اینجا ایران است؛ صدای انقلاب را میشنوید
حرف تازه : اینجا تهران است، اینجا قم است، اینجا تبریز است، اینجا مشهد است، اینجا اهواز است، اینجا «ایران» است، صدای انقلاب را میشنوید. بهمن که میگوییم، فقط حکایت سال ۱۳۵۷ نیست، حکایت یکعمر است، گفتمانی که از سالهای قبل از ۵۷ شروعشده بود و تا بعدترها هم ادامه پیدا کرد. روایت بهمنماه، زمستانی […]
حرف تازه : اینجا تهران است، اینجا قم است، اینجا تبریز است، اینجا مشهد است، اینجا اهواز است، اینجا «ایران» است، صدای انقلاب را میشنوید.
بهمن که میگوییم، فقط حکایت سال ۱۳۵۷ نیست، حکایت یکعمر است، گفتمانی که از سالهای قبل از ۵۷ شروعشده بود و تا بعدترها هم ادامه پیدا کرد. روایت بهمنماه، زمستانی نیست، بهار است که هرروز شکوفه میدهد، آنهم شکوفههای تازهتر و تازهتر.
همین روزها بود که طوفان شدیم، تهران و قم و مشهد و اهواز و اصفهان و خرمآباد ندارد، موج به موج راه افتادیم، شاید اولش از حادثه میترسیدیم؛ اما جرات طوفان شدن پیدا کردیم و انقلاب شدیم.
اینجا مسجد علوی، صدای سید فخرالدین رحیمی بلند است و از امام میگوید… اینجا مسجد جامع ارومیه، حرف حرف قیام است … اینجا محله شهدای شهر ایلام، زمین با خون شهید اسدالله شیرخانی رنگ گرفته است … همه بودیم، همه هستیم، همه خواهیم ماند.
پرده اول؛ قیامِ قم
اینجا قم است، صبح زود ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، حرکت به سمت خیابان یخچال قاضی را از دیشب مرور کردم، جایی که بیت امام خمینی این روزها قلب تپنده شهر خون و قیام است، تاکسی مرا به ابتدای خیابان صفائیه میرساند، راه بند است و بقیه مسیر را باید پا به پای مردم به سمت بیت بروم.
کماندوهای رژیم شهر را خالی کردهاند، دیگر جایی برای باتوم و گلوله نیست، شهر شهرِ امام است، مسیر صفائیه را با خاطرات۱۹ دیماه سال گذشته طی میکنم، چه زود گذشت از آن روزی که مردم و علمای این دیار در اعتراض به انتشار مقاله توهینآمیز به امام که در روزنامه اطلاعات، چاپشده بود در بیت آیتالله نوری همدانی در همین خیابان جمع شدند و حادثه قیام ۱۹ دیماه در تن و جان این شهر ثبت شد، انگار همین دیروز بود که خیابان صفائیه حادثه درگیری بین طلاب و مردم و کماندوهای رژیم را تجربه کرد.
با مرور خاطرات گذشته به چهارراه شهر میرسم، همینجا بود که کماندوها، طلاب و مردم را به رگبار بستند و حداقل پنج نفر را به شهادت رساندند و عزاداریهای پیدرپی برای این شهدا در شهرهای دیگر برگزار شد تا به امروز رسید…
صبح زود ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ است، مسیرم را به سمت بیت امام تصویر میکنم، کمی جلوتر که میروم، جمعیت در هم موج میزند، بلندگویی که صدای رادیو را با خود یدک میکشد گزارش از تهران را مستقیماً صدا میکند، لحظه ورود رسیده است، همه اشک میشوند و «خمینی ای امام» زمزمه شهر میشود.
مردم سیاهپوش عزاداری حسین (ع) بر سر و سینه میزنند، جای شهدای ۱۹ دی قم خالی است، جمعیت دائماً پیگیر اخبارند، نزدیکان امام مردم را دعوت به آرامش میکنند.
