از نگاه رهبر انقلاب به اصلاح طلبی و اصولگرایی تا خط کشی جناحی اعضای شورای شهر رشت توسط برخی مدعیان

مقام معظم رهبری: بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست.

حرف تازه – بنده دعوای اصلاح طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست. نقطه ی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می کند که بشدت ضد سرمایه گذاری و سرمایه داری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می کند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو.

این چند سطر بخشی از بیانات ارزشمند رهبر معظم انقلاب در دیدار با جمعی از دانشجویان استان کرمان در اردیبهشت ۸۴ است. (مشروح ) چند سطری که به خوبی نشان دهنده نگاه آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) به جایگاه اصلاح طلبی و اصولگرایی است.

کافی است این چند سطر را با اتفاقات ماه های اخیر در پروسه انتخاب شهرداررشت قیاس کنید تا ببینید برخی از افرادی که نقاب دلسوز نظام و انقلاب بر چهره دارند چطور بر طبل انشقاق اصلاح طلبی و اصولگرایی می کوبند و تصور می کنند همراهی اعضا در شورا باید تنها بر مبنای جناح سیاسی افراد باشد و این دو جناح نیز باید همواره در نقطه مقابل یکدیگر قرار گیرند!

گروهی آنچنان بر برخی اعضای اصولگرای شورا می تازند و با تعابیری چون غش کردن در آغوش جریان اصلاحات، آنها را مورد نوازش قرار می دهند که انگار نظام و انقلاب تنها یک بال دارد و آن تک بال اصولگرایی است و اگر عضو اصلاح طلبی چون بهراد ذاکری به جمع اصولگرایان شورا بپیوندد اقدام پسندیده ای است اما اگر جذب و علیپور در کنار چند اصلاح طلب قرار گیرند فاجعه ای به بار آمده و شاید هم معامله ای در کار بوده است! 

گویا تمامی این افراد این جمله رهبر فرزانه انقلاب را فراموش کرده اند که دو جناح برای این کشور مثل دو بالند، که کشور با این دو بال می تواند پرواز کند. شاید هم به خوبی به یاد دارند اما منافعشان در این است که خودشان را به ندانستن بزنند و گام در مسیر تندروی نهند…

تندروها در هر جناح سیاسی که قرار داشته باشند هزینه های سنگینی را تحمیل خواهند کرد؛ هزینه هایی که گاه تبعات جبران ناپذیر به دنبال دارد و اگر امروز در پروسه انتخاب شهردار تندروی تا حدودی تبلور پیدا کرده و در صدد حذف کامل یک جریان سیاسی بوده است باید آن را جدی گرفت چرا که شاید در مسائل دیگر به شکل خطرناک تری ظاهر شود.