اصلاح طلبان در دوراهی مشروعیت و منفعت طلبی
بهراد ذاکری – تلاش برای ماندن در قدرت حتی در نازل ترین سطوح آن و به هر قیمتی که در واقع پشت کردن به خاستگاه اجتماعی پر طرفدارترین تفکر اجتماعی غالب در بین جامعه بود سبب آسیب شدید به جایگاه طیف اصلاح طلب در بین مردم گردیده است.
عضو شورای اسلامی شهر رشت طی یادداشتی در خصوص اصلاح طلبان و راهکار خروج از وضعیت فعلی نوشت:
۱-انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۹۲ و ۹۶ با حمایت اصلاح طلبان از روحانی به عنوان اصلح ترین گزینه موجود در بین کاندیداهای ریاست جمهوری، سبب قدرت گرفتن افرادی شد که نام اعتدال و توسعه را برای خود برگزیده بودند.افرادی که با نداشتن پایگاه اجتماعی قابل توجه و در نبود کاندیدای شاخص اصلاح طلب اینک در سطح اول مدیریتی کشور قرار گرفته و وارث میراث هشت ساله دولت احمدی نژاد و خرابی های به جای مانده از آن شدند.
عدم نگاه شایسته سالارانه و استفاده نکردن از ظرفیت های حقیقی موجود همزمان با ضعف شدید مدیریتی و عدم برنامه ریزی صحیح دولت روحانی سبب گردید که وضعیت اقتصادی کشور روز به روز به سمت عدم ثبات و نزول بیشتر گام بردارد.
۲-اصلاح طلبان که خود نیز از نبود استراتژی مشخص و برنامه مدون جهت اصلاح امور رنج میبردند، به جای نقد شرایط موجود و تلاش برای ارائه راهکار جهت بهبود اوضاع در اکثر موارد دفاع جانبدارانه و یک طرفه از دولت را سرلوحه کار قرار دادند و علی رغم اظهار نظرهای شفاف و بدون وابستگی افراد دلسوز جریان اصلاح طلبی که در واقع اصلاح طلبان راستین و غیر منفعت طلب بودند، در کلیت سعی در تعامل حداکثری با دولت که مبنای آن تصدی سمت های مدیریتی سطح پایین و متوسط بود، نمودند.
۳-تلاش برای ماندن در قدرت حتی در نازل ترین سطوح آن و به هر قیمتی که در واقع پشت کردن به خاستگاه اجتماعی پر طرفدارترین تفکر اجتماعی غالب در بین جامعه بود سبب آسیب شدید به جایگاه طیف اصلاح طلب در بین مردم گردیده است. انتقاد شدید به خاتمی اخلاق مدار به عنوان نفر اول جریان اصلاح طلبی حتی پس از بیانیه اخیر وی که مشتمل بر راهکارهای صحیح و منطقی برای برون رفت از شرایط موجود بود،زنگ خطری است که جریان اصلاح طلبی نباید و نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
۴-عدم عملکرد مناسب لیست امید چه در مجلس شورای اسلامی و چه در شوراهای اسلامی شهرها بیش از آنکه ناشی از توجیهاتی برای انتخاب افراد و ضعف های شخصی باشد،ناشی از عدم وجود برنامه مشخص و عدم نیاز سنجی جامعه و تحلیل صحیح از اوضاع است.
۵-تنها راه بقای جریان اصلاح طلبی شفاف سازی،نقد سازنده،ارائه راهکار و برنامه مشخص است.اتفاقی که انجام آن تنها با برگشت به اندیشه راستین اصلاح طلبی و کنار گذاشتن منفعت طلبان و نگاهیست که تنها کسب کرسی های مدیریتی را اولویت خویش قرار داده است.دیوار بی اعتمادی مردم امروز و با ادامه رویه موجود هر روز بلند تر می شود و به نظر می رسد اگر این تصفیه و تغییر صورت نپذیرد به زودی اصلاح طلبان باید با بخش اعظمی از خاستگاه اجتماعی خویش خداحافظی کنند.
ارسال دیدگاه