اینجا بیت امام در قم است، میدانم که کارم گمشدن هرروز در خیل جمعیت و همراه شدن با مردم در مقابل بیت امام است، درودیوار اطراف بیت مملو از عکس امام و شعار است، مردم اخبار را ازاینجا دنبال میکنند، پیگیری اخبار تشکیل کابینه و تائید و تشکیل کمیتههای انقلاب و روزهای پرالتهاب ۱۲ تا ۲۲ بهمن، و روزشمار انقلاب آغاز میشود …
پرده دوم؛ تبِ تبریز
پادگانها یکی بعد از دیگری سقوط و سربازان بالباس مبدل از خدمت فرار میکنند، دژبانی ارتش تلاش دارد تا به هر نحو ممکن مانع فرار سربازان و افسران از محل خدمتشان شود اما همکاری انقلابیون با آنها مانع توفیق دژبانی ارتش و گاه ساواک در دستگیری آنها میشود.
اسلحهخانههای پادگانها یکی پس از دیگری به دست انقلابیون میافتند و سنگرهای انقلاب یکی پس از دیگری در خیابانها تشکیل و تجهیز میشود.
تشکیلات ساواک در تبریز ازهمپاشیده است و مبارزان با شناسایی آنها یکبهیک به تیر غیب گرفتارشان میکنند. خبرهای مسرتبخش یکی پس از دیگری از شهرهای مختلف به گوش میرسد. تهران کانون توجهات است و قم رهبری این حرکت را بر عهده دارد.
تبریز هم با رهبری شهید آیتالله قاضی طباطبایی نفس رژیم را در گلو خفه کرده است. در طول خیابان امام خمینی (پهلوی سابق) سنگرهای انقلاب برپاشده است. نیروهای انقلاب با درایت تمام نسبت به حفاظت از جان ملت تلاش دارند.
مردم انقلابی با پیامها و اعلامیههای روحانیون انقلابی بهویژه آیتالله خامنهای و آیتالله قاضی خط انقلاب را میشناسند و میکوشند از نفوذ ضدانقلاب در سنگر خود جلوگیری کند.
روزنامههای تهران هرروز خبر کشته شدن وابستگان رژیم را به مردم اطلاعرسانی میکنند. مسئولان رژیم یکی پس از دیگری فرار را برقرار ترجیح میدهند. خبرها از روستاهای اطراف تبریز حاکی از آن است که ملاکین و خوانین از محل خود گریختهاند. روستاها بهترین مکان برای سربازان فراری از پادگانها هستند تا ساواک به سراغشان نیاید.
بلندگوهایی که مردم در طول خیابانها کار گذاشتهاند اخبار و اطلاعیههای مهم را به اطلاع مردم میرساند. این روزها بیمارستانها فقط دارو، لوازم پزشکی و پتو از مردم میخواهند. درِ بیشتر خانهها نیمهشبها برای پناه دادن به فرزندان انقلاب باز است و مردان در پشتبام خانهها کشیک میدهند. چون مأموران ساواک شبانه وارد خانهها میشوند تا انقلابیهای شاخص و سربازان فراری را دستگیر کنند. هرکس با هر وسیلهای که در دست دارد از محل خود پاسبانی میکند.
۲۲ بهمن اما روز سختی است. ارتش از دیشب اعلام حکومتنظامی کرده بود اما بافرمان امام (ره) همه به خیابانها ریخته و فرمان ارتش را نقض میکنند. فرماندهان ارشد ارتش چارهای جز اعلام بیطرفی ندیدند و دستور بیطرفی ارتش را به همه واحدهای نظامی خود ابلاغ کردند. درگیریهای مردم تبریز با نیروهای ساواک و برخی وفاداران ارتشی گارد شاهنشاهی شدت بیشتری گرفته ولی پیشروی برای تصرف ساختمانهای دولتی، بهویژه ساختمان ساواک در بلوار ۲۹ بهمن همچنان ادامه دارد.
ساواکیها که مأموران شهربانی را سپر جانشان کرده بودند اکنون در حال گریختن از اداره ساواک تبریزند. مأموران شهربانی هم بهصف مردم پیوستهاند و ساختمان ساواک را تقریباً تقدیم نیروهای انقلاب کردهاند.
بازار تبریز هم صحنه درگیری بازاریان با نیروهای وفادار شاه است اما امروز ۲۲ بهمن شدت درگیریها به حدی بود که چندین شهید و زخمی برای انقلابیون در پی داشت و با هر خونی که به زمین میچکید صدای انقلاب قویتر شنیده میشد …این صدای انقلاب است.
