صحبتهای تکان دهنده مدیر تدارکات فیلم درباره آمنه؛

آقای استاندار، حق جوانهایی مثل من این است که به خاطر کار هنری به زندان برویم یا کلیه خودمان را بفروشیم؟!

حرف تازه – از استاندار گیلان میخواهم پنج دقیقه وقتشان را برای چند نفر از عوامل فیلم بگذارند تا حقایق را به ایشان بگوییم. برخی از مدیران فرهنگی استان فکر می کنند هنرمندان هوا می خورند و هزینه زندگی ندارند! مهدی عطایی مدیر تدارکات فیلم درباره آمنه، گزارش یک اسیدپاشی که در روزهای پایانی سال گذشته […]

حرف تازه – از استاندار گیلان میخواهم پنج دقیقه وقتشان را برای چند نفر از عوامل فیلم بگذارند تا حقایق را به ایشان بگوییم.
برخی از مدیران فرهنگی استان فکر می کنند هنرمندان هوا می خورند و هزینه زندگی ندارند!

مهدی عطایی مدیر تدارکات فیلم درباره آمنه، گزارش یک اسیدپاشی که در روزهای پایانی سال گذشته با بساط کردن و دستفروشی فیلم جلوی اداره کل ارشاد گیلان، سر و صدای زیادی به پا کرد و ویدیوی تکان دهنده صحبتهای وی واکنش های گسترده ای را در بر داشت طی گفت و گویی تکان دهنده به مسایلی پرداخته که تاکنون به آن اشاره ای نشده بود. چکیده حرفهای او که بسیار تلخ و البته قابل تامل است در ذیل آمده:
نزدیک ده سال برای تولید و پخش فیلم درباره آمنه، گزارش یک اسیدپاشی زحمت کشیدیم و آخرش دستمزدمان دستفروشی جلوی ارشاد شد! وقتی که دو روز جلوی ارشاد گیلان بساط کردم چند تن از مسوولین استان پیغام دادند که مشکلتان را حل میکنیم اما بیش از یک ماه از آن موقع گذشته و هیچ اتفاقی نیفتاده است!!!
در این مدت،بنده و چند نفر از عوامل اصلی فیلم مسوولین مختلفی را دیدیم که موضوع ما را رسیدگی و حل کنند،تقریباً هیچ کدام از عزیزانی که دیدیم جواب منفی ندادند و گفتند مشکلتان حل میشود اما پس از چند روز ظاهراً همه چیز به فراموشی سپرده شد!
واقعاً به آخر خط رسیده ایم و در چند روز گذشته شخصاً تصمیم گرفته ام کلیه ام را بفروشم تا بخشی از بدهی های تولید فیلم را بپردازم، برای فروش کلیه با چند نفر صحبت هم کرده ام و منتظر پیشنهاد مالی بهتری هستم و به محض اینکه مشتری بهتری پیدا شود مجبورم این کار را انجام دهم!
بیست و چند نفر از عوامل فیلم برای دکتر نجفی استاندار محترم گیلان نامه نوشته و پای آن را امضاء کرده اند و تمامی مدارک و مستندات قانونی مطالباتی که متعلق به عوامل فیلم است را هم ارایه داده ایم و نامه را به رییس دفترشان رسانده ایم اما فعلاً اتفاقی نیفتاده است. از آقای استاندار میخواهم که پنج دقیقه وقتشان را برای چند نفر از عوامل فیلم به نمایندگی از بقیه بگذارند تا حقایق را برایشان بگوییم و مشکلمان را حل کنند. از جاهای مختلف شنیده ایم که برخی ها به آقای استاندار، اطلاعات اشتباه در مورد موضوع ما می دهند و از اینکه ایشان را ببینیم نگران هستند! چون می دانند اگر آقای استاندار صحبتهای ما را بشنود به حقایق پی خواهد برد و متوجه شیطنت هایی که علیه عوامل گیلانی فیلم صورت گرفته خواهند شد و مطمئنا پس از آن دستور میدهند که مشکلات ما حل شود که این برای عده ای خوشایند نیست. حتی اخبار موثقی داریم که به استاندار و چند نفر از مقامات استان در مورد خود من و چند نفر دیگر از عوامل فیلم گفته اند که ما در زندان هستیم!!!
