آقای شهردار شما مقصرید باج دهید تا قصه تمام شود!

تی تی خبر : آموخته ایم انسانها، روشها و منشهاشان را از ظاهرشان نسنجیم .نه هر که چهره برافروخت دلبری داند.خصوصیت اخلاقی و رفتاری مدیران رسانه ها از نحوه ی انتشار و انعکاس اخبارشان مشخص می گردد.اینکه به چه می اندیشند و چه در سر دارند و هدفشان از اینگونه اطلاع رسانی چیست.

اینکه برایشان فردای شهر و استان و کشورشان مهم است یا دیروز آدمهای کوچک و بزرگ.اینکه منافع ملی و منطقه ای را بر سودجویی فردی و گروهی ارجح می دانند یا تمام قصه هایی که روایت می کنند از غصه هایی است که در زندگی شخصی شان دارند یا رنجهایی است که بر همشهریان و هموطنانمان می رود.
اینگونه بود که پس از حمله هایی که از روز نخست، روا یا ناروا به شهردار جوان و متخصصمان شد درگوشی به او گفتم : دکتر یه حکم مشاوره حقوقی بزن ، تمام خصومتها، انتقادها ، ذره بینی ها و خرده گیریها به دوستی و مهر و محبت تبدیل می شود.مثل چند مدیر کلی که یک شبه از بدترین مدیران تاریخ معاصر ایران به سوپرمن های مدیریتی بدل شدند.
اما شهردار رشتی و جوان ما مغرورتر از آن بود که به خواسته های خاص سایت غریبه تن دهد.
اینگونه شد که دو دقیقه و پانزده ثانیه مراسم آیینی و سنتی اجرا شده در میان هزاران دقیقه کار و تلاش و حرکت فرهنگی و هنری به بزرگترین گناه مدیریتی و شخصی قرن بدل گردد.
همشهریان من از انتشار گسترده این فیلم نهراسیدند چرا که خصلت منتشر کنندگان و پخش کنندگان فیلم این آیین سنتی در فیلمها و اخباری که پیش و پس از این منتشر کردند متجلی است.
گردانندگان غیر بومی این رسانه ها که لشت نشا و خشکبیجار و کوچصفهان را بیگانگان جغرافیایی می دانند اما یادشان رفته شناسنامه شان مهر کجا را خورده است.
حق دارند ندانند استاد دانشگاهی که روزی به تعداد سطرهای هجویاتی که منتشر کرده اند در این شهر دکتر و مهندس و وکیل تربیت کرده و به تعداد واژگانی که علیه اش نوشته اند در این شهر رای آورده است.
حق دارند چرا که خصلتشان در نامگذاری یک لات ولگرد هم محلیشان با عنوان” شاه مازندران” عیان است.اینکه هنوز در تفکراتشان دیکتاتوری و استبداد موج می زند.اینکه فحش و توهین و قمه کشی در خوی شان درخشان است و آن هنگام که ذاتشان نمایان می شود و عربده ی ” بنیش ” سر می دهند .
بله و همه اینها تقصیر شهردار رشت چرا که با اعطای یک مشاوره حقوقی یا دست کم تحویل چند پرونده به محبوبترین مدیر مازندرانیهای مقیم گیلان تبدیل میشد و قطعا ” امیرکبیر رشت” لقب می گرفت!!
هتک حرمت همراهان و همفکران و مدافعان شهردار رشت با بهانه های واهی و داستان سرایی در دستور کار آنانی که شاه سازی و شاه پرستی هنوز رکن اصلی اندیشه کوتاه و سخیفشان است قرار گرفته ..تشکیل دهها کانال و گروه بی نام و نشان در فضای مه آلود مجازی برای تشدید این حملات گرچه هنوز و همیشه بی اثر است اما نشانه ی بزرگی است بر تایید گمراهی و بدذاتی مدیران و گردانندگان غریبه ی این رسانه ها.
بد نیست در آستانه دو انتخابات حساس و مهم پیش رو ناظران و مسوولین مدیریتی حوزه رسانه دقت و بررسی و برخورد جدی تری با این نوع لجن پراکنی و هتک حرمتها که متاسفانه در سایه ی اصولگرایی و ارزش مداری صورت می گیرد داشته باشند تا دامن نیروهای اصیل و همشهریان ارزشمند و فرزندان اصیل رشت و گیلان از اتهام زنی و آلایش پاک بماند.

 منبع : خبر آزاد