پرده سوم، موجِ مشهد
اینجا مشهد است، هجدهم بهمنماه ۱۳۵۷، امروز راهپیمایی گستردهای از سوی مردم مشهد بهمنظور پشتیبانی از کابینه مهندس بازرگان و اعتراض به بختیار نخستوزیر غیرقانونی از ساعت ۹ صبح شروعشده است.
پیشاپیش این جمعیت عظیم روحانیون و در صفوف بعدی، کارگر و کشاورز به میدان آمدهاند، همگی با مشتهای گرهکرده شعار میدهند، از مقابل مدرسه نواب حرکت کرده و از چهارراه شهدا وارد خیابان امام خمینی شدهاند، گروه دیگری از میدان شهدا به جمعیت ملحق شده و از دروازه طلائی وارد خیابانهای خسروی و خسروی نو بهطرف میدان حضرت میشوند.
«درود بر خمینی رهبر آزادگان، سلام بر بازرگان نخستوزیر ایران» صدای جمعیت است، ساعت ۱۱ پس از ورود به میدان حضرت حدود یک ساعت و نیم طول میکشد که راهپیمایان در اطراف میدان مستقر شوند.
ظهر میشود و صدای اذان همه را برای اقامه نماز بهصف میکند؛ روزنامه خراسان روز بعد مجموع شرکتکنندگان در راهپیمایی را یکمیلیون نفر تیتر میکند که ۳۰۰ هزار نفر از آنها زنان مشهدی هستند که پا بهپای مردان به حمایت از امام آمدهاند.
روی نرده و دیوارهای موزه آستان قدس تابلوهایی به چشم میخورد که روی آنها نوشتهشده است: «در حکومت اسلامی کسانیکه بر طبق دستورهای اسلام حکومت و قضاوت نکنند کافرند.»
ساعت یک بعدازظهر است، سخنرانی توسط استاد شیخ علی تهرانی انجام و در پایان سخنرانی اعلام شد که طبق فرمان امام خمینی(ره) فردا پنجشنبه ۱۹ بهمنماه راهپیمایی در سراسر ایران برگزار میشود و در مشهد هم چهارراه شهدا آماده حضور دوباره مردم است.
پیام این جوشوخروش به تهران میرسد، طبقات مختلف و اصناف مشهد تلگرافهایی مبنی بر پشتیبانی از انتخاب مهندس بازرگان به نخستوزیری دولت موقت اسلامی را به تهران مخابره میکنند، همه حرف این است: «موج مشهد همراه است، طوفان میشویم. »
رویدادهای انقلاب در برخی استانهای کشور
نام استان | حال و هوای انقلاب در استانها |
آذربایجان غربی | روز تاریخی مهم انقلاب در استان آذربایجان غربی دوم بهمنماه ۵۷ بوده که قیام مسلحانه مردم ارومیه علیه رژیم طاغوت صورت گرفت و از این حرکت بهعنوان اولین اقدام یا قیام مسلحانه کشور علیه رژیم طاغوت نامبرده میشود. تعداد شهدای انقلاب در استان ۷۳ نفر بوده و مسجد جامع ارومیه از مراکز شاخص انقلابی این استان است. |
اردبیل | اردبیل هم بهمنماه ۵۷ روزهای پرجوشوخروشی داشته است، ۴۷ شهید در جریان مبارزات انقلاب از افتخارات این استان و مرکز تجمع مبارزان انقلابی نیز باغ ملی و مسجد میرزاعلی اکبر بوده است. |
اصفهان | روایت مبارزات در اصفهان هم بهمانند استانهای دیگر از مدتها قبل از بهمن ۵۷ شروعشده بود، ۱۰ مرداد ۵۷ مردم اصفهان در پی دستگیری آیتالله طاهری از مبارزان انقلابی، در منزل آیتالله خادمی تحصن کردند. خادمی در این روز طی اعلامیهای با محکومیت این مسئله اعلام کرد همه مردم متدین اظهار میدارند تا آزادی معظم له از پا نخواهند نشست و تعطیلی دروس و مغازهها را ادامه میدهیم و چنانچه پاسخ مثبت به ما داده نشود، مسئولیت هرگونه عکسالعمل بر عهده مقامات خواهد بود. تحصن ۱۰ روز طول کشید و در ادامه موجب اعتصابات و راهپیمایی گسترده شد و منجر به نخستین حکومتنظامی کشور در اصفهان پایین کشیدن مجسمه شاه و گرفتن ساواکیها و آزادی پادگانها در اصفهان زودتر از شهرهای دیگر انجام شد بهگونهای که اعضای برتر انقلابی اصفهان برای کمک به تهران فراخوانده شدند. |
