.

کار کردن در رشت چطور بود؟
در مورد کار در رشت، راستش من اولین باری که از رشت به تهران برگشتم به اطرافیانم گفتم من بالاخره شهری که میخواهم در آن زندگی کنم را پیدا کردم.

دوست دارید باز هم در این شهر کار کنید؟
رشت را دوست دارم اما کار پیشنهادی بعدی در رشت را نمیدانم،بستگی به فیلمنامه و شرایط دارد.

به جز بازیگری به کار دیگری هم مشغولید؟
من به جز بازیگری جسته گریخته کار دوبله هم می کنم البته الویتم با بازیگری است و هر زمانی که بتوانم در تلویزیون کار دوبله هم انجام می دهم.

دوبله تاثیری روی حرفه اول شما داشته است؟
دوبله به شدت به بازیگری ام کمک کرد و کار کردن با هنرمندان بزرگ دوبلور تجربه های زیادی به من داد. چون در دوبله این امکان را دارم که در کنار آدم های بزرگ خودم را به جای بازیگران سرشناس که در فیلم های جهانی می درخشند بگذارم و مدام نکته های بازیگری را در بازی آنها مرور کنم.

بسیار از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید متشکریم.

من هم سپاسگزارم و برای شما آرزوی موفقیت می کنم.

منبع : فرهنگسرای مجازی رشت