یکی به ما بگوید گناه ما چیست؟! مگر ما فرزندان این استان نیستیم؟! مگر ده سال وقتمان را برای کار فرهنگی و هنری نگذاشتیم؟! مگر برای اولین بار به سراغ سوژه اسیدپاشی نرفتیم و حدود سی چهره مطرح کشورمان را برای مبارزه با اسیدپاشی جلوی دوربین نیاوردیم؟! چطور در مراسم رونمایی فیلم که جای سوزن انداختن نبود همه، این فیلم و عواملش را تمجید و تحسین میکردند اما حالا حاضر نیستند جواب سلام ما را بدهند؟! چطور آن مدیری که میکروفون را در مراسم رونمایی فیلم رها نمیکرد تا مبادا از قافله عقب بماند حالا روبروی عوامل این فیلم ارزشی و تاثیرگذار ایستاده است؟ آن روز ما آدمهای خوبی بودیم اما حالا بچه های بدی شده ایم؟! مگر ما چیز اضافه ای خواسته ایم؟ به خدا،به امام حسین(ع) قسم فقط حقمان را میخواهیم، فقط…
آقای استاندار، حق جوانهایی مثل من این است که به خاطر کار هنری به زندان برویم یا کلیه خودمان را بفروشیم؟! آقای استاندار، اگر میخواهیم شما را ببینیم به این خاطر است که ببینید به چه سرنوشتی دچار شده ایم! آقای استاندار،مبلغی که جنابعالی برای حمایت از این فیلم در نظر گرفته بودید تا به عوامل زحمتکش فیلم برسد به ما پرداخت نشده!!! آقای استاندار، ما جوانهای همین استان هستیم و یک دهه با جان و دل برای تولید فیلمی تاثیرگذار که تمام ایرانیان آن را ستودند زحمت کشیدیم، رنج ها بردیم و کم لطفی های زیادی دیدیم اما خم به ابرو نیاوردیم تا افتخار اولین فیلمی که درباره معضل بزرگ اسیدپاشی برای اینکه شاهد کاهش آن باشیم متعلق به استان زادگاهمان گیلان باشد اما حالا به جای تقدیر، مورد انواع و اقسام توهین های برخی از مسوولین فرهنگی قرار گرفته ایم! آقای استاندار، یعنی یکی از سی نفر عوامل گیلانی این فیلم تاثیرگذار نباید برای نشست چهره های فرهنگی، هنری که با رییس جمهور محترم در سفر نوروز امسال ایشان به گیلان برگزار گردید دعوت میشد؟ که در نهایت تعجب، افرادی را به این مراسم دعوت کردند که حتی یک
صدم افتخارات عوامل این فیلم را ندارند! آقای استاندار، میدانم که سرتان شلوغ است و دغدغه های فراوانی دارید اما وقتی کسی به مشکل ما توجه نمیکند به چه کسی باید مراجعه کنیم؟
متاسفانه در چند وقت اخیر، عده ای جوسازی کرده اند که برای تولید این فیلم به کارگردانش کمک کرده اند! اگر یک نفر به کارگردان و عوامل فیلم در طول هفت سال تولید کمک کرده باشد خودم را از بالای برج میلاد پرت میکنم! هر کسی که مدعی کمک به فیلم درباره آمنه است مستندات آن را نشان دهد. ده سال است کارگردان فیلم را می شناسیم و میدانیم که برای تولید این فیلم زندگیش را باخت و حالا حتی کسی حالش را هم نمیپرسد! در صورتیکه در روزهای خوب، خیلی ها به کارگردان فیلم ما چسبیده بودند و سر سفره او شکم خود را سیر میکردند! حالا همان افراد از کنارمان هم رد نمیشوند چون منافعی ندارند! احمد عبداللهیان اگر پولش را روی هر چیز دیگری سرمایه گذاری میکرد الان چند برابر شده بود اما بخاطر عشق و علاقه ای که به سینما داشت زندگیش را پای یک فیلم اجتماعی گذاشت و حالا یک بدهی مالی سنگین روی دستش مانده و هیچ کسی حاضر نیست به او کمک کند. فقط دکتر ثابت قدم شهردار رشت از این فیلم حمایت کرده و قولش عملی شده و بقیه فقط وعده داده اند! با عبداللهیان کاری کردند که روزی چند تا قرص آرام بخش میخورد،در کجای این کشور با یک هنرمند جوان که دغدغه فرهنگی، هنری و اجتماعی دارد اینطور برخورد میکنند؟ اگر عبداللهیان و ما گیلانی نبودیم مورد حمایت خیلی از مسوولین قرار میگرفتیم اما تاوان گیلانی بودنمان را میدهیم!
یکی از مدیران فرهنگی استان گفته هزینه فیلم درباره آمنه دو میلیون تومان بوده است! این جمله واقعاً شرم آور و البته با همه تلخی هایش خنده دار است! دستمزد یک فیلمبردار مراسم عروسی بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان است، بعداً چطور میشود با ۲ میلیون تومان در طول ۷ سال فیلمی با این حجم سنگین هزینه های تولیدش ساخت؟؟؟ من مدیر تدارکات این فیلم هستم و بخش بزرگی از حساب کتاب های فیلم را مستقیما انجام داده ام،روزی که در سال ۸۷ فیلمبرداری فیلم شروع شد جمع یک وعده غذایی عوامل پنجاه هزار تومان میشد اما در روزهای پایانی تولید با پنجاه هزار تومان فقط میتوانستم برای چهار، پنج نفر غذا بخرم! این مدیر فرهنگی استان باید بابت این جمله تمسخرآمیزش از عوامل فیلم و جامعه هنری هزاران بار عذرخواهی کند،ایشان فکر می کند هنرمندان هوا میخورند و هزینه زندگی ندارند!
اینها فقط یک صدم اتفاقاتیست که در مورد ما رخ داده،اگر بخواهم همه حرفها را بزنم باید چند جلد کتاب چاپ کنم! البته بخش دوم صحبتهایم را تا چند روز دیگر خواهم گفت و خیلی از مسایل را شفاف سازی خواهم کرد. بنده به همراه سه، چهار نفر از عوامل اصلی تولید فیلم دست آدمهای مختلف چک داریم و از اینکه هر روز با تهدید آدمهای مختلف روبرو هستیم خسته شده ایم، دنبال کمک بلاعوض هم نیستیم! بزرگان استان فیلمهایمان را بخرند و در مراکز فرهنگی، هنری، آموزشی و… پخش کنند تا مردم عزیزمان مخصوصا نوجوانان و جوانان گیلانی متوجه عواقب و تبعات معضل اسیدپاشی شوند تا در آینده کمتر شاهد این اتفاق باشیم. با این مشکلاتی که بخاطر عدم حمایت از فیلم شده،خودمان هم آسیب بزرگی دیده ایم.
در پایان باز هم از حضرت آیت الله قربانی نماینده ولی فقیه در گیلان و آقای استاندار خواهش می کنم که مشکل عوامل این فیلم که بچه های گیلان هستند را حل کنند. رهبر معظم انقلاب،امام خامنه ای فرموده اند: “گاهی اوقات مشکلات فرهنگی خواب شب چشمانم را می برد.” این نشان میدهد که مقام معظم رهبری چقدر مسایل فرهنگی برایشان اهمیت دارد. امیدوارم مسوولین با اطاعت از فرمایشات ایشان، مشکلات هنرمندان را رسیدگی و حل کنند. اگر تا چند روز آینده مشکل عوامل فیلم حل نشود سرنوشت تلخی در انتظارمان است که این موضوع برای جامعه فرهنگ و هنر یک فاجعه محسوب خواهد شد. جوانان گیلانی علاقمند به هنر در چند وقت اخیر که من را دیده اند میگویند با دیدن سرنوشت تلخ عوامل این فیلم که محتوایی فرهنگی و آموزشی دارد از ورود به عرصه هنر پشیمان شده اند و این یعنی فاجعه فرهنگی…

شعاع مشرق