البرز | در کرج مبارزان انقلابی مختلفی فعالیت میکردند که برای پیوستن به صفوف انقلابیون راهی پایتخت یا قم میشدند. حجتالاسلام علی ادیبی طلبه جوان البرزی ساکن روستای ناریان شهرستان طالقان یکی از همین افراد بود که سال ۱۳۴۲ برای تحصیل رهسپار قم شد. این طلبه باروحیه انقلابی به همراه دیگر همکلاسیهای خود شبانه اعلامیههای امام خمینی را پخش و در ۱۵ خرداد سال ۴۲ به همراه دیگر همدرسهای خود با حضور در راهپیمایی به شهادت رسید و گمنام به خاک سپرده شد. |
ایلام | مردم ایلام در سال ۱۳۵۷ همگام و همگرا با دیگر مناطق ایران، علیه استبداد پهلوی به پا خاستند و از طریق راهپیمایی، تظاهرات و اعتصابات مخالفت خود را ابراز داشتند. روحانیان و فرهنگیان مبارز ایلام در جریان مبارزه، رهبری و هدایت مردم را بر عهده داشته و با سخنرانی و صدور اعلامیهها مردم را برای مبارزه با رژیم پهلوی تشویق میکردند. شهیدان اسدالله شیر خانی، قیصر مؤمنی، محمدرضا اقبالی، مراد نوروزی، شیرزاد عبدالهی، ربابه کمالی و امین پورصفر ازجمله شهدای انقلاب اسلامی در این استان هستند. محله شهدای ایلام از مراکز شاخص انقلابی این استان است. |
تهران | روزهای منتهی به بهمن ۵۷، روزهای عجیب و تاریخی برای برخی مناطق استان تهران بود. با فرار شاه از کشور، جرقههای نهضت اسلامی شعلهورتر از قبل شده بود و مردم مناطق مختلف استان تهران با حضور در پایتخت و یا راهاندازی تظاهرات در محل زندگیشان، بازگشت امام به میهن را فریاد میزدند. در این میان اوضاع ورامین متشنجتر از سایر نقاط بود. در دیماه۵۷قیام تاریخی مردم ورامین رقم خورد و در این حادثه خون شهیدان کریمی، شیرازی و میرزایی درخت انقلاب اسلامی را آبیاری کرد. به شهادت رسیدن سه جوان ورامینی، آتش خشم مردم دیار ۱۵خرداد را شعلهورتر از گذشته کرد. نکته جالب آن بود که ساواک اجازه برگزاری ختم برای شهدای ورامین را نداد و حتی هزینه گلولهها را نیز از خانواده شهدا خواست. تا زمان ورود امام راحل، مردم این منطقه به مبارزات خود ادامه دادند. همزمان با ورود امام خمینی به میهن گروههای مختلفی در استان تهران به گروه استقبال از امام پیوستند و جشنهای مختلفی همزمان با ورود امام در استان تهران برگزار شد. در فاصله ورود امام تا پیروزی انقلاب اسلامی مردم استان تهران زمینه پیروزی نهضت اسلامی در نقاط مختلف استان را فراهم کرده تا اینکه جشن پیروزی انقلاب در سراسر استان تهران در ۲۲بهمن گرفته شد. |
بوشهر | مبارزات انقلابی در بوشهر نیز در بهمن ۵۷ به اوج خود رسید، محلات قدیمی شهر کانون حرکتهای انقلابی در بوشهر بوده است. و در دهه منتهی به ۲۲ بهمن میدان قدیمی شهر بوشهر شاهد به زیر کشیدن مجسمه شاه بود. مردم این استان نیز همچون دیگر نقاط کشور، حضوری گسترده و پرشور در مراسم و تظاهرات انقلابی داشتند و چندین شهید نیز تقدیم انقلاب کردند. |
چهارمحال و بختیاری | نوزدهم بهمن ۵۷، افزون بر یک هزار و ۵۰۰ نفر از اهالی بختیاریهای استان چهارمحال و بختیاری، با حضور در مدرسه علوی تهران، با امام خمینی(ره) بیعت کردند و انزجار خود را از «شاهپور بختیار» نخستوزیر وقت رژیم ستمشاهی اعلام کردند. این اقدام مردم استان در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷، نقش بسیار مهمی در اثبات وفاداری مردم این استان نسبت به اسلام و آرمانهای والای امام خمینی (ره) داشت. این افراد در طول مسیر با مشکلات و موانع زیادی مواجه شدند که به عشق دیدار با امام و اعلام انزجار از بختیار همه سختیها را تحمل کردند. در این روز امام با نیروهای هوایی دیدار داشت و دیدار دوم امام با مردم سلحشور و غیور و با بصیرت بختیاری بود. |
خراسان جنوبی | مهمترین اتفاق در بیرجند طی دهه منجر به پیروزی انقلاب مربوط به هفتم بهمنماه است، در این روز، طی تظاهرات و راهپیمایی سراسری در بیرجند، تعدادی از مردم به شهادت رسیدند. علاوه بر تحرکات بهمنماه پیش از آنهم مردم خراسان جنوبی به صحنه مبارزات آمده بودند، در ۱۷ دیماه، تظاهرات بانوان مقابل مسجد آیتی انجام شد. در ۵ بهمنماه حمله به مردم بیرجند با دو کامیون و به آتش کشیدن مسجد آیتی برای ایجاد رعب و وحشت انجام شد که در این حادثه نیز یک نفر به شهادت رسید و شهید میری زخمی شد و یک سال بعد به شهادت رسید. ۱۶ بهمن هم شاهد تظاهرات مردم این استان بود و درنهایت ۲۲ بهمن کلانتری واقع در میدان امام (ره) بیرجند به دست انقلابیون افتاد. خراسان جنوبی در این ایام ۱۴ شهید تقدیم انقلاب کرده است. |
خراسان شمالی | شهربانی بجنورد به دست نیروهای مردمی افتاد. در اوج راهپیماییهای مردمی روزهای ۱۸ و ۱۹ بهمنماه ۵۷، نیروهای شهربانی برای ایجاد رعب و وحشت میان مردم، تعداد زیادی از چماق به دستان را در حدفاصل میدان شهید و چهارراه مخابرات برای مقابله با تظاهرکنندگان سوار کامیون کرده بودند و در گوشه و کنار خیابان تظاهرکنندگان را با چماق مورد ضرب و شتم قرار میدادند. مردم بیدفاع هم تنها با پرت کردن سنگ به سمت چماق داران از خود دفاع میکردند. چماق به دستان در روزهای پایانی عمر خود هرکسی را که در راهپیمایی و تظاهرات میگرفتند تحویل شهربانی میدادند. روز۲۱ بهمنماه ۱۳۵۷ مردم با برپایی تظاهرات به سمت شهربانی بجنورد که حدفاصل میدان کارگر و چهارراه قیام قرار داشت، حرکت کردند و با درگیری با نیروهای شهربانی، این مرکز را به تصرف خود درآورده و پاسبان نجفی را که از مزدوران رژیم و وابسته ساواک و عامل شهادت شهید حسن حسنآبادی، اولین شهید انقلاب در این شهر بود را از ساختمان شهربانی به پایین انداختند. با مرگ نجفی که منفور مردم و صادرکننده دستور حمله و تیراندازی به مردم بود، عملاً شهر بجنورد به دست مردم انقلابی بجنورد افتاد. |
خوزستان | اجتماع بزرگ مردم بهبهان در مسجد امامزاده حیدر و حمایت از انقلاب، خواسته مردم خوزستان در برقراری حکومت اسلامی از سوی امام خمینی(ره) و انجام راهپیماییهایی در این خصوص، پیگیری جامعه روحانیت بختیاری ایذه برای استعفای بختیار، اعتراض روحانیت و افسران دزفولی به دستگیری همافران، تظاهرات ۵۰ هزارنفری مردم شوشتر برای استعفای سید عبدالله صدیق زاده نماینده این شهر، برگشت به کار ۴۰۰ کارگر شهرداری آبادان بعد از ۱۲۰ روز اعتصاب بهمنظور تمیز کردن شهر با وساطت روحانیت این شهر ازجمله مهمترین وقایع دهه فجر ۵۷ در خوزستان به شمار میرود. |
زنجان | مردم استان زنجان هم روزهای خونینی در بهمنماه را شاهد بودند، زنجان ۳۵ شهید را تقدیم انقلاب کرده و مسجد ولیعصر و اسحق میرزا از مراکز شاخص انقلابی این استان بوده است. |
سمنان | روزی که بنزین عامل برگزاری یک سخنرانی شد
هفت روزی به ورود امام مانده بود و هنوز کسی نمیدانست که چه میشود روزنامه جمهوری اسلامی در تیتر روی صفحه نخست خود نوشته بود «ورود امام در هالهای از ابهام» و این روزها شاید سرنوشتسازترین روزهای تاریخ معاصر ایران بود. برادران رضا پور یک پای انقلاب در شاهرود بودند، آن روزها در خیابان مصلا و مزار قدیم فعالیتهایی داشتند. بهاصطلاح امروزیها فعال سیاسی بودند اخبار را هم از آنها میشد گرفت. |
فارس | جشن پیروزی انقلاب در شیراز بهواسطه سقوط ساواک و تصرف صداوسیما یک روز زودتر از نقاط دیگر کشور برگزار شد. استان فارس تنها استان کشور بود که در سه شهرستان آن؛ شیراز، کازرون و جهرم حکومتنظامی اعلام شد و بهواسطه اینکه مرکز ساواک در دیماه به دست مردم افتاده بود روز ۲۱ بهمن مردم شیراز شهربانی اصلی و صداوسیما را در اختیار گرفتند و جشن پیروزی را برگزار کردند. |
قزوین | قزوین جزو اولین شهرهایی بود که در آن حکومتنظامی اعلام شد اما دراینبین ششم و هفتم دیماه سال ۵۷ برای مردم قزوین روزی سرنوشتساز و حساس بود، در روز ۷ دی با توجه به نقش عمده و تأثیرگذار فرهنگیان در راهپیماییها، بسیاری از فرهنگیان و مدیران مدارس تصمیم گرفتند که مدارس را تعطیل کنند و به جمعیت راهپیمایان بپیوندند. دبستان بابک در خیابان پادگان یکی از این مدارس بود که در نزدیکی یک نفتفروشی واقع بود که با تعطیلی مدارس، دانش آموزان با دیدن والدینشان که در صف نفت بودند همانجا مشغول بازی میشوند، در آن حین یک خودروی نظامی که مسئولیت برخورد با راهپیمایان را داشته با دیدن بچههایی که در کنار خیابان به تبعیت از پدر و مادر خود در حال شعار دادن بودن به سمت دانش آموزان رفته و با آنها برخورد میکند که در آن برخورد ۱۱ نفر از دانش آموزان شهید و زخمی میشوند. این اتفاق چون در برخورد با کودکان بیگناه بود بازتاب کشوری و جهانی پیدا کرد. با توجه به اینکه در آن زمان ما رسانهای نداشتیم که بتواند خبر را بهدرستی منعکس کند، خبرهای مختلفی اعم از اینکه تعداد شهدا دهها تن بوده یا مثلاً برخورد تانک با کودکان، توسط رادیو بیبیسی و خیلی از رسانههای خارجی انعکاس پیدا کرد و در روزهای بعد مردم در شهرهای مختلف در خلال راهپیماییها این برخورد نظامیها با دانش آموزان قزوین را محکوم کردند. |
کردستان | کردستانیها هم در بهمنماه شاهد شهادت برخی از تظاهرات کنندگان بودند، کردستان در این ایام ۳۵ شهید تقدیم کرده، که بیشتر این شهدا هم در خیابان شهدای سنندج در تظاهرات و راهپیماییها به شهادت رسیدند. البته تعداد شهدای انقلاب استان قریب به ۵۰ نفر است ولی چون برخی از آنها در استانهای دیگر به شهادت رسیدند جزو شهدای آن استان محسوب شدند. نمونه آن کامران نجات الهی اهل بیجار که در تظاهرات تهران شهید شد. |
