استفاده از خوراک خیابانی به عنوان ابزار گردشگری ، اشتغال و اقتصاد شبانه
کیوان بهمنش در یادداشتی با عنوان «استفاده از خوراک خیابانی به عنوان ابزار گردشگری ، اشتغال و اقتصاد شبانه» به موضوع ساماندهی گاری کبابی ها توسط شهرداری رشت پرداخت.
به گزارش قلم آزاد، در رشت خوراک خیابانی، برخلاف ظاهر فعلیاش، یک «دارایی اقتصادی» است. اما اگر این دارایی مدیریت نشود، نهتنها ارزش نمیسازد، بلکه شأن و تصویر شهر را پایین میکشد.
کیوان بهمنش با اشاره به طرح شهرداری درباره ساماندهی گاری کبابیها نوشت:
اگر قرار باشد در مورد وضعیت خوراک خیابانی رشت حرف حساب زده شود، اول باید قبول کنیم که «گاریکبابی»های فعلی بیشتر شبیه یادگار یک دورهی فراموششدهاند تا یک بخش جدی از اقتصاد شهری!
این ظاهر بههمریخته فقط مشکل زیباییشناسی نیست؛ یعنی هرکسی که کمترین فهمی از برند شهری داشته باشد میفهمد که چنین وضعی عملاً یک فرصت اقتصادی را میسوزاند.
مسئله اینجاست:
شهرهایی که واقعاً استاندارد دارند—از استانبول تا بانکوک و حتی شهرهای اروپایی—خوراک خیابانی را یک «کسبوکار» میبینند، نه یک فعالیت حاشیهای.
آنجاها اصلاً نمیگذارند کسبوکاری با پتانسیل بالای گردشگری و اشتغال، همینطور رها و بیساختار رشد کند.
آنها سیستم دارند:
جایگاه مشخص، تجهیزات استاندارد، مدل درآمدی پایدار، قواعد بهداشتی قابل نظارت، و حتی بستهبندی هویتبخش و در نهایت برندینگ!
برای اینکه بدانیم این سیستم دقیقاً یعنی چه، چند نمونه روشن مثال می زنم:
استانبول – Eminönü & Kadıköy: برای فروشندگان خیابانی «مجوز مرحلهای» دارند. یعنی اول آموزش بهداشت و مدیریت پسماند، بعد ارائه تجهیزات استاندارد و سپس تخصیص جایگاه. همین نظم، شبهای استانبول را به یک اکوسیستم گردشگری غذا تبدیل کرده.
سئول – شبمارکتها (Night Markets): شهرداری برای خوراک خیابانی فضاهای امن، روشن، تمیز و طراحیشده ایجاد کرده. همه فروشندهها موظفاند از تجهیزات یکدست و استاندارد استفاده کنند تا تجربهٔ مشتری و تصویر شهر دچار بینظمی نشود.
لندن – Borough Market: ظاهرش بازار قدیمی است، اما کل ساختار با نگاه کسبوکاری اداره میشود: زیرساخت ثابت، غرفههای استاندارد، نظارت سختگیرانه و برندینگ واحد. نتیجهاش این شده که یکی از قطبهای گردشگری غذایی اروپا باشد.
اینها یک چیز را ثابت میکنند:
خوراک خیابانی اگر درست مدیریت شود، از یک فعالیت کوچک به یک موتور اقتصادی تبدیل میشود!!!
اما ما هنوز داریم درباره این بحث میکنیم که «گاریها ساماندهی بشوند یا نه». این یعنی چند دهه از نگاه توسعهای عقبیم!
اگر شهردار رشت بخواهد یک حرکت جدی بزند، اولین قدم باید یک بنچمارک واقعی باشد؛ یعنی دقیق ببیند کدام شهرها توانستهاند از خوراک خیابانی بهعنوان ابزار گردشگری، اشتغال و اقتصاد شبانه استفاده کنند و دقیقاً چه ساختاری پشت این موفقیت بوده.
بعد هم صریح اعلام کند مدل انتخابی چیست و قرار است چه تغییری در تجربه شهروند و گردشگر ایجاد شود.
در رشت خوراک خیابانی، برخلاف ظاهر فعلیاش، یک «دارایی اقتصادی» است. اما اگر این دارایی مدیریت نشود، نهتنها ارزش نمیسازد، بلکه شأن و تصویر شهر را پایین میکشد.
وقتش رسیده این نگاه سنتی، رها و بیبرنامه، جای خود را به یک مدل مدرن، استاندارد و درآمدزا بدهد؛ مدلی که هم کیفیت شهر را بالا ببرد، هم اقتصاد محلی را.
اینکه شهردار بگوید «هدف فقط درآمدزایی نیست» خوب است، اما کافی نیست. مهم این است که مشخص کند:
پس هدف چیست؟ و قرار است بر اساس کدام الگو به آن برسیم؟
بدون این پاسخها، ساماندهی فقط یک تیتر جذاب است؛ نه یک تحول واقعی.
















ارسال دیدگاه