آقای رحمانی فضلی این باغ خار هم دارد/ گاهی باید به دولت نه گفت

حرف تازه – قائم مقام ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ اظهار کرد: باید به آقای فضلی این پیام رسانیده شود که حامیان دولت در گیلان، با هرگونه معامله گری مخالفند!

سروش اکبرزاده، قائم مقام ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ استان گیلان در خصوص تعیین استاندارطی گفتگویی به دیارمیرزا گفت: روسای ستادهای استان چهار گزینه را به وزارت کشور و ارکان تاثیر گذار تصمیم گیری معرفی خواهند نمود تا صدای واحدی از جریان اصلاحات و اعتدال به مرکز برسد.

مشروح مصاحبه با اکبرزاده بدین شرح است.

جناب آقای اکبرزاده، با توجه به اخبار واصله مبنی بر تصمیم وزارت کشور جهت اعزام یک استاندار غیر بومی و تغییر آقای نجفی، تحلیلتان از این امور چیست؟

اولا باید قدردانی کنم از زحمات دکتر نجفی که در چهار سال گذشته با همه فراز و نشیب های سیاسی در سطح کشور، آرامش استان را حفظ نمودند و توازنی میان جمیع نیروهای سیاسی و حساس به سرنوشت کشور و توسعه گیلان، برقرار کردند.
عملکرد ایشان در طول چهارسال طی شده از ۹۲ تا ۹۶ کارنامه موفقی را بوجود آوردکه امیدوارم وزارت کشور بتواند از این تجربه موفق در سطوح فراتر بهره گیرد. من فکر میکنم نقاط قوت کارنامه ایشان را باید به خود دکتر نجفی نسبت داد و ضعف ها را به برخی همراهان و همکاران وی که بنابر ملاحظات عدیده برگزیده شدند چرا که ایشان التزام داشتندکه با توجه به واقعیات موجود تصمیم بگیرند و همکاران و فرماندارانشان را انتخاب کنند و این در شرایطی بود که امکان استفاده از توانمندیهای نیروهای سیاسی شناسنامه دار پس از وقایع سال ۸۸ وجود نداشت.
به هر تقدیر ایشان خود نیز از ضرورت تغییر مدیران ناهماهنگ با اهداف دولت تدبیر و امید در جلسه افطاری فعالین ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی در تالار رعد شفت سخن گفتند و تاکید داشتند که این مدیران باید کنار گذاشته شوند.
اما اینکه در صورت ارتقاء دکتر نجفی بخواهند یک استاندار غیر بومی به ما تحمیل کنند، صرف نظر از تعصبات و احساسات ما گیلانیها باید گفت، اصلا این تصمیم، تصمیمی منطقی نیست.
یکی از نمایندگان محترم مجلس بشوخی گفته است که غیر بومیها تفاوت ماهی سفید و کپور یا برنج بی نام و هاشمی را نمی دانند، این اگر چه یک طنز است ولی بواقع سخن درستی است که کسی که فرق بین رشتی و گالش و طالش را نداند و آرایش نیروهای سیاسی و اجرایی و کلونیهای تاثیرگذار در حوزه های مختلف تصمیم گیری و تصمیم سازی در گیلان را نداند، برای ما منشاء خیر نخواهد شد.
شما به عنوان استاندار باید بدانید که آرایش نیروهای سیاسی و انتخاباتی تک تک شهرستانها چیست. مثلا در شهرستانهای فومن و شفت تا در نیابید که طرفداران عاشوری و میرزایی و افتخاری و … که هستند و چه خواسته ای دارند، فرماندار نمی توان تعیین کرد و اگر هم تعیین کنید نتیجه از جنس دست پختهای آقای احمدی پور خواهد بود.
باید دانست مشکلات صیادان این استان چیست؟ مشکلات برنج کاران و زیتون کاران و… چه چیزهایی است. مردم رشت، لاهیجان، انزلی، صومعه سرا، آستارا و….چه حساسیتها و ویژگیهایی دارند؟ روستاهای محروم و سر محرومیتشان چیست؟ و…که تا استاندار غیر بومی ولو بسیار باهوش به این مسائل پی ببرد دوسال طول می کشد و فرصت از دست رفته است!
ما در گیلان نیاز به پزشک عمومی نداریم که بتواند در هر استانی طبابت کند، ما طبیب متخصص می خواهیم که بیماریهای استان ما را به صورت تخصصی دریافته باشد و این امر میسر نخواهد بود، مگر آنکه آن فرد بومی باشد.
گیلان یکی از استانهای عقب نگاه داشته شده است علیرغم مزیت های بسیار بالا در همه زمینه ها. انتظار از دولت دوم آقای روحانی آنست که تصمیم غلط درباره گیلان نگیرند.
حتی دولت آقای احمدی نژاد هم با آن همه آدمهای کوتوله در سطوح مختلف مدیریتی، سعی کرد درباره استان گیلان تصمیمی خاص اتخاذ کند و از گزینه های بومی و توانمند بهره گیرد.
آقایان قهرمانی و هاشم نیا به واقع استانداران قدر و خوش نامی بودند حتی آقای عبداللهی هم که خاستگاهش سپاه و نظامی گری بود، عملکرد قابل دفاعی داشت و سعی کرد از همه توانمندیهای استان جهت توسعه استفاده کند.
حال با این اوصاف انتظار از دولت آقای روحانی خاصه در دوره دوم بمراتب فراتر رفته است. اینکه برای فرار از اتخاذ یک تصمیم درست درباره گیلان بدلیل تنوع و تشتت سلایق و آرا بخواهند یک استاندار غیر بومی را به ما تحمیل کنند. به نوعی در رفتن از مقام تصمیم گیری است و صد البته مخاطره آمیز و بسیار اشتباه! البته ما وقتی از گزینه بومی صحبت می کنیم، این دامن زدن به قومیت گرایی و یا تاکید به ژن و محل تولد نیست!
بومی یعنی کسی که سالها به همراه خانواده اش در این استان زندگی کرده باشد و با دردها و دغدغه ها و توانمندیها و مشکلات گیلانیان آشنا باشد. چه بسا کسانی که در این استان متولد شده اند اما هم اکنون، هیچ قرابتی با این دیار ندارند که بنابر تعریف، غیر بومی محسوب میشوند. همچنین کسانی هستند که در گیلان متولد نشده اند اما سالیان درازی است که در این شهر زندگی می کنند و با دردهای کوچک و بزرگ اهالی این دیار آشنایند.