کرمان | حماسه بزرگ مردم کرمان در ۲۴ مهرماه سال ۵۷، سالروز به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان به دست مزدوران رژیم شاه، ایستادگی و مقاومت مردم بصیر و ولایتمدار کرمان را در مقابله با ظلم و جور، تثبیت و بر همگان آشکار ساخت. در ۲۴ مهر ۱۳۵۷ حدود ۲۰ هزار نفر از مردم به مناسبت چهلم شهدای ۱۷ شهریور و در آستانه اولین سالگرد درگذشت مشکوک آیتالله سید مصطفی خمینی(ره) به دعوت علما در مسجد جامع شهر کرمان اجتماع کردند. به گفته شاهدان عینی، در این روز غیرنظامیان وابسته به مأموران حکومت پهلوی، با حمله به مسجد جامع و حمله به مردم و آتش زدن مسجد و قرآنها و اهانت به ناموس مردم موجی از تنفر و انزجار را در مردم ایجاد کردند. مهاجمان با چوب و چماق و اسلحه و پرتاب گاز اشکآور به جان مردم افتادند و تعداد زیادی از مردم زخمی شدند و به گفته شاهدان حادثه، چماق به دستان بعد از آتشزن مسجد به سمت بازار و خیابانها حرکت کردند و مغازههای متعلق به حامیان انقلاب را به آتش کشیدند. واقعه مسجد جامع کرمان در سخنرانیها و عکسالعملهای مردم در روند پیروزی انقلاب نقش زیادی داشت و بلافاصله در سراسر کشور شعار تظاهرات مردم درباره حمله به مسجد جامع کرمان بود. در پی حادثه کرمان و باخبر شدن مردم سایر شهرها، اعتراضهای شدیدی در شهرهای مختلف صورت گرفت و بیشتر بازارها تعطیل شد. سرنگونی مجسمه شاه در کرمان، سیرجان، رفسنجان و جیرفت در شهر کرمان تمام مجسمههای شاه سرنگون و ساختمان ساواک به آتش کشیده شد مردم استان کرمان فرار شاه را در سراسر استان کرمان جشن گرفتند و اعضای جامعه کلیمیان کرمان درحالیکه عکسهای امام خمینی(ره) را در دست داشتند در میان اجتماع مردم کرمان، در مسجد امام همبستگی خود را با هموطنان اعلام داشتند. تعداد شهدای انقلاب و زندانیهای سیاسی در استان کرمان به ترتیب ۲۳ و بیش از ۵۰نفر است. |
کرمانشاه | مسجد آیتالله بروجردی، مسجد حاج شهباز خان، منزلهای آیتالله نجومی، آیتالله حاج آخوند، آیتالله کاظمی، محله هشتی بین شهرداری سابق و چهارراه مدرس و مسجد معتضدی از مراکز شاخص انقلابی استان کرمانشاه در تبوتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بودند. کرمانشاه در دوران انقلاب ۹۹ شهید را تقدیم کرده است. |
کهگیلویه و بویراحمد |
مبارزات عشایر کهگیلویه و بویراحمد با رژیم پهلوی خیلی زودتر از دیگر نقاط کشور آغاز شد. در سال ۱۳۰۹ عشایر بویراحمد به رهبری «کی لهراسب» و «میرغلوم» در تنگ تامرادی ارتش رضاشاهی را شکست دادند تا کینه پهلوی از عشایر جنوب بیشتر و بیشتر شود. در سال ۱۳۴۲ و همزمان با آغاز نهضت انقلاب عشایر بویراحمدی در دومین جنگ با ارتش پهلوی در تنگهای به نام گجستان، ارتش تا بن دندان مسلح محمدرضا شاه را شکست دادند. |
گلستان | منطقه گرگان که پیش از انقلاب اسلامی زیرمجموعه استان مازندران به شمار میرفت همسو با سایر شهرهای کشور نقش مؤثری در پیروزی و شکلگیری انقلاب اسلامی داشت. مردم این منطقه علاوه بر حضور پررنگ در تظاهرات خیابانی شهدا و زخمیهای زیادی هم در مسیر انقلاب دادند. بر اساس آمار اعلامشده بیش از ۵۵ شهید از استان گلستان تقدیم انقلاب شد. از وقایع مهم انقلاب در منطقه هم میتوان به حادثه ۵ آذر گرگان، حادثه ۱۲ دی گالیکش، ۹ دی کردکوی، ۱۶ دی بندرگز، ۱۹ بهمن گرگان، ۲۰ بهمن گنبدکاووس، ۲۱ بهمن گرگان و ۲۱ آذر علی آبادکتول و حمله چماق داران رژیم طاغوت اشاره کرد. |
گیلان | یکی از مهمترین اتفاقاتی که روزهای انقلاب سال ۵۷ در شهر رشت رخ داد، شکست مقاومت پایگاه ساواک این شهر بود. همزمان با ۲۲ بهمن روز پایان نظام شاهنشاهی در ایران، مردم گیلان به کلانتریها و پادگانها حمله کردند ولی نیروهای مرکز ساواک رشت واقع در مجاورت باغ محتشم- پارک شهر فعلی – تا بعدازظهر روز ۲۳ بهمن در برابر نیروهای انقلابی مقاومت کرده و تسلیم نشدند. در این وضعیت بود که مردم با بلدوزر درب ساواک را شکسته و به داخل آن حمله کردند که با تیراندازی ۲۲ نفره از مأموران ساواک روبرو شدند. محاصره و تیراندازی ساواک ۸ ساعت به طول انجامید و در این فاصله ۹ نفر از مأموران ساواک کشته شدند. پسازآن وقتی مأموران ساواک مقاومت را بیفایده دیدند، با به آتش کشیدن مرکز موفق به فرار شدند و ساواک به تسخیر مردم درآمد. با فتح شهر رشت در ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ یک کمیته ۲۵ نفری به ریاست آیتالله احسانبخش زمام امور شهر رشت مرکز استان گیلان را در دست گرفت. |
لرستان | مسجد علوی و جوادالائمه در بحبوحه انقلاب روزهای پرفراز و فرودی را پشت سر گذاشتند، با عبور از خیابانهای شهر خرمآباد بهویژه خیابان و مسجد علوی هنوز صدای فرزندی از آل پیامبر(ص) به گوش میرسد که با خطابههای آتشین خود همه را به بیداری و بیدادگری میخواند. این روزها برای دیدار با مسجد علوی که در دوران انقلاب پایگاه مبارزات مردم خرمآباد بوده است باید با پای دل رفت. آنجا هنوز هم میتوان صدای شهید فخرالدین رحیمی را شنید که بیباکی مردمان لر در صدای غرایش آشکار است. از ظلم رژیم میگوید و از فساد دربار…همه را به بیداری میخواند و از صبح انقلاب سخن میگوید. پیرمردها و افراد مسنتر محله صدایش را به یاد دارند، آنها که در آن روزها جوان بودند و پای خطابههای گیرا و پرمایه «سید» شور میگرفتند و اشتیاق آزادی و استقلال. |
همدان | مردم دیار هگمتانه نیز برگههای زرینی را در دفتر انقلابی خوددارند، بعد از تظاهرات دانشآموزی ۳۰ مهرماه ۵۷ همدان و پایین کشیدن مجسمه شاه در نهاوند، حرکت شهید مدنی و انقلابیون همدان برای سدکردن راه ارسال ادوات زرهی اعزامی به تهران از کرمانشاه در ۱۹ بهمن ۵۷ انجام شد. میدان امام و خیابان شهدا از مراکز شاخص انقلابی این استان بود. |
یزد | یکی از افتخارات یزد، همراهی امامجمعه این شهر با امام در بازگشت به ایران بود. آیتالله شهید محمد صدوقی و فرزند ایشان مرحوم حجتالاسلام محمدعلی صدوقی از همراهان امام در پاریس و در بازگشت ایشان به کشور بودند. مردم یزد که احترام بسیاری برای آیتالله صدوقی قائل بودند، پیامهای او را نکته به نکته اجرا میکردند. مسجد حظیره بهعنوان پایگاه انقلاب، محل اجتماع نیروهای انقلابی بود و همه تظاهرات از این محل انجام میشد. در روزهای آغازین انقلاب زرهپوشهای ارتش در خیابانهای یزد رژه میرفتند و در شهرهای مختلف مجسمه شاه، به پایین کشیده شد. |
و دوباره آغاز…
انتظار برای وقوع یک واقعه بزرگ در چشمان همه موج میزند. برخی رادیوهای تک موج خودشان را روشن کرده و سعی دارند از آخرین اخبار مطلع شوند. صدای شلیک گلولهها از هر سو شنیده میشود. ساعت ۱۸ عصر است، رادیو اعلام میکند: «اینجا تهران است، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب.»
مهر
ارسال دیدگاه