بومی یعنی پزشک و آشنای متخصصی که زندگی با این مردمان را تجربه کرده باشد و از نگاه و نبض آنان، پی به دردها و خواسته هایشان ببرد.
همانند آن طبیب که در قصه پادشاه و کنیزک مثنوی دست بر نبض بیمار نهاد و:

نرم نرمک گفت شهر تو کجاست
که علاج اهل هر شهری جداست
حامی دولت روحانی بودن به این معنا نیست که بگوییم:
” هر چه آن خسرو کند شیرین بود ”
گاهی اوقات، تلخی های عملکرد دولت را نیز باید متذکر شد و به ایشان نه گفت! البته این نه گفتن ما به دولت آقای روحانی و وزارت کشورش را نباید از جنس مخالفتهای دلواپسان تلقی نمود، این نصایح را باید جناب آقای رحمانی فضلی مشفقانه بداند.

باغبانم، شاخ تر می پرورم
شاخهای خشک را هم می کنم

این باغ خار هم دارد، شاخه های خشک هم دارد، برگهایی هم دارد که باید ریخته شود ما که به این باغ رای دادیم و از آن هم دفاع می کنیم و خشنود هم هستیم باید خارها و شاخه های خشک را هم بکنیم و هرس کنیم. آوردن استاندار غیر بومی ناآشنا به دردهای ما حکم شاخه خشکی را دارد که باید با آن مقابله شود.
علما گفته اند: علت موجده همان علت مبقیه است لذا این صحیح نیست که دولت تدبیر و امید از فعالین ستادهای انتخاباتی آقای روحانی بخواهد فقط تا روز رای گیری مشارکت داشته باشند و بعد بروند به خانه های خود. همین فعالیتها بود که امروز آقای رحمانی فضلی را بر کرسی وزارت کشور نشانده و آقای اسحاق جهانگیری را در مقام معاون اول رئیس جمهور ابقاء نموده است.
انتظار مشارکت فقط تا سر صندوقها، رسم ادب و معرفت نیست باید برای تعیین استاندار نیز ادب بخرج دهیم و از حامیان دولت، احزاب و چهره های شاخص اصلاح طلب و خاصه مسئولین و فعالین ستاد انتخاباتی آقای روحانی در هر استان استمزاج کنیم همانگونه که از مجمع نمایندگان استان نظر خواسته شده است.
باید به آقای فضلی این پیام رسانیده شود که حامیان دولت در گیلان، با هرگونه معامله گری مخالفند!

آیا فعالین ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در گیلان به جمع بندی در خصوص معرفی استاندار دولت دوم دکتر روحانی رسیده اند ؟

بله روسای ستادهای شهرستانهای استان در نشستی که هفته گذشته در انزلی منعقد گردید ابتدا به سه گزینه آقایان سید احمد حسینی ریاست ستاد دکتر روحانی در گیلان در انتخابات سالجاری، هادی حق شناس نماینده سابق بندر انزلی در مجلس شورای اسلامی و از فعالین ستاد قاسم رمضانپور نماینده سابق صومعه سرا در مجلس شورای اسلامی و از فعالین ستاد رسیدند و سپس بدلیل هماهنگی با جریان اعتدال اسم آقای عبد الغفار شجاع ریاست ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در استان گیلان در سال ۹۲ و از فعالین و اعضا شورای سیاستگذاری ستاد در سال ۹۶ را به اسامی فوق افزودند و به این ترتیب روسای ستادهای استان چهار گزینه را به وزارت کشور و ارکان تاثیر گذار تصمیم گیری معرفی خواهند نمود تا صدای واحدی از جریان اصلاحات و اعتدال به مرکز برسد. و امید میرود مجمع نمایندگان گیلان نیز با این صدا همنوائی یابند تا با وحدت نظر بتوانیم در این دوره منافع استان را بهتر پیگیری نمائیم

 آیا این گزینه ها دارای اولویت بندی نیز هستند؟

خیر، هر کدام برگزیده شود برایمان احدی الحسینین است و بقیه با او هماهنگ خواهند بود. حتی اگر وزارت کشور تاکید داشته باشد که فقط باید روی یک گزینه از این چهار نفر به توافق برسید. همه این افراد حاضرند به نفع یک کاندیدا از میان جمع خود کنار بروند چرا که هدف مصالح استان است البته با تکیه بر مطالبات مردمی که در سالجاری به پای صندوقهای رای